۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
پدرش، از عالمان معروف «اشكورات» رودسر است كه به خاطر داشتن موقعيت ممتاز علمى، توسط والى لاهيجان، بنا به علل ناگفته، از اشكور به لاهيجان آمده و اين شهر را به عنوان وطن اختيار كرده و منصب شيخالاسلامى لاهيجان را عهدهدار گرديده است. جدّش شيخ عبدالوهاب و جدّ اعلاى او، «پيله فقيه» اشكورى، همگى از عالمان بزرگ عصر خويش در آن سامان بودهاند. | پدرش، از عالمان معروف «اشكورات» رودسر است كه به خاطر داشتن موقعيت ممتاز علمى، توسط والى لاهيجان، بنا به علل ناگفته، از اشكور به لاهيجان آمده و اين شهر را به عنوان وطن اختيار كرده و منصب شيخالاسلامى لاهيجان را عهدهدار گرديده است. جدّش شيخ عبدالوهاب و جدّ اعلاى او، «پيله فقيه» اشكورى، همگى از عالمان بزرگ عصر خويش در آن سامان بودهاند. | ||
مادرش زنى علوى به نام فاطمه است كه همراه پدر «سيدعلى» و پدر بزرگش | مادرش زنى علوى به نام فاطمه است كه همراه پدر «سيدعلى» و پدر بزرگش «سيدمحمد يمنى» از ترس پادشاه روم، برای حفظ مذهب خود، به ايران آمدند. | ||
قطب الدّين در دوران كودكى از نعمت وجود پدر محروم شد و زير نظر مادر فاضلهاش تربيت يافت. سال ورود وى به مركز علمى لاهيجان معلوم نيست؛ ولى قسمت عمده تحصيلاتش را در لاهيجان سپرى نموده است. وى در حدود سال 1035ق به حوزه علميه اصفهان وارد گرديد. | قطب الدّين در دوران كودكى از نعمت وجود پدر محروم شد و زير نظر مادر فاضلهاش تربيت يافت. سال ورود وى به مركز علمى لاهيجان معلوم نيست؛ ولى قسمت عمده تحصيلاتش را در لاهيجان سپرى نموده است. وى در حدود سال 1035ق به حوزه علميه اصفهان وارد گرديد. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
او در سال 1086ق به هندوستان سفر كرد و کتاب تفسير شرف را در شهر «پتنه» به اتمام رسانيد. علت سفر وى به هندوستان معلوم نيست؛ ولى مسلم است كه زن و فرزندان وى در لاهيجان ساكن بودهاند. | او در سال 1086ق به هندوستان سفر كرد و کتاب تفسير شرف را در شهر «پتنه» به اتمام رسانيد. علت سفر وى به هندوستان معلوم نيست؛ ولى مسلم است كه زن و فرزندان وى در لاهيجان ساكن بودهاند. | ||
معلوم نيست كه وى چند سال در هند اقامت داشته است. او از طريق دريا به ايران بازگشت و در سال 1088ق به اصفهان | معلوم نيست كه وى چند سال در هند اقامت داشته است. او از طريق دريا به ايران بازگشت و در سال 1088ق به اصفهان رسيدو در اين شهر اقامت گزيد. وى در اصفهان به امور علمى مىپرداخته كه خبر حادثه عظيم زلزله در لاهيجان و گيلان به وى مىرسد و وى را به سختى ناراحت و نگران مىنمايد. | ||
او داراى قريحه شعرى نيز بوده است. با ملاحظه آثار وى، اين مطلب صريحاً آشكار مىشود؛ زيرا مؤلف مقدار زيادى از اشعار را به صراحت به خود اسناد مىهد. از ملاحظه اين اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قريحه سرشار و توانايى وى در شعر به دست مىآيد. | او داراى قريحه شعرى نيز بوده است. با ملاحظه آثار وى، اين مطلب صريحاً آشكار مىشود؛ زيرا مؤلف مقدار زيادى از اشعار را به صراحت به خود اسناد مىهد. از ملاحظه اين اشعار پرمغز و پخته، قدرت طبع و قريحه سرشار و توانايى وى در شعر به دست مىآيد. |
ویرایش