پرش به محتوا

أكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة و السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۴۷: خط ۴۷:
در کتاب‌هاى بزرگان شیعه، عباراتى وجود دارد که به‌طور صریح نشان مى‌دهند که به عقیده شیعه قرآن از تغییر و کم و کاستى سالم مانده است. این عبارات، بهترین برهان است بر اینکه قرآنى که در دست مسلمانان است، همان است که خداوند متعال نازل فرموده است و بهترین دلیل است بر اینکه شیعه، معتقد نیست که چیزى از قرآن کم شده یا به آن افزوده است.
در کتاب‌هاى بزرگان شیعه، عباراتى وجود دارد که به‌طور صریح نشان مى‌دهند که به عقیده شیعه قرآن از تغییر و کم و کاستى سالم مانده است. این عبارات، بهترین برهان است بر اینکه قرآنى که در دست مسلمانان است، همان است که خداوند متعال نازل فرموده است و بهترین دلیل است بر اینکه شیعه، معتقد نیست که چیزى از قرآن کم شده یا به آن افزوده است.


در ششمین فصل کتاب دیدگاه سی تن از علمای شیعه در این رابطه ذکر شده است. از جمله این افراد [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] (متوفاى سال ۴۳۶ق) است که در جواب مسائل طرابلسیات مى‌گوید: «علم و یقین در مورد صحت قرآن، مانند علم و یقین به وجود کشورها، شهرها، حوادث بزرگ، کتب مشهور و اشعار مدون عرب است؛ زیرا عنایت و انگیزه شدیدى نسبت به نقل قرآن و نگهدارى آن وجود داشته است و براى مسلمانان اهمیت آن، به‌مراتب بیش از دقت و عنایت درباره مسائل فوق بوده است. همانا قرآن در زمان رسول‌الله(ص) مجموعه مدونى، به همین صورت فعلى بوده و پیامبر(ص) گروهى از صحابه را مأمور حفظ‍‌ و نگهدارى آن، کرده بود آن‌ها، قرآن را براى اطمینان بیشتر نزد پیامبر، مى‌خواندند و عده‌اى از اصحاب مانند عبدالله بن مسعود، ابى بن کعب و غیره چندین دوره خدمت پیامبر قرآن را ختم کردند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص95-94؛ جعفریان، رسول، ص103-102</ref>.
در ششمین فصل کتاب دیدگاه سی تن از علمای شیعه در این رابطه ذکر شده است. از جمله این افراد [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] (متوفاى سال ۴۳۶ق) است که در جواب مسائل طرابلسیات مى‌گوید: «علم و یقین در مورد صحت قرآن، مانند علم و یقین به وجود کشورها، شهرها، حوادث بزرگ، کتب مشهور و اشعار مدون عرب است؛ زیرا عنایت و انگیزه شدیدى نسبت به نقل قرآن و نگهدارى آن وجود داشته است و برای مسلمانان اهمیت آن، به‌مراتب بیش از دقت و عنایت درباره مسائل فوق بوده است. همانا قرآن در زمان رسول‌الله(ص) مجموعه مدونى، به همین صورت فعلى بوده و پیامبر(ص) گروهى از صحابه را مأمور حفظ‍‌ و نگهدارى آن، کرده بود آن‌ها، قرآن را برای اطمینان بیشتر نزد پیامبر، مى‌خواندند و عده‌اى از اصحاب مانند عبدالله بن مسعود، ابى بن کعب و غیره چندین دوره خدمت پیامبر قرآن را ختم کردند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص95-94؛ جعفریان، رسول، ص103-102</ref>.


