۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
آوازه علم و دانش همدانى در همه جا پيچيد، از اين رو وى با بسيارى از دانشمندان عصر خود نظير ابوبكر محمد بن قاسم بن بشار انبارى، ابوعمر نحوى، ابوعبدالله حسين بن حالویه و... كه در عراق مىزيستند، به نامهنگارى و مكاتبه پرداخت. | آوازه علم و دانش همدانى در همه جا پيچيد، از اين رو وى با بسيارى از دانشمندان عصر خود نظير ابوبكر محمد بن قاسم بن بشار انبارى، ابوعمر نحوى، ابوعبدالله حسين بن حالویه و... كه در عراق مىزيستند، به نامهنگارى و مكاتبه پرداخت. | ||
همدانى در اثر مطالعه آثار انديشمندان يونانى و ايرانى و هندى كه به عربى ترجمه شده بود، تحت تاثير ديدگاههاى ايشان قرار گرفته و | همدانى در اثر مطالعه آثار انديشمندان يونانى و ايرانى و هندى كه به عربى ترجمه شده بود، تحت تاثير ديدگاههاى ايشان قرار گرفته و برای آن ديدگاهها احترام ویژهاى قائل بود. | ||
درباره سفر همدانى به عراق ترديد وجود دارد و به نظر مىرسد وى با برخى از علماى عراق هنگامى كه در مكه اقامت داشت، ديدار كرده است. | درباره سفر همدانى به عراق ترديد وجود دارد و به نظر مىرسد وى با برخى از علماى عراق هنگامى كه در مكه اقامت داشت، ديدار كرده است. | ||
همدانى پس از بازگشت از مكه به يمن، در صعده كه پايگاه ائمه زيديه بود، اقامت گزيد. در اين زمان، يمن صحنه منازعات سياسى متعددى بود و كشمكش ميان ارباب سياست كه در يك سوى آن امامان زيديه بودند و در ديگر سو، مخالفان ايشان، بالا گرفته بود. حاكم زيدى صعده در آن زمان الامام ناصر لدين الله بود و گروهى از شعراى منسوب به تيره عدنانى نظير شريف حسين بن على بن حسن بن قاسم رسّى و ابوالحسن بن ابى الاسد سلمى و نيز ايوب بن محمد يرسمى، در صعده به سر مىبردند. همدانى كه نسبت به عملكرد اين سه تن اعتراض داشت، | همدانى پس از بازگشت از مكه به يمن، در صعده كه پايگاه ائمه زيديه بود، اقامت گزيد. در اين زمان، يمن صحنه منازعات سياسى متعددى بود و كشمكش ميان ارباب سياست كه در يك سوى آن امامان زيديه بودند و در ديگر سو، مخالفان ايشان، بالا گرفته بود. حاكم زيدى صعده در آن زمان الامام ناصر لدين الله بود و گروهى از شعراى منسوب به تيره عدنانى نظير شريف حسين بن على بن حسن بن قاسم رسّى و ابوالحسن بن ابى الاسد سلمى و نيز ايوب بن محمد يرسمى، در صعده به سر مىبردند. همدانى كه نسبت به عملكرد اين سه تن اعتراض داشت، برای هر يك از ايشان قصيدهاى نگاشت كه اسباب رنجش ايشان را فراهم آورد و اين سه تن را واداشت عليه وى توطئه نمايند و او را به هجو نبى مكرم(ص) متهم سازند. در نتيجه اين اتهام، همدانى در سال 319ق زندانى شد. همدانى پس از وفات الناصر لدين الله و پس از سختىهاى فراوانى كه متحمل شد، در صعده نماند و در ريده كه شهر قبيله او در همدان بود، اقامت گزيد و رابطه مستحكمى با حاكم آنجا؛ ابوجعفر احمد بن محمد ضحاك، رئيس قبيله همدان در زمان خودش، برقرار ساخت. بنا به علل ناشناخته، وى در ريده نماند و دوباره به صعده رفت و در آنجا مقيم شد و مدت بيست سال در قبيله خولان به سربرد. | ||
از جمله چيزهايى كه برخى محققین به سبب آنها بر همدانى خرده گرفتهاند، يكى تعصب زيادى است كه وى در برخى موارد در طرفدارى از تيزه قحطانى در برابر تيره عدنانى از خود نشان مىدهد، به نحوى كه برخى اوقات وى را از مسير حق و حقيقت منحرف مىسازد. همچنين از اعتقاد وى به تاثير نجوم در شكلگيرى معادن و در انسان، كه متاثر از افكار يونانى و هندى است، به عنوان يكى از ايرادات درباره وى ياد شده است. علاوه بر اين، تصرف و دستبرد در شعر شاعران نيز از نقاط قدح وى شمرده شده است. | از جمله چيزهايى كه برخى محققین به سبب آنها بر همدانى خرده گرفتهاند، يكى تعصب زيادى است كه وى در برخى موارد در طرفدارى از تيزه قحطانى در برابر تيره عدنانى از خود نشان مىدهد، به نحوى كه برخى اوقات وى را از مسير حق و حقيقت منحرف مىسازد. همچنين از اعتقاد وى به تاثير نجوم در شكلگيرى معادن و در انسان، كه متاثر از افكار يونانى و هندى است، به عنوان يكى از ايرادات درباره وى ياد شده است. علاوه بر اين، تصرف و دستبرد در شعر شاعران نيز از نقاط قدح وى شمرده شده است. |
ویرایش