۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خوبي' به 'خوبی') |
جز (جایگزینی متن - 'طراحي ' به 'طراحی') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
"معره" شهر ديگري است كه گذشته آن را دارای سابقه درخشان علمي و فرهنگی ميداند و "زينالدين بن الوردي" مؤلف بهجت الحاوى از بزرگان اين خطه مىداند. وضعيت علمي و فرهنگی آن شهر در زمان خود را بسيار ناهنجار تصوير مىكند و جانشين فقها و اهل علم آن شهر را سفيهان و جهال مىنامد. او در ادامه به دو اثر خود: "الدر النضيد في أدب المفيد و المستفيد" و "البرهان الناهض في نية استباحة الوطيء للحائض" كرده است. | "معره" شهر ديگري است كه گذشته آن را دارای سابقه درخشان علمي و فرهنگی ميداند و "زينالدين بن الوردي" مؤلف بهجت الحاوى از بزرگان اين خطه مىداند. وضعيت علمي و فرهنگی آن شهر در زمان خود را بسيار ناهنجار تصوير مىكند و جانشين فقها و اهل علم آن شهر را سفيهان و جهال مىنامد. او در ادامه به دو اثر خود: "الدر النضيد في أدب المفيد و المستفيد" و "البرهان الناهض في نية استباحة الوطيء للحائض" كرده است. | ||
گزارش آداب و رسوم مردم و شيوه برگزاري مراسمات مذهبی، از بخشهاي مورد توجه سفرنامه است. نويسنده در شهر قونيه مراسم و تصاويري را مىبيند و از آنها با تعبير مُنكَر ياد كرده و به خداوند پناه مىبرد. وي چنين گزارش كرده كه در اين شهر بنايي رفيع وجود دارد كه در آن فقيهي حنفي مشهور به "ملا خنكار" مدفون است. در روزهاي جمعه در اين مكان برنامهاي همراه با نواختن دفّ و مزمار برگزار مىشود. اطراف اين بنا را نيز ديوار قدیمی و عظيمي احاطه كرده است كه بر روي آن اشخاص و اشباحي | گزارش آداب و رسوم مردم و شيوه برگزاري مراسمات مذهبی، از بخشهاي مورد توجه سفرنامه است. نويسنده در شهر قونيه مراسم و تصاويري را مىبيند و از آنها با تعبير مُنكَر ياد كرده و به خداوند پناه مىبرد. وي چنين گزارش كرده كه در اين شهر بنايي رفيع وجود دارد كه در آن فقيهي حنفي مشهور به "ملا خنكار" مدفون است. در روزهاي جمعه در اين مكان برنامهاي همراه با نواختن دفّ و مزمار برگزار مىشود. اطراف اين بنا را نيز ديوار قدیمی و عظيمي احاطه كرده است كه بر روي آن اشخاص و اشباحي طراحیشده و بر بعضي از درهاي آن تصاوير انسان حك شده است. از ديگر گزارشات كتاب، نحوه برگزاري نماز جمعه در شهر قرا حصار است كه برخی افعال آن با سنت نبوي مخالف است؛ به عنوان مثال: خواندن خطبهها با آواز و نغمهسرايي، عدم اتكا بر شمشير و كوبيدن با پا بر پلههاي منبر همراه با برخواستن و نشستن از جمله اين كارها بوده است. | ||
از مهمترين بخشهاي سفرنامه، توصيف مراكز علمي و مساجد و بناهاي "قسطنطنيه" است. غزي عظمت و شكوه اين شهر تاریخی را به درستي درك و همچون نقاشي هنرمند به زيبايي، به تصوير مىكشد. مسجد اعظم "أياصوفيا" كه در سال 320م توسط قسطنطين بنا شده و در سال 857ق توسط سلطان محمد فاتح به مسجد جامع تبديل شد، از اماكني است كه نويسنده را سخت متحير كرده است. | از مهمترين بخشهاي سفرنامه، توصيف مراكز علمي و مساجد و بناهاي "قسطنطنيه" است. غزي عظمت و شكوه اين شهر تاریخی را به درستي درك و همچون نقاشي هنرمند به زيبايي، به تصوير مىكشد. مسجد اعظم "أياصوفيا" كه در سال 320م توسط قسطنطين بنا شده و در سال 857ق توسط سلطان محمد فاتح به مسجد جامع تبديل شد، از اماكني است كه نويسنده را سخت متحير كرده است. |
ویرایش