۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'شريك ' به 'شریک ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
#نويسنده تأكيد كرده است كه در فرقه اسماعيليان، «نظريات امامت»- كه اساس انديشه سياسى آن را تشكيل مىدهد- از اصول دين به شمار مىرود و طبعاً در ميان اصول فكرى طرفداران فرقه جايگاه اوّل را دارد. تأكيد فراوان آنها بر امامت و ارائه تفسيرى باطنى از آن، منشأ درگيرىهاى مخالفان اصلى (اهل سنّت حاكم) با آنها بوده است. ابوحاتم رازى داعى اسماعيليان، در مناظره خود با [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] كه ضرورت وحى و وجود امام را منكر شده است، اثبات مىكند كه وجود امام ضرورى است و ديگران بايد از او فرا بگيرند<ref>همان، ص 49</ref> | #نويسنده تأكيد كرده است كه در فرقه اسماعيليان، «نظريات امامت»- كه اساس انديشه سياسى آن را تشكيل مىدهد- از اصول دين به شمار مىرود و طبعاً در ميان اصول فكرى طرفداران فرقه جايگاه اوّل را دارد. تأكيد فراوان آنها بر امامت و ارائه تفسيرى باطنى از آن، منشأ درگيرىهاى مخالفان اصلى (اهل سنّت حاكم) با آنها بوده است. ابوحاتم رازى داعى اسماعيليان، در مناظره خود با [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] كه ضرورت وحى و وجود امام را منكر شده است، اثبات مىكند كه وجود امام ضرورى است و ديگران بايد از او فرا بگيرند<ref>همان، ص 49</ref> | ||
#بر اساس تحقيق نويسنده: طبقه خواص شامل خاندان حكومتگر، نقبا و سادات و رجال دولت و داعيان؛ و طبقه عوام شامل بازرگانان، صنعتكاران، مردم عادى، بندگان، زنان و اهل ذمه بود. خاندان حكومتگر فاطمى در رأس جامعه مصرى قرار داشت و خليفه فاطمى خود در رأس اين خاندان. با مراجعه به برخى اسناد و نامههاى منتشر شده فاطميان، به اين واقعيت پى مىبريم كه نام اشراف و نقبا در بسيارى موارد در نامهها، قبل از اميران و فرماندهان ارتش فاطمى آمده است. نقبا و اشراف در عصر فاطمى دو گروه متمايز بودند: «الأشراف الأقارب» كه منتسب به خاندان فاطمى بودند و به آنها اشراف اسماعيلى نيز مىگفتند. «اشراف طالبى» كه از منسوبين به [[امام على(ع)]] بودند، گروه ديگر اشراف بودند و اداره آنها با نقابة الطالبيين بود. وزيران، نظاميان، ديوانيان و قاضيان و داعيان هم طبقه دولتمردان را تشكيل مىدادند<ref>همان، ص 110</ref> | #بر اساس تحقيق نويسنده: طبقه خواص شامل خاندان حكومتگر، نقبا و سادات و رجال دولت و داعيان؛ و طبقه عوام شامل بازرگانان، صنعتكاران، مردم عادى، بندگان، زنان و اهل ذمه بود. خاندان حكومتگر فاطمى در رأس جامعه مصرى قرار داشت و خليفه فاطمى خود در رأس اين خاندان. با مراجعه به برخى اسناد و نامههاى منتشر شده فاطميان، به اين واقعيت پى مىبريم كه نام اشراف و نقبا در بسيارى موارد در نامهها، قبل از اميران و فرماندهان ارتش فاطمى آمده است. نقبا و اشراف در عصر فاطمى دو گروه متمايز بودند: «الأشراف الأقارب» كه منتسب به خاندان فاطمى بودند و به آنها اشراف اسماعيلى نيز مىگفتند. «اشراف طالبى» كه از منسوبين به [[امام على(ع)]] بودند، گروه ديگر اشراف بودند و اداره آنها با نقابة الطالبيين بود. وزيران، نظاميان، ديوانيان و قاضيان و داعيان هم طبقه دولتمردان را تشكيل مىدادند<ref>همان، ص 110</ref> | ||