در هفتمین فصل کتاب، دیدگاه شیعه درباره مصاحف علی(ع) و فاطمه(س) مطرح شده است. در کتاب‌هاى تاریخى و حدیثى آمده است که على(ع) قرآن را جمع‌آورى و نگهدارى نمود و ثابت شده که آن حضرت جزء نویسندگان وحى بلکه بزرگ‌ترین آن‌ها بوده است. ابن ابى‌الحدید مى‌گوید: همه اتفاق‌نظر دارند که على قرآن را در زمان رسول‌الله(ص) حفظ‍‌ مى‌کرد و غیر از او کسى این کار را انجام نمى‌داد و نخستین کسى بود که قرآن را جمع‌آورى نمود.
در هفتمین فصل کتاب، دیدگاه شیعه درباره مصاحف علی(ع) و فاطمه(س) مطرح شده است. در کتاب‌هاى تاریخى و حدیثى آمده است که على(ع) قرآن را جمع‌آورى و نگهدارى نمود و ثابت شده که آن حضرت جزء نویسندگان وحى بلکه بزرگ‌ترین آن‌ها بوده است. ابن ابى‌الحدید مى‌گوید: همه اتفاق‌نظر دارند که على قرآن را در زمان رسول‌الله(ص) حفظ‍‌ مى‌کرد و غیر از او کسى این کار را انجام نمى‌داد و نخستین کسى بود که قرآن را جمع‌آورى نمود.
خط ۵۷: خط ۵۷:
جعفریان سپس نسبت دادن غلو به شیعه را مسئله‌ای عمدی دانسته و می‌نویسد: البته نمى‌توان پذیرفت که این خلط‍‌ از جهل آن‌ها به عقاید شیعه امامیه، نشأت گرفته باشد. بلکه به اعتقاد ما آن‌ها این فرقه‌ها را از هم جدا نکرده‌اند تا اینکه بتوانند در حملات خود علیه امامیه از آن استفاده نمایند<ref>ر.ک: همان، ص118-117؛ همان، ص120-119</ref>.
جعفریان سپس نسبت دادن غلو به شیعه را مسئله‌ای عمدی دانسته و می‌نویسد: البته نمى‌توان پذیرفت که این خلط‍‌ از جهل آن‌ها به عقاید شیعه امامیه، نشأت گرفته باشد. بلکه به اعتقاد ما آن‌ها این فرقه‌ها را از هم جدا نکرده‌اند تا اینکه بتوانند در حملات خود علیه امامیه از آن استفاده نمایند<ref>ر.ک: همان، ص118-117؛ همان، ص120-119</ref>.


وی در آخرین فصل کتاب به ادله تحریف قرآن در کتاب فصل الخطاب [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزای نوری]] پرداخته و می‌نویسد: «بعضى از افرادى که دوست دارند مردم را گول بزنند اظهار داشته‌اند که کتاب فصل الخطاب که توسط‍‌ [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزا حسین نورى طبرسى]] درباره تحریف قرآن تألیف گردیده همه روایات آن از طریق شیعه وارد شده است؛ و براى اثبات مدعاى خود دو دلیل از دلیل‌هایی را که مرحوم نورى در مورد تحریف نقل کرده و مربوط‍‌ به‌ظاهر احادیث شیعه مى‌شود آورده‌اند؛ و از پرداختن به ده دلیل دیگرى که مربوط‍‌ به احادیث اهل سنت مى‌شود خوددارى ورزیده‌اند». سپس دوازده برهان را که مرحوم نورى آورده است یکى پس از دیگرى نقل مى‌کند تا روشن شود که بیشتر آن دلیل‌ها مربوط‍‌ به اهل سنت است<ref>ر.ک: همان، ص123؛ همان، ص124</ref>.
وی در آخرین فصل کتاب به ادله تحریف قرآن در کتاب فصل الخطاب [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزای نوری]] پرداخته و می‌نویسد: «بعضى از افرادى که دوست دارند مردم را گول بزنند اظهار داشته‌اند که کتاب فصل الخطاب که توسط‍‌ [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزا حسین نورى طبرسى]] درباره تحریف قرآن تألیف گردیده همه روایات آن از طریق شیعه وارد شده است؛ و برای اثبات مدعاى خود دو دلیل از دلیل‌هایی را که مرحوم نورى در مورد تحریف نقل کرده و مربوط‍‌ به‌ظاهر احادیث شیعه مى‌شود آورده‌اند؛ و از پرداختن به ده دلیل دیگرى که مربوط‍‌ به احادیث اهل سنت مى‌شود خوددارى ورزیده‌اند». سپس دوازده برهان را که مرحوم نورى آورده است یکى پس از دیگرى نقل مى‌کند تا روشن شود که بیشتر آن دلیل‌ها مربوط‍‌ به اهل سنت است<ref>ر.ک: همان، ص123؛ همان، ص124</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش