۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |سيداحمد حسينى طالقانى | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
او فرزند | او فرزند سيداحمد حسينى طالقانى، در محله سيدنصرالدين، از محلههاى قديمى شهر تهران به دنيا آمد. او، در سال 1302، پس از هفت دختر متولد شد و نهمين فرزند پدر و دومين پسر خانواده بود. وی پسر عموی آیتالله طالقانی بود. پدرش در كسوت روحانیت بود و ازاينرو جلال دوران كودكى را در محيطى مذهبى گذراند. تمام سعى پدر اين بود كه از جلال، برای مسجد و منبرش جانشينى بپرورد. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصيل در دبيرستان را آغاز كرد، اما پدر كه تحصيل فرزند را در مدارس دولتى نمىپسنديد و پيشبينى مىكرد كه آن درسها، فرزندش را از راه دين و حقيقت منحرف مىكند، با او مخالفت كرد. دبستان را كه تمام كرد، ديگر نگذاشتند كه درس بخواند، ولى او در كلاسهاى شبانه دار الفنون شركت كرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصيل دبيرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش | جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصيل در دبيرستان را آغاز كرد، اما پدر كه تحصيل فرزند را در مدارس دولتى نمىپسنديد و پيشبينى مىكرد كه آن درسها، فرزندش را از راه دين و حقيقت منحرف مىكند، با او مخالفت كرد. دبستان را كه تمام كرد، ديگر نگذاشتند كه درس بخواند، ولى او در كلاسهاى شبانه دار الفنون شركت كرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصيل دبيرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سيدمحمدتقى فرستاد تا در آنجا به تحصيل در علوم دينى بپردازد، البته او خود به قصد تحصيل در بيروت به اين سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. اين سفر، چند ماه بيشتر دوام نياورد و جلال به ايران بازگشت. | ||
پس از بازگشت از سفر، آثار شك و ترديد و بىاعتقادى به مذهب در او مشاهده شد كه بازتابهاى منفى خانواده را به دنبال داشت. | پس از بازگشت از سفر، آثار شك و ترديد و بىاعتقادى به مذهب در او مشاهده شد كه بازتابهاى منفى خانواده را به دنبال داشت. |
ویرایش