#نويسنده در بخش ديگرى از كتاب مىنويسد: زنان در عصر فاطمى منزلت خاصى داشتند و در امور سياسى دخالتهاى فراوان مىكردند. ست الملك خواهر الحاكم نفوذ بسيارى در دولت فاطمى داشت و حتى بنا به روايات مشهور، او در قتل خليفه | #نويسنده در بخش ديگرى از كتاب مىنويسد: زنان در عصر فاطمى منزلت خاصى داشتند و در امور سياسى دخالتهاى فراوان مىكردند. ست الملك خواهر الحاكم نفوذ بسيارى در دولت فاطمى داشت و حتى بنا به روايات مشهور، او در قتل خليفه شریک بود. همچنين عمه «الحافظ» در توطئه تروريستى قتل وزير، صالح بن رزيك، در سال 556م- كه به علت نفوذ فوقالعاده خود و حسادت اين زن كشته شد- دست داشت. زنان قصر شاهى بعضى از مناصب دربار را به خود اختصاص مىدادند مانند نظارت بر سفره شاهى كه مسئول آن به «المعلمة مقدمة المائدة» ملقب بود. زنانى كه به همسران خليفه خدمت مىكردند «المستخدمات عند الجهات العالية» نام داشتند. در منابع تاريخى به حيات اجتماعى زنان معمولى جامعه تصريح نشده است، جز آنكه برخى مشاغل مانند لباسفروشى و غسل برخى مردگان زن و قابلهگرى از آن زنان بود. زنان عالمه و فاضله مصر نيز مجالس وعظ و درس داشتند، چنانكه امالخير حجازى كه يكى از آنان بود، در جامع عمروعاص موعظه مىكرد و رباطى نيز به همين نام داشت<ref>همان، ص 113- 114</ref> | ||
#نويسنده در مورد منابع مالى دولت فاطمى نوشته است كه: دكتر ايمن فؤاد سيد تاريخپژوه معاصر مصرى معتقد است تا زمانى كه يكى از متون اصلى درباره نظام مالى و مالياتى فاطميان، يعنى كتاب «المنهاج في أحكام خراج مصر» تأليف مخزومى، مورد مطالعه قرار نگيرد نمىتوان به درستى اظهارنظر كرد. آنچه مخزومى دراينباره نوشته حكايت از تنوع و گستردگى نظام مالياتى مصر در دوره فاطميان دارد. مخزومى در يك تقسيمبندى كلى مالياتهاى عصر فاطمى را- كه درآمد اصلى دولت هستند- به بخشهاى خراجى و هلالى تقسيم مىكند. خراجىها در دو نوع «خراج كشاورزى» و «خراج باغات» و هلالىها در سه گروه جزيه، زكات و ماليات بازرگانى غيرمسلمانان (رومىها) جاى دارند<ref>همان، ص 121</ref> | #نويسنده در مورد منابع مالى دولت فاطمى نوشته است كه: دكتر ايمن فؤاد سيد تاريخپژوه معاصر مصرى معتقد است تا زمانى كه يكى از متون اصلى درباره نظام مالى و مالياتى فاطميان، يعنى كتاب «المنهاج في أحكام خراج مصر» تأليف مخزومى، مورد مطالعه قرار نگيرد نمىتوان به درستى اظهارنظر كرد. آنچه مخزومى دراينباره نوشته حكايت از تنوع و گستردگى نظام مالياتى مصر در دوره فاطميان دارد. مخزومى در يك تقسيمبندى كلى مالياتهاى عصر فاطمى را- كه درآمد اصلى دولت هستند- به بخشهاى خراجى و هلالى تقسيم مىكند. خراجىها در دو نوع «خراج كشاورزى» و «خراج باغات» و هلالىها در سه گروه جزيه، زكات و ماليات بازرگانى غيرمسلمانان (رومىها) جاى دارند<ref>همان، ص 121</ref> | ||
#نويسنده در پايان كتاب، تعداد 108 اصطلاح از اصطلاحات رايج تاريخى در دوره فاطميان را بر طبق حروف الفبا تنظيم كرده و توضيح داده است؛ به عنوان مثال: «أرباب العمائم» به مجموع قاضيان و داعيان در دولت فاطمى گفته مىشد<ref>همان، ص 155</ref>و «خزانة الكتب» يعنى: بزرگترين كتابخانه فاطمى كه توسط العزيز باللّه ساخته شد<ref>همان، ص 156</ref> | #نويسنده در پايان كتاب، تعداد 108 اصطلاح از اصطلاحات رايج تاريخى در دوره فاطميان را بر طبق حروف الفبا تنظيم كرده و توضيح داده است؛ به عنوان مثال: «أرباب العمائم» به مجموع قاضيان و داعيان در دولت فاطمى گفته مىشد<ref>همان، ص 155</ref>و «خزانة الكتب» يعنى: بزرگترين كتابخانه فاطمى كه توسط العزيز باللّه ساخته شد<ref>همان، ص 156</ref> |
ویرایش