۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وقتى بنده سزاى عملى كه خود اختيارى در آن نداشته را ببيند اين چه عدلى براى خداوند خواهد بود؟! | وقتى بنده سزاى عملى كه خود اختيارى در آن نداشته را ببيند اين چه عدلى براى خداوند خواهد بود؟! | ||
بعد از بيان اين مقدمّه الامام احمد الناصر لدين اللّه خطاب به شخصى به نام عبداللّه بن عمر كه كتاب در واقع جواب نامۀ اوست مىنويسد:يا ابا محمد نامۀ تو بدستم | بعد از بيان اين مقدمّه الامام احمد الناصر لدين اللّه خطاب به شخصى به نام عبداللّه بن عمر كه كتاب در واقع جواب نامۀ اوست مىنويسد:يا ابا محمد نامۀ تو بدستم رسيدكه گفتهاى كتابى برایت رسيده از عبداللّه بن زيد بغدادى كه در ردّ مؤمنان اهل عدل نوشته است و به حرفهاى سخيف و بىپايهاى استناد كرده است همو كه در كتابش گفته حق با او و در دستان اوست نه پيش غير او اين حرف مصداق عجبى است كه او و اصحابش را گرفته است و خودش را به قدرى مهم فرض كرده كه خداى متعال را ذم نموده و قول و فعلش را ابطال مىكند. | ||
او مصداق كسى است كه خداوند در حق او و كسانى كه همچون او فكر مىكنند اينچنين مىفرمايد: | او مصداق كسى است كه خداوند در حق او و كسانى كه همچون او فكر مىكنند اينچنين مىفرمايد: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
ندارد و هركس خداوند را به اضلال متصف كند در واقع به ظلم متصفش كرده است. | ندارد و هركس خداوند را به اضلال متصف كند در واقع به ظلم متصفش كرده است. | ||
مىگويد از معتزله | مىگويد از معتزله بپرسيدپس معنى اين آيه چيست؟آيا خداوند نفس خود را با اين صفت متصف نكرده است؟ اگر مىگوئيد كرده است پس خداوند خودش مىگويد كه اضلال مىكند و بحثى در آن نخواهد بود و اگر بگوئيد خير؛جواب بدهيد پس معنى اين كلام الهى چيست؟آنها خواهند گفت خداوند قدرت دارد بر اينكه اضلال كند بندگان را بدون اينكه ظلمى به آنها بشود. | ||
احمد بن يحيى در جوابش مىگويد علت اين سئوال تو اين است كه دينت را بدون ملاقات با علماء و آشنايى با تأويل آيات و با تقليد از جاهلانى مثل خودت بدست آوردهاى بدون اينكه سئوال از اهل ذكر بكنى همانانى كه خداوند به تو امر كرده كه از آنها سئوال كنى آنجا كه مىفرمايد:'''فاسئلوا اهل''' '''الذكر ان كنتم لا تعلمون''' و اهل ذكر را خودش در آيۀ 10 و 11 سورۀ طلاق معرفى مىكند و مىگويد: | احمد بن يحيى در جوابش مىگويد علت اين سئوال تو اين است كه دينت را بدون ملاقات با علماء و آشنايى با تأويل آيات و با تقليد از جاهلانى مثل خودت بدست آوردهاى بدون اينكه سئوال از اهل ذكر بكنى همانانى كه خداوند به تو امر كرده كه از آنها سئوال كنى آنجا كه مىفرمايد:'''فاسئلوا اهل''' '''الذكر ان كنتم لا تعلمون''' و اهل ذكر را خودش در آيۀ 10 و 11 سورۀ طلاق معرفى مىكند و مىگويد: |
ویرایش