۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر اين مطلب دارد. | مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان في غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر اين مطلب دارد. | ||
در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولىاى | در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولىاى برای مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مىدهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مىگوید: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شدهاند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناسها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مىدانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل كرده است. | ||
نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شدهاند. | نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شدهاند. |
ویرایش