۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
شگفتآورتر آن كه وى با استناد به روايت عرباض بن ساريه، سنت و سيره صحابه را مانند سنّت و سيرۀ پيامبر لازم الاتباع مىداند، امّا شيعه اهلبيت(ع) را كه با تمسّك به حديث متواتر ثقلين و امثال آن، خود را ملزم به پيروى از على(ع) و خاندان او مىدانند و به پيروى از همين خاندان، معتقدند كه هر چيزى كه در تعارض با بيّنات كتاب و سنّت باشد، بايد به ديوار زده شود و هيچ ارزشى ندارد، به تقليد از رجال و تقديم آراى آنان بر قرآن و سنّت متّهم مىكند. شايد منظور وى از رجال همان كسانى باشد كه مشمول عنوان (عترت) در حديث پيامبر هستند. | شگفتآورتر آن كه وى با استناد به روايت عرباض بن ساريه، سنت و سيره صحابه را مانند سنّت و سيرۀ پيامبر لازم الاتباع مىداند، امّا شيعه اهلبيت(ع) را كه با تمسّك به حديث متواتر ثقلين و امثال آن، خود را ملزم به پيروى از على(ع) و خاندان او مىدانند و به پيروى از همين خاندان، معتقدند كه هر چيزى كه در تعارض با بيّنات كتاب و سنّت باشد، بايد به ديوار زده شود و هيچ ارزشى ندارد، به تقليد از رجال و تقديم آراى آنان بر قرآن و سنّت متّهم مىكند. شايد منظور وى از رجال همان كسانى باشد كه مشمول عنوان (عترت) در حديث پيامبر هستند. | ||
به نظر مىرسد، وى ناخواسته بر طبل اختلاف زده و با غفلت از توصيههايى كه | به نظر مىرسد، وى ناخواسته بر طبل اختلاف زده و با غفلت از توصيههايى كه برای تقريب مذاهب و كشف صراط مستقيم كرده بود، در تحليلها و داورىهاى خود، از مقاصد كتاب و سنّت باز مانده و به جاى حلّ تعارض نصوص مهمّ و راهبردىِ كتاب و سنّت و تمسّك به بيّنات مشهور و مورد اتفاق، از ظنون نقلى پيروى كرده است. | ||
دو- اگر او از همان اتّهامى كه به شيعه زده پرهيز مىكرد و دچار شخصيّت زدگى و تقليد نمىشد و به پيروى از سلف، باب مطالعه و تدبّر درباره صحابه را نمىبست و آن گونه كه به مخالفت عمر با وصيّت پيامبر اشاره كرده، از ديگر موارد مخالفت صحابه با نصوص كتاب و سنت غافل نمىشد و در اين ميان بيّنات كتاب و سنّت متواتر يا مشهور را بر گفتار و كردار ديگران حاكم مىكرد، تا حدّ زيادى ابهام موجود در شناخت صراط مستقيم بر طرف مىشد. او خود در جايى از كتابش وجود شبهه و تقليد از شبههداران را دو عامل گمراهى و انحراف از جادّه حق مىداند. | دو- اگر او از همان اتّهامى كه به شيعه زده پرهيز مىكرد و دچار شخصيّت زدگى و تقليد نمىشد و به پيروى از سلف، باب مطالعه و تدبّر درباره صحابه را نمىبست و آن گونه كه به مخالفت عمر با وصيّت پيامبر اشاره كرده، از ديگر موارد مخالفت صحابه با نصوص كتاب و سنت غافل نمىشد و در اين ميان بيّنات كتاب و سنّت متواتر يا مشهور را بر گفتار و كردار ديگران حاكم مىكرد، تا حدّ زيادى ابهام موجود در شناخت صراط مستقيم بر طرف مىشد. او خود در جايى از كتابش وجود شبهه و تقليد از شبههداران را دو عامل گمراهى و انحراف از جادّه حق مىداند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
اين كتاب در سال 1331ق 1913م توسط دار الكتب المصريه با مقدمه [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] به چاپ رسيد. نسخه حاضر در برنامه با تعليقات محمود طعمه حلبى در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 607 صفحه | اين كتاب در سال 1331ق 1913م توسط دار الكتب المصريه با مقدمه [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] به چاپ رسيد. نسخه حاضر در برنامه با تعليقات محمود طعمه حلبى در قطع وزيرى با جلد گالينگور در 607 صفحه برای بار دوم در سال 1420ق 2000م توسط انتشارات دار المعرفه، بيروت منتشر شده است. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش