پرش به محتوا

تأملی در معنای مناسک حج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک'
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'تبرك' به 'تبرک')
خط ۴۲: خط ۴۲:
در بخش سوم، به  مناسك پرداخته شده است. يكى از اصلى‌ترين نمودها و عوامل هويتى تمامى اديان (و حتى مكاتب غير دينى) آيين‌هايى است كه اديان و مكاتب، به دلايل و اهداف گوناگون براى پيروان خود معرفى مى‌كنند. در اين مبحث بدون توجه به آيين‌هاى مكاتب غير دينى و همچنين بدون بررسى اهدافى كه برپايى آيين‌ها را ايجاد و توصيه مى‌كنند، تنها به نقش و برخى ويژگى‌هاى آيين‌ها اشاره شده است. آيين‌ها يا مناسك، يكى از اصلى‌ترين عوامل هويت‌بخش اديان و پيروان اديان هستند كه عموماً جنبه جمعى و گروهى دارند و به مناسبت‌هاى گوناگون و در زمان‌ها و مكان‌هاى خاص اجرا مى‌شوند. اين موضوع مورد عنايت قرآن كريم قرار گرفته و در آن، به اينكه «هر قومى مناسكى دارد» اشاره شده است.<ref>حج: 67</ref>به اين ترتيب به اعتقاد نويسنده، مى‌توان حج را به‌عنوان مهم‌ترين مراسم آيينى اسلام و به‌مثابه يكى از اصلى‌ترين نمادهاى اسلام معرفى كرد.<ref>همان، ص85-86</ref>
در بخش سوم، به  مناسك پرداخته شده است. يكى از اصلى‌ترين نمودها و عوامل هويتى تمامى اديان (و حتى مكاتب غير دينى) آيين‌هايى است كه اديان و مكاتب، به دلايل و اهداف گوناگون براى پيروان خود معرفى مى‌كنند. در اين مبحث بدون توجه به آيين‌هاى مكاتب غير دينى و همچنين بدون بررسى اهدافى كه برپايى آيين‌ها را ايجاد و توصيه مى‌كنند، تنها به نقش و برخى ويژگى‌هاى آيين‌ها اشاره شده است. آيين‌ها يا مناسك، يكى از اصلى‌ترين عوامل هويت‌بخش اديان و پيروان اديان هستند كه عموماً جنبه جمعى و گروهى دارند و به مناسبت‌هاى گوناگون و در زمان‌ها و مكان‌هاى خاص اجرا مى‌شوند. اين موضوع مورد عنايت قرآن كريم قرار گرفته و در آن، به اينكه «هر قومى مناسكى دارد» اشاره شده است.<ref>حج: 67</ref>به اين ترتيب به اعتقاد نويسنده، مى‌توان حج را به‌عنوان مهم‌ترين مراسم آيينى اسلام و به‌مثابه يكى از اصلى‌ترين نمادهاى اسلام معرفى كرد.<ref>همان، ص85-86</ref>


در بخش چهارم، مختصرى در مورد مدينه كه به تأكيد روايات، زيارت مشاهد متبركه آن، تكميل‌كننده حج مى‌باشد، پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن از حج و كعبه، بدون ياد كردن از كسى كه سنت الهى حج را زنده كرد، حج ابراهيمى را به عالميان آموخت، پرچم توحيد ابراهيمى را در عالم برافراشت، كعبه را از لوث وجود بت‌ها تطهير كرد، مكه را از شرك و بت‌پرستى رهايى بخشيد، صراط مستقيم الهى و رهروى در آن را به عالميان آموخت و در يك كلام، خاتم پيامبران الهى و آخرين سفير و رابط مستقيم خداوند و بندگانش بود، ابتر و ناقص خواهد بود؛ كه خود فرموده است: پس از انجام مناسك حجّ به زيارت ما بياييد و حجّ خود را با زيارت ما تمام كنيد.<ref>همان، ص147-148</ref>
در بخش چهارم، مختصرى در مورد مدينه كه به تأكيد روايات، زيارت مشاهد متبرکه آن، تكميل‌كننده حج مى‌باشد، پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن از حج و كعبه، بدون ياد كردن از كسى كه سنت الهى حج را زنده كرد، حج ابراهيمى را به عالميان آموخت، پرچم توحيد ابراهيمى را در عالم برافراشت، كعبه را از لوث وجود بت‌ها تطهير كرد، مكه را از شرك و بت‌پرستى رهايى بخشيد، صراط مستقيم الهى و رهروى در آن را به عالميان آموخت و در يك كلام، خاتم پيامبران الهى و آخرين سفير و رابط مستقيم خداوند و بندگانش بود، ابتر و ناقص خواهد بود؛ كه خود