پرش به محتوا

ارسطو: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'مشكوك' به 'مشکوک ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۴۴: خط ۴۴:
==تحصیل==
==تحصیل==


ارسطو در جوانى براى تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر يك خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را براى آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به اين كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. اين آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن به‌طور منظم تدريس مى‌شد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مى‌پرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفت‌وگو با شاگردان خود در آن باغ راه مى‌رفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.
ارسطو در جوانى برای تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر يك خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را برای آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به اين كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. اين آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن به‌طور منظم تدريس مى‌شد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مى‌پرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفت‌وگو با شاگردان خود در آن باغ راه مى‌رفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.


اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهش‌هايى در مورد زيست‌شناسى، روان‌شناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مى‌شد. شواهد نشان مى‌دهد كه در اين مقطع زمانى، ارسطو از حمايت‌هاى همه‌جانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ به‌طورى‌كه با كمك‌هاى او موفق به تأسيس اولين باغ‌وحش تاريخ شد.
اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهش‌هايى در مورد زيست‌شناسى، روان‌شناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مى‌شد. شواهد نشان مى‌دهد كه در اين مقطع زمانى، ارسطو از حمايت‌هاى همه‌جانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ به‌طورى‌كه با كمك‌هاى او موفق به تأسيس اولين باغ‌وحش تاريخ شد.
خط ۵۴: خط ۵۴:
==آثار==
==آثار==


بيشتر آثار به‌جامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كرده‌اند. سبک  نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگى‌هاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مى‌شود. وى برخى از شاخه‌هاى علوم را، تقريباً براى اولين بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.
بيشتر آثار به‌جامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كرده‌اند. سبک  نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگى‌هاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مى‌شود. وى برخى از شاخه‌هاى علوم را، تقريباً برای اولين بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.


با دقت در تمام فعاليت‌هاى ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهده‌گرى دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مى‌گردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمى‌كرد و ترجيح مى‌داد با نوعى واقع‌گرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، اين گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخه‌هاى علم تعميم مى‌داد؛ ازاين‌رو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيست‌شناسى ارسطو، روان‌شناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مى‌شویم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمين، تفاوت‌هاى فيزيولوژيك زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمين با سرعت‌هاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيم‌بندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشته‌هاى او در زمينه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير به‌جا گذاشته است. همين موضوع، باعث شده تا اين ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.
با دقت در تمام فعاليت‌هاى ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهده‌گرى دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مى‌گردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمى‌كرد و ترجيح مى‌داد با نوعى واقع‌گرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، اين گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخه‌هاى علم تعميم مى‌داد؛ ازاين‌رو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيست‌شناسى ارسطو، روان‌شناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مى‌شویم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمين، تفاوت‌هاى فيزيولوژيك زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمين با سرعت‌هاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيم‌بندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشته‌هاى او در زمينه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير به‌جا گذاشته است. همين موضوع، باعث شده تا اين ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.


مهم‌ترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مى‌شویم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او براى اين مشاهدات و در مجموع، براى تفكر، وضع كرده است. در واقع، در ميان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهم‌ترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مى‌باشد.
مهم‌ترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مى‌شویم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او برای اين مشاهدات و در مجموع، برای تفكر، وضع كرده است. در واقع، در ميان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهم‌ترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مى‌باشد.


ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مى‌داند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مى‌كند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهايى نظير اين است. فلسفه عملى هم دربرگيرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مى‌باشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مى‌كند:
ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مى‌داند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مى‌كند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهايى نظير اين است. فلسفه عملى هم دربرگيرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مى‌باشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مى‌كند:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش