۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، چندان منظّم نيست و فصلبندى مشخصى ندارد و لذا هر بحثى، ادامه مباحث قبل و زمينهساز مطالب بعد نيست و در آن، تكرار و پراكندهنویسى مشاهده مىشود.<ref>إيقاظ النائمين، مقدمه مصحح، صفحه هفت و هشت</ref>مؤلف، عنوانهاى كلى و مبهمى چون تمهيد، إرشاد، إشعار، إعلام، تسجيل، تنبيه، إفاضة، تجليات، لمعات كشفية، إشراقات إلهية و مقامٌ جمعىٌ و... | کتاب، چندان منظّم نيست و فصلبندى مشخصى ندارد و لذا هر بحثى، ادامه مباحث قبل و زمينهساز مطالب بعد نيست و در آن، تكرار و پراكندهنویسى مشاهده مىشود.<ref>إيقاظ النائمين، مقدمه مصحح، صفحه هفت و هشت</ref>مؤلف، عنوانهاى كلى و مبهمى چون تمهيد، إرشاد، إشعار، إعلام، تسجيل، تنبيه، إفاضة، تجليات، لمعات كشفية، إشراقات إلهية و مقامٌ جمعىٌ و... برای بحثهاى خود برگزيده است. | ||
با اين همه، اين رساله و ديگر آثار عرفانى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از حيث جنبه ذوقى و زيبايى و شيوايى عبارت در اوج فصاحت است. نویسنده، عباراتى دلانگيز و هيجانآور و بسيار شاعرانه را همراه با آرايشهاى لفظى، بهنحو بسيار طبيعى و بدون كمترين تكلف به كار مىبرد؛ از صنايع ادبى و فنّ بلاغت بهره بسيار مىگيرد و سخن خود را به اقسام تشبيه و استعاره و مخصوصاً سجع و موازنه و استشهاد به آيات قرآن كريم(بيش از 80 آيه) و روايات مأثور (بيش از 20 روايت) و استشهاد به أشعار عربى و فارسى (حدود 60 شعر) و إرسال مثل مىآرايد. سخن از وجد و حال و شور و شيدايى و عشق و بىخودى و بالاخره رها كردن ما و من و إتصال به حقّ و فناى في الله است.<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه يازده</ref> | با اين همه، اين رساله و ديگر آثار عرفانى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از حيث جنبه ذوقى و زيبايى و شيوايى عبارت در اوج فصاحت است. نویسنده، عباراتى دلانگيز و هيجانآور و بسيار شاعرانه را همراه با آرايشهاى لفظى، بهنحو بسيار طبيعى و بدون كمترين تكلف به كار مىبرد؛ از صنايع ادبى و فنّ بلاغت بهره بسيار مىگيرد و سخن خود را به اقسام تشبيه و استعاره و مخصوصاً سجع و موازنه و استشهاد به آيات قرآن كريم(بيش از 80 آيه) و روايات مأثور (بيش از 20 روايت) و استشهاد به أشعار عربى و فارسى (حدود 60 شعر) و إرسال مثل مىآرايد. سخن از وجد و حال و شور و شيدايى و عشق و بىخودى و بالاخره رها كردن ما و من و إتصال به حقّ و فناى في الله است.<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه يازده</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
#صعود به كمال انسانى، امرى تدريجى است و با خواندن کتاب، بدون رياضت و سلوك الى الله حاصل نمىشود. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]]، معتقد است ولادت معنوى - كه در عرف صوفيان، «فتح» ناميده مىشود - همانند ولادت صورى و متوقف بر چهار ركن إيمان، توبه، زهد و عبادت است و انسانى كه از خواب غفلت و جهالت بيدار شده و دانسته كه پشت ديوار طبيعت و لذّت نيز خبرى هست، از گناهانش توبه مىكند، بهسوى خدا روى مىآورد و متوجه سلوك إلى الله مىشود. اين سلوك، چند مرحله دارد: | #صعود به كمال انسانى، امرى تدريجى است و با خواندن کتاب، بدون رياضت و سلوك الى الله حاصل نمىشود. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]]، معتقد است ولادت معنوى - كه در عرف صوفيان، «فتح» ناميده مىشود - همانند ولادت صورى و متوقف بر چهار ركن إيمان، توبه، زهد و عبادت است و انسانى كه از خواب غفلت و جهالت بيدار شده و دانسته كه پشت ديوار طبيعت و لذّت نيز خبرى هست، از گناهانش توبه مىكند، بهسوى خدا روى مىآورد و متوجه سلوك إلى الله مىشود. اين سلوك، چند مرحله دارد: | ||
#:اول، ترك إلتفات به غير حقّ جلّ جلاله؛ | #:اول، ترك إلتفات به غير حقّ جلّ جلاله؛ | ||
#:دوم، بهكارگيرى قواى خویش در آنچه | #:دوم، بهكارگيرى قواى خویش در آنچه برای آن آفريده شده است؛ | ||
#:سوم، تلطيف باطن تا نفس پذيراى تجليات حقّ شود؛ فكر لطيف و عشق عفيف، به پيدايش اين مهمّ كمك مىكند و مسافر إلى الله هميشه بايد نفسش را در گفتار و كردارش مورد محاسبه قرار دهد و او را در جايگاه متهم بنشاند.<ref>همان، ص86 - 90</ref> | #:سوم، تلطيف باطن تا نفس پذيراى تجليات حقّ شود؛ فكر لطيف و عشق عفيف، به پيدايش اين مهمّ كمك مىكند و مسافر إلى الله هميشه بايد نفسش را در گفتار و كردارش مورد محاسبه قرار دهد و او را در جايگاه متهم بنشاند.<ref>همان، ص86 - 90</ref> | ||
#چون عرفان صدرايى، مثبت و موافق شريعت است، او با گوشهنشينى و خلوتگزينى دائم، مخالف است و لذا در سلوك إلى الله، مواردى مانند رعايت جانب حقّ، اهتمام به زهد، صيام، قيام، رعايت جانب خلق، عنايت به جمعه، جماعت، نكاح، عيادت بيماران، تشييع جنازه، إطعام مسكينان و مجهز ساختن لشكريان را ضرورى شمرده است.<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه چهل و دو</ref> | #چون عرفان صدرايى، مثبت و موافق شريعت است، او با گوشهنشينى و خلوتگزينى دائم، مخالف است و لذا در سلوك إلى الله، مواردى مانند رعايت جانب حقّ، اهتمام به زهد، صيام، قيام، رعايت جانب خلق، عنايت به جمعه، جماعت، نكاح، عيادت بيماران، تشييع جنازه، إطعام مسكينان و مجهز ساختن لشكريان را ضرورى شمرده است.<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه چهل و دو</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
#:طبقه دوم، حكيمانى فاضلند كه حقّ تعالى را با تعقل مىشناسند، ولى مىدانند كه او برتر از وهم و خيال است؛ | #:طبقه دوم، حكيمانى فاضلند كه حقّ تعالى را با تعقل مىشناسند، ولى مىدانند كه او برتر از وهم و خيال است؛ | ||
#:طبقه سوم، عموم اهل ايمان هستند كه از تعقل حكيمانه عاجزند، ولى او را از خيالات و جسمانيات منزّه مىشمارند؛ | #:طبقه سوم، عموم اهل ايمان هستند كه از تعقل حكيمانه عاجزند، ولى او را از خيالات و جسمانيات منزّه مىشمارند؛ | ||
#:طبقه چهارم، اهل تسليم و تعبدند كه حتى از امور وهمى نيز عاجزند و | #:طبقه چهارم، اهل تسليم و تعبدند كه حتى از امور وهمى نيز عاجزند و برای خدا و ملكوتش مثالهايى جسمانى مىزنند، ولى او را مبرّاى از عوارض جسم مىشمارند و پايينتر از اين طبقه، گروهى كوتهبين هستند كه چيزى جز ماديات نمىتوانند تصور كنند.<ref>همان، ص108 - 109</ref> | ||
==نسخههاى تصحيح شده کتاب== | ==نسخههاى تصحيح شده کتاب== |
ویرایش