۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مؤلف، قبل از ورود به مباحث كتاب اول، در دو باب اول، از تكاليفى كه بر عهده امام و رهبر مسلمين نسبت به جامعه اسلامى و مسلمين و از طرف ديگر آنچه مسلمانان از وظايف، نسبت به پيشواى خود دارند، طى رواياتى سخن مىگويد، سپس وارد مبحث بررسى دارایى دولت اسلامى و نظامهاى مالى كه به سبب اين دارایى پديد آمده، مىشود و از بزرگترين موضوعات اقتصادى در تاريخ اسلام؛ يعنى موضوع فىء، خمس و صدقه كه اموالى هستند نزد ائمه مسلمين و بيشتر نظامهاى مالى اسلام، يا حول آنها مىچرخد يا با آنها پيوند دارد، بحث مىكند. | مؤلف، قبل از ورود به مباحث كتاب اول، در دو باب اول، از تكاليفى كه بر عهده امام و رهبر مسلمين نسبت به جامعه اسلامى و مسلمين و از طرف ديگر آنچه مسلمانان از وظايف، نسبت به پيشواى خود دارند، طى رواياتى سخن مىگويد، سپس وارد مبحث بررسى دارایى دولت اسلامى و نظامهاى مالى كه به سبب اين دارایى پديد آمده، مىشود و از بزرگترين موضوعات اقتصادى در تاريخ اسلام؛ يعنى موضوع فىء، خمس و صدقه كه اموالى هستند نزد ائمه مسلمين و بيشتر نظامهاى مالى اسلام، يا حول آنها مىچرخد يا با آنها پيوند دارد، بحث مىكند. | ||
هدف ابوعبيد، در اين اثر، بيان احكام فقهى فىء، خمس و زكات بوده، نه تاريخ آنها؛ معذلك به ضرورت، | هدف ابوعبيد، در اين اثر، بيان احكام فقهى فىء، خمس و زكات بوده، نه تاريخ آنها؛ معذلك به ضرورت، برای استنباط احكام، به بعضى از وقايع تاريخى استشهاد نموده است. | ||
كتاب اول، از جزيه و سنت در قبول آن بحث مىكند. جزيه، به خراجى گفته مىشود كه بر اهل ذمّه گذاشته مىشود و آن را جزيه نام نهادهاند، چون مانع از كشتن اهل ذمّه مىگردد. ابوعبيد، جزيه را در زمره فىء قرار داده است. | كتاب اول، از جزيه و سنت در قبول آن بحث مىكند. جزيه، به خراجى گفته مىشود كه بر اهل ذمّه گذاشته مىشود و آن را جزيه نام نهادهاند، چون مانع از كشتن اهل ذمّه مىگردد. ابوعبيد، جزيه را در زمره فىء قرار داده است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
كتاب چهارم، در مورد حكم سرزمينهايى است اهل ذمه، آنها را بدون كمترين مقاومت در برابر سپاه اسلام، تسليم مىنمودند و با مسلمانان پيمان صلح منعقد مىكردند. ابوعبيد، قائل به اين است كه اينها جزء فىء محسوب مىشوند و غنيمت نيستند. در اين كتاب، مباحثى از قبيل وفاى به پيمان با اهل صلح و آنچه بر مسلمين در اين مورد واجب است، شروطى كه در صورت مصالحه بر اهل ذمه مقرر مىشود، حكم اراضى اهل ذمّه در صورت مسلمان شدن و... بررسى مىشود. | كتاب چهارم، در مورد حكم سرزمينهايى است اهل ذمه، آنها را بدون كمترين مقاومت در برابر سپاه اسلام، تسليم مىنمودند و با مسلمانان پيمان صلح منعقد مىكردند. ابوعبيد، قائل به اين است كه اينها جزء فىء محسوب مىشوند و غنيمت نيستند. در اين كتاب، مباحثى از قبيل وفاى به پيمان با اهل صلح و آنچه بر مسلمين در اين مورد واجب است، شروطى كه در صورت مصالحه بر اهل ذمه مقرر مىشود، حكم اراضى اهل ذمّه در صورت مسلمان شدن و... بررسى مىشود. | ||
كتاب پنجم، در باب مخارج و موارد مصرف فىء است و از مطالبى همچون حكم تقسيم فىء و شناخت كسانى كه در آن حق دارند، مقدار فىء | كتاب پنجم، در باب مخارج و موارد مصرف فىء است و از مطالبى همچون حكم تقسيم فىء و شناخت كسانى كه در آن حق دارند، مقدار فىء برای هر كدام از صاحبان حق و كسانى كه زودتر از ديگران فىء به آنها عطا مىشود و... بحث مىكند. | ||
كتاب ششم، در زمينه احكام مربوط به اقطاع و احياء و آبهاى اراضى است. اقطاع، به اين معناست كه حكمران و رهبر مسلمين، زمينى را به كسى واگذارد تا از آن او گردد؛ اينگونه زمينها راقطايع مىگويند و مفردش قطيعه است. ابوعبيد، در ضمن اين كتاب، به بعضى از وقايع تاريخى اين بحث اشاره مىكند. | كتاب ششم، در زمينه احكام مربوط به اقطاع و احياء و آبهاى اراضى است. اقطاع، به اين معناست كه حكمران و رهبر مسلمين، زمينى را به كسى واگذارد تا از آن او گردد؛ اينگونه زمينها راقطايع مىگويند و مفردش قطيعه است. ابوعبيد، در ضمن اين كتاب، به بعضى از وقايع تاريخى اين بحث اشاره مىكند. |
ویرایش