۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شريك ' به 'شریک ') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
شماره اول تا چهارم مطالب کتاب، تحت عنوان «استقامت» درج شده است. نویسنده در اين قسمت، ضمن بررسى واژه استقامت در قرآن.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/29 متن کتاب، ص29]</ref>، به اين نكته اشاره دارد كه كسى كه نيروى استقامت را دارا نباشد، به هيچ مقصدى از مقاصد خود نخواهد رسيد؛ چونكه به سوى هر مقصودى كه رود، راه را كه دور و دراز بيند يا خطرناك و پرمشقت يابد، از آن منصرف شده و باز مىگردد و مقصد ديگرى را كه به گمانش سهلالوصولتر است برمىگزيند؛ ضعف و ناتوانى روحى در برابر حوادث، او را از رسيدن بدين مقصد هم جلوگيرى مىكند، مقصود سومى را در نظر گرفته به جانب آن قدم برمىدارد و به همان دليل، از رسيدن به سومين مقصد و چهارمين و پنجمين و مقاصد ديگر خود، باز مىماند، ولى در صورتىكه داراى استقامت باشد، دورى راه و موانع بزرگ، در همت مردانه او تأثيرى نخواهد داشت، آنقدر پايدارى مىكند تا بر موانع چيره شود، به مقصد خود برسد و بعد از رسيدن بدين مقصد، نيروى بيشترى ذخيره خواهد كرد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/43 همان، ص43]</ref> | شماره اول تا چهارم مطالب کتاب، تحت عنوان «استقامت» درج شده است. نویسنده در اين قسمت، ضمن بررسى واژه استقامت در قرآن.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/29 متن کتاب، ص29]</ref>، به اين نكته اشاره دارد كه كسى كه نيروى استقامت را دارا نباشد، به هيچ مقصدى از مقاصد خود نخواهد رسيد؛ چونكه به سوى هر مقصودى كه رود، راه را كه دور و دراز بيند يا خطرناك و پرمشقت يابد، از آن منصرف شده و باز مىگردد و مقصد ديگرى را كه به گمانش سهلالوصولتر است برمىگزيند؛ ضعف و ناتوانى روحى در برابر حوادث، او را از رسيدن بدين مقصد هم جلوگيرى مىكند، مقصود سومى را در نظر گرفته به جانب آن قدم برمىدارد و به همان دليل، از رسيدن به سومين مقصد و چهارمين و پنجمين و مقاصد ديگر خود، باز مىماند، ولى در صورتىكه داراى استقامت باشد، دورى راه و موانع بزرگ، در همت مردانه او تأثيرى نخواهد داشت، آنقدر پايدارى مىكند تا بر موانع چيره شود، به مقصد خود برسد و بعد از رسيدن بدين مقصد، نيروى بيشترى ذخيره خواهد كرد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/43 همان، ص43]</ref> | ||
در عنوان پنجم، راههاى كسب استقامت بيان شده است. نخستين راهى كه نویسنده | در عنوان پنجم، راههاى كسب استقامت بيان شده است. نخستين راهى كه نویسنده برای كسب استقامت عنوان كرده، آن است كه انسان، پيش از قدم برداشتن به سوى مقصود، تأمل كافى و تفكر كامل نموده و از دو نظر، هدف خویش را مورد مطالعه دقيق قرار دهد: | ||
#مقدار ارزش مقصود را بهطور تحقيق به دست آورد كه آيا ارزش دارد كه | #مقدار ارزش مقصود را بهطور تحقيق به دست آورد كه آيا ارزش دارد كه برای رسيدن به آن مقصود، شدايد فراوان و مشقت بىپایان را متحمل شود يا نه؟ در صورتىكه پس از محاسبه دقيق، نسبت ارزش مقصود را با تحمل فشارها و سختىها، دريافت و دانست كه هدف، ارزش همهگونه پافشارى و تحمل رنجى را دارد، رسيدن به مقصود آسان خواهد شد و از زير بارهاى موانع، كمتر شانه خالى خواهد كرد؛ ولى اگر ارزش مقصود را قبلاً تعيين نكرد و شتابزدگى به خرج داد و كوركورانه بدون فكر و تأمل وارد عمل شد، مقاومت و پايدارى او در برابر فشارهاى موانع كمتر خواهد بود و پيوسته متزلزل است و همين تزلزل در عقيده، پايدارى او را ضعيفتر خواهد نمود. | ||
#قبل از ورود در عمل، بيانديشد و | #قبل از ورود در عمل، بيانديشد و برای كيفيت مبارزه با موانع و يافتن راه برای ريشهكن كردن آنها، تفكرى عميق بنمايد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/61 همان، ص61]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/64 64]</ref> | ||
نویسنده تلقين به نفس را نيز يكى از وسايل پيدا كردن استقامت دانسته و معتقد است هر صفت كمالى را كه انسان بخواهد دارا شود، بهوسيله تلقين به خود مىتواند آن را دارا شده و اسلام نيز به اين موضوع بسيار اهميت داده و به عبارات مختلف، مسلمانان را ترغيب نموده است كه بهواسطه تلقين به خود راه حق و حقيقت را بپيمايند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/69 همان، ص69]</ref> | نویسنده تلقين به نفس را نيز يكى از وسايل پيدا كردن استقامت دانسته و معتقد است هر صفت كمالى را كه انسان بخواهد دارا شود، بهوسيله تلقين به خود مىتواند آن را دارا شده و اسلام نيز به اين موضوع بسيار اهميت داده و به عبارات مختلف، مسلمانان را ترغيب نموده است كه بهواسطه تلقين به خود راه حق و حقيقت را بپيمايند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/69 همان، ص69]</ref> | ||
شماره ششم، «استقامت | شماره ششم، «استقامت برای خدا» نام گرفته است. نویسنده در اين شماره، به اين نكته اشاره دارد كه نزد عقل، هيچ هدفى نيست كه ارزش آن را داشته باشد كه انسان در راه رسيدن به آن، تمام هستى خود را از دست بدهد. اما تنها مقصودى كه مىارزد كه در راه رسيدن به آن از تمام هستى بلكه از جان خود و عزيزان گذشت، همانا راه خدا و قدم به سوى حقّ برداشتن است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/71 همان، ص71-] [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/72 72]</ref> | ||
از شماره هفتم تا دهم، به مبحث استقامت در جهاد، اختصاص يافته است. يكى از قواعد مسلم نزد دانشمندان علوم طبيعى آن است كه هيچ قوهاى نمىتواند نيرویى بزرگتر از خود ايجاد نمايد و صدور قوه بزرگتر از كوچكتر را محال و غير ممكن مىدانند؛ مثلاً اگر ده تن را يك طرف قرار دهيم و صد نفر را در طرف ديگر، درصورتىكه نيروى هريك از افراد طرفين با هم متساوى باشند بهطور قطع، نيرویى كه جمعيت صد نفرى داراست ده برابر نيرویى است كه آن ده نفر دارا هستند و اگر اين دو دسته با يكديگر به نبرد بپردازند، به يقين فتح با آن صد نفر خواهد بود؛ اما خداوند برخلاف اين اصل مسلم طبيعى چنين مىفرمايد كه: «بسيار دستههاى كم و كوچك بودند كه بر دستههاى پرجمعيت و بزرگ به اذن خدا پيروز شدند».<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/41 بقره/ 249]</ref>و اين سخن، به نظر نویسنده، به حسب ظاهر با گفته دانشمندان علوم طبيعى مخالفت دارد و مشكل ايجاد مىكند؛ زيرا مستلزم صدور نيروى بزرگ از قوه كوچك خواهد بود و استحاله آن مسلم و مبرهن است اما حل اين مشكل چنين است كه بايد در دسته كوچك، نيرویى موجود باشد كه به مراتب از نيروى افراد دسته بزرگ و كثيرالعدد قوىتر و بزرگتر است و روى همان اصل مسلم طبيعى، فتح و پيروزى دسته كوچك در اين صورت، قطعى است، كه آن نيرو، همان نيرو ايمان و استقامت در راه خدا مىباشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/77 همان، ص77]</ref> | از شماره هفتم تا دهم، به مبحث استقامت در جهاد، اختصاص يافته است. يكى از قواعد مسلم نزد دانشمندان علوم طبيعى آن است كه هيچ قوهاى نمىتواند نيرویى بزرگتر از خود ايجاد نمايد و صدور قوه بزرگتر از كوچكتر را محال و غير ممكن مىدانند؛ مثلاً اگر ده تن را يك طرف قرار دهيم و صد نفر را در طرف ديگر، درصورتىكه نيروى هريك از افراد طرفين با هم متساوى باشند بهطور قطع، نيرویى كه جمعيت صد نفرى داراست ده برابر نيرویى است كه آن ده نفر دارا هستند و اگر اين دو دسته با يكديگر به نبرد بپردازند، به يقين فتح با آن صد نفر خواهد بود؛ اما خداوند برخلاف اين اصل مسلم طبيعى چنين مىفرمايد كه: «بسيار دستههاى كم و كوچك بودند كه بر دستههاى پرجمعيت و بزرگ به اذن خدا پيروز شدند».<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/41 بقره/ 249]</ref>و اين سخن، به نظر نویسنده، به حسب ظاهر با گفته دانشمندان علوم طبيعى مخالفت دارد و مشكل ايجاد مىكند؛ زيرا مستلزم صدور نيروى بزرگ از قوه كوچك خواهد بود و استحاله آن مسلم و مبرهن است اما حل اين مشكل چنين است كه بايد در دسته كوچك، نيرویى موجود باشد كه به مراتب از نيروى افراد دسته بزرگ و كثيرالعدد قوىتر و بزرگتر است و روى همان اصل مسلم طبيعى، فتح و پيروزى دسته كوچك در اين صورت، قطعى است، كه آن نيرو، همان نيرو ايمان و استقامت در راه خدا مىباشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/77 همان، ص77]</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
استقامت در عهد و پيمان، عنوان شماره يازدهم مىباشد. در دين مقدس اسلام، تعبيراتى حساس راجع به پاىبندى به عهد رسيده است و حتى حقيقت دين، توأم با عهد قرار داده شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/112 همان، ص112]</ref> | استقامت در عهد و پيمان، عنوان شماره يازدهم مىباشد. در دين مقدس اسلام، تعبيراتى حساس راجع به پاىبندى به عهد رسيده است و حتى حقيقت دين، توأم با عهد قرار داده شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/112 همان، ص112]</ref> | ||
استقامت در برابر فقر، مرض، مصايب، طاعت خدا، تبليغ و ارشاد، تهذيب خویش، گرفتن حق خود، طلب دانش، در عفت و پاكدامنى | استقامت در برابر فقر، مرض، مصايب، طاعت خدا، تبليغ و ارشاد، تهذيب خویش، گرفتن حق خود، طلب دانش، در عفت و پاكدامنى برای زن، حفظ ناموس، ايمان و عقيده و شمهاى از استقامت پيامبر(ص)، عنوان ساير شمارههاى کتاب مىباشد. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== |
ویرایش