پرش به محتوا

التذكرة بأصول الفقه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''التذكرة بأصول الفقه'''؛ اثر [[شيخ مفيد]] مى‌باشد.[[شيخ مفيد]] در سايه علوم سرشار و ذهن وقّاد و نبوغ كم نظير و پشتكار زائدالوصفش در كليّه فنون و علوم اسلامى تأليف و تصنيف دارد. هر چند نظرات اصولى وى به صورت پراكنده در كتاب‌هايش يافت مى‌شود؛ ولى آراء و انديشه‌هاى اصولى وى را مى‌توان در اثر حاضر جستجو كرد كه به وسيله شاگردش [[کراجکی، محمد بن علی|ابوالفتح كراجكى]] خلاصه شده و جامع‌ترين كتاب درباره مسائل اصولى است كه در آن روزگار مطرح بوده است. شايان ذكر است كه براى بررسى انديشه‌هاى اصولى شيخ مى‌توان از كتاب الذريعه [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و عد الاصول [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] بهره جست، زيرا اين دو پرورش يافته مكتب اصولى [[شيخ مفيد]] است كه احكام فقهى آنان براساس ديدگاه اصولى استادشان [[شيخ مفيد]] استنباط و استخراج شده است. البته اين امر منافاتى با نوآورى‌هاى فقهى و اصولى آن دو بزرگوار ندارد.
'''التذكرة بأصول الفقه'''؛ اثر [[شيخ مفيد]] مى‌باشد.[[شيخ مفيد]] در سايه علوم سرشار و ذهن وقّاد و نبوغ كم نظير و پشتكار زائدالوصفش در كليّه فنون و علوم اسلامى تأليف و تصنيف دارد. هر چند نظرات اصولى وى به صورت پراكنده در كتاب‌هايش يافت مى‌شود؛ ولى آراء و انديشه‌هاى اصولى وى را مى‌توان در اثر حاضر جستجو كرد كه به وسيله شاگردش [[کراجکی، محمد بن علی|ابوالفتح كراجكى]] خلاصه شده و جامع‌ترين كتاب درباره مسائل اصولى است كه در آن روزگار مطرح بوده است. شايان ذكر است كه برای بررسى انديشه‌هاى اصولى شيخ مى‌توان از كتاب الذريعه [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و عد الاصول [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] بهره جست، زيرا اين دو پرورش يافته مكتب اصولى [[شيخ مفيد]] است كه احكام فقهى آنان براساس ديدگاه اصولى استادشان [[شيخ مفيد]] استنباط و استخراج شده است. البته اين امر منافاتى با نوآورى‌هاى فقهى و اصولى آن دو بزرگوار ندارد.


== ساختار==
== ساختار==
خط ۴۶: خط ۴۶:
# شيخ پيرامون اين كه عمومات با چه چيزى تخصيص مى‌خوردند، مى‌فرمايد: عام را فقط دليل عقل و قرآن و سنّت ثابته مى‌تواند تخصيص بزند و تخصيص عام به خبر واحد روا نيست چون نه موجب علم است نه موجب عمل.
# شيخ پيرامون اين كه عمومات با چه چيزى تخصيص مى‌خوردند، مى‌فرمايد: عام را فقط دليل عقل و قرآن و سنّت ثابته مى‌تواند تخصيص بزند و تخصيص عام به خبر واحد روا نيست چون نه موجب علم است نه موجب عمل.
# قياس باطل است: چون راهبردى به سوى علم ندارد و فاقد هر گونه اماريت و دلالتى است كه مقتضى حجيّت است.
# قياس باطل است: چون راهبردى به سوى علم ندارد و فاقد هر گونه اماريت و دلالتى است كه مقتضى حجيّت است.
# تأخير در بيان مجمل در صورتى كه براى مكلفين لطفى باشد، جايز است: يعنى شارع مى‌تواند، ميان خطاب مجمل و بيان آن فاصله بيندازد و بعد از گذشت زمان آن را براى مكلفين بيان كند؛ امّا در بيان عموم، شارع هنگام خطاب عام مى‌بايست بيان آن را نيز به مكلّف ابلاغ نمايد. خدا موسى را فرمان داد تا گاوى را ذبح كنند و مراد خدا اين بود كه متعلق ذبح بر وصفى ويژه باشد، بيان هم براى آن واقع شد، بلكه بيان به تأخير افتاد و هنگام سوال بر مقتضاى مصلحت آشكار شد.
# تأخير در بيان مجمل در صورتى كه برای مكلفين لطفى باشد، جايز است: يعنى شارع مى‌تواند، ميان خطاب مجمل و بيان آن فاصله بيندازد و بعد از گذشت زمان آن را برای مكلفين بيان كند؛ امّا در بيان عموم، شارع هنگام خطاب عام مى‌بايست بيان آن را نيز به مكلّف ابلاغ نمايد. خدا موسى را فرمان داد تا گاوى را ذبح كنند و مراد خدا اين بود كه متعلق ذبح بر وصفى ويژه باشد، بيان هم برای آن واقع شد، بلكه بيان به تأخير افتاد و هنگام سوال بر مقتضاى مصلحت آشكار شد.
# در نسخ كتاب و سنّت معتقد است: كه از نظر دقت عقلى مانعى از نسخ كتاب به كتاب، سنّت به سنّت، كتاب به سنّت، و سنّت به كتاب وجود ندراد، لكن حدود حكم عقل تا جايى است كه دليلى از شارع مقدّس برخلاف آن نباشد، در صورتى كه آيه '''«ما ننسخ من آى او ننسها نأت بخير منها أو مثلها»''' دلالت مى‌كند كه ناسخ آيات قرآن فقط خداوند است، لذا سنّت قطعى نمى‌تواند ناسخ آنها باشد.
# در نسخ كتاب و سنّت معتقد است: كه از نظر دقت عقلى مانعى از نسخ كتاب به كتاب، سنّت به سنّت، كتاب به سنّت، و سنّت به كتاب وجود ندراد، لكن حدود حكم عقل تا جايى است كه دليلى از شارع مقدّس برخلاف آن نباشد، در صورتى كه آيه '''«ما ننسخ من آى او ننسها نأت بخير منها أو مثلها»''' دلالت مى‌كند كه ناسخ آيات قرآن فقط خداوند است، لذا سنّت قطعى نمى‌تواند ناسخ آنها باشد.
# شيخ ضمن بيان نظريه‌اى درباره وجوب استصحاب حال، اركان استصحاب كه عبارت از يقين سابق و شك لاحق است را بيان مى‌كند: و اظهار مى‌دارد كه يقين سابق، شك لاحق را زايل كرده و حكم حال اوّلى را ثابت مى‌كند.
# شيخ ضمن بيان نظريه‌اى درباره وجوب استصحاب حال، اركان استصحاب كه عبارت از يقين سابق و شك لاحق است را بيان مى‌كند: و اظهار مى‌دارد كه يقين سابق، شك لاحق را زايل كرده و حكم حال اوّلى را ثابت مى‌كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش