۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه اى ' به 'هاى ') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
1. نويسنده در مورد آيه بلاغ: ''' «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» '''.<ref>مائده: 67</ref>، چنين نوشته است: «اين آيه شريفه در روز 18 ذىحجه سال دهم هجرى در آخرين حجّ پيامبر(ص) معروف به حجةالوداع نازل شده است. در زمانى كه پيامبر(ص) به محلّ غدير خم رسيد، درحالىكه پنج ساعت از روز گذشته بود، جبرئيل بهسوى او آمد و گفت: اى محمد خدا به تو سلام مىرساند و به تو مىگويد كهاى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن ابىطالب اميرالمؤمنين(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر انجام ندهى، پيام خدا را نرساندهاى؛ خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند. مردم، صد هزار يا بيشتر بودند. پيشروندگانشان نزدیک جحفه بودند. پس پيامبر(ص) دستور داد كه هر كسى كه جلوتر رفته برگردد و هر كسى كه عقب مانده، بيايد و به همان جا برسد و بماند، سپس آن حضرت، على(ع) را بهعنوان امام به مردم معرفى كرد و آنچه را كه خدا نازل كرده بود، به گوش آنها رساند... آنچه گفته شد در نزد دانشمندان شيعى مورد قبول است»، [[علامه امينى]] در ادامه نظر تعدادى از دانشمندان اهل سنت را آورده كه همين مطلب را تأييد كردهاند و همچنين برخى از نظرهاى مخالفان را نقد كرده است.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص11-43</ref> | 1. نويسنده در مورد آيه بلاغ: ''' «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» '''.<ref>مائده: 67</ref>، چنين نوشته است: «اين آيه شريفه در روز 18 ذىحجه سال دهم هجرى در آخرين حجّ پيامبر(ص) معروف به حجةالوداع نازل شده است. در زمانى كه پيامبر(ص) به محلّ غدير خم رسيد، درحالىكه پنج ساعت از روز گذشته بود، جبرئيل بهسوى او آمد و گفت: اى محمد خدا به تو سلام مىرساند و به تو مىگويد كهاى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت [درباره ولايت و رهبرى على بن ابىطالب اميرالمؤمنين(ع)] بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر انجام ندهى، پيام خدا را نرساندهاى؛ خدا تو را از [آسيب و گزند] مردم نگه مىدارد؛ قطعاً خدا گروه كافران را هدايت نمىكند. مردم، صد هزار يا بيشتر بودند. پيشروندگانشان نزدیک جحفه بودند. پس پيامبر(ص) دستور داد كه هر كسى كه جلوتر رفته برگردد و هر كسى كه عقب مانده، بيايد و به همان جا برسد و بماند، سپس آن حضرت، على(ع) را بهعنوان امام به مردم معرفى كرد و آنچه را كه خدا نازل كرده بود، به گوش آنها رساند... آنچه گفته شد در نزد دانشمندان شيعى مورد قبول است»، [[علامه امينى]] در ادامه نظر تعدادى از دانشمندان اهل سنت را آورده كه همين مطلب را تأييد كردهاند و همچنين برخى از نظرهاى مخالفان را نقد كرده است.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص11-43</ref> | ||
2. نويسنده در مورد آيه ''' «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً...» '''، چنين نوشته است: «شيعه، نسل در نسل از پدرانشان نقل كرده و همگى اتفاق نظر دارند كه اين آيه كريمه در مورد نصّ غدير نازل شده است، بعد از آنكه پيامبر(ص) با عباراتى صريح ولايت حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] را بيان كرد كه متضمن نصّى روشن بود كه ياران پيامبر(ص) دانستند و عرب فهميدند و هر كسى كه اين خبر به او | 2. نويسنده در مورد آيه ''' «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً...» '''، چنين نوشته است: «شيعه، نسل در نسل از پدرانشان نقل كرده و همگى اتفاق نظر دارند كه اين آيه كريمه در مورد نصّ غدير نازل شده است، بعد از آنكه پيامبر(ص) با عباراتى صريح ولايت حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] را بيان كرد كه متضمن نصّى روشن بود كه ياران پيامبر(ص) دانستند و عرب فهميدند و هر كسى كه اين خبر به او رسيدبه آن احتجاج كرد و بسيارى از دانشمندان تفسير و امامان حديث و حافظان آثار از اهل سنت در اين موضوع با شيعه موافقت كردهاند و...».<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> | ||
3. نويسنده در اين اثر، افزون بر بررسى قرآنى و تفسيرى، با بيان اينكه تفسير و روايات در شأن نزول آيات در زمينه غدير با هم هماهنگ و موافقند، در بحثى تحت عنوان «نظرة في الحديث»، به پژوهش روايى نيز پرداخته و موضوع غدير را از نظر اشكالات واردشده بر «حديث غدير» بررسى كرده و در اين ارتباط، تعداد هفت شبهه در مورد اين حديث را نقل كرده و بعد بهصورت علمى به نقد آن پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص79-118</ref> | 3. نويسنده در اين اثر، افزون بر بررسى قرآنى و تفسيرى، با بيان اينكه تفسير و روايات در شأن نزول آيات در زمينه غدير با هم هماهنگ و موافقند، در بحثى تحت عنوان «نظرة في الحديث»، به پژوهش روايى نيز پرداخته و موضوع غدير را از نظر اشكالات واردشده بر «حديث غدير» بررسى كرده و در اين ارتباط، تعداد هفت شبهه در مورد اين حديث را نقل كرده و بعد بهصورت علمى به نقد آن پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص79-118</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اين كتاب، مستند است و نويسنده ارجاعاتش را بهصورت پاورقى آورده است. او گاه نام و نشان آيات و سورهها را مشخص كرده، گاه لغتى را معنا كرده، گاه نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و گاه افزون بر آن توضيحى نيز ذكر كرده است. | اين كتاب، مستند است و نويسنده ارجاعاتش را بهصورت پاورقى آورده است. او گاه نام و نشان آيات و سورهها را مشخص كرده، گاه لغتى را معنا كرده، گاه نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده و گاه افزون بر آن توضيحى نيز ذكر كرده است. | ||
برخى از توضيحات نويسنده در پاورقىها رجالى و شخصيتشناسانه است. برخى از توضيحات پاورقى با امضاى «الطباطبائي» آمده است كه غير از [[علامه امينى]] است و به نظر مىرسد اين مطالب را جناب محقق طباطبايى - [[طباطبایی، عبدالعزیز| | برخى از توضيحات نويسنده در پاورقىها رجالى و شخصيتشناسانه است. برخى از توضيحات پاورقى با امضاى «الطباطبائي» آمده است كه غير از [[علامه امينى]] است و به نظر مىرسد اين مطالب را جناب محقق طباطبايى - [[طباطبایی، عبدالعزیز|سيدعبدالعزيز طباطبايى]] - نوشته است. در يك مورد مشاهده شد كه جناب آقاى طباطبايى بعد از نقل نظر [[علامه امينى]] در پاورقى آن را بهصورت استدلالى نقد كرده است.<ref>ر.ک: همان، ص69، پاورقى 2</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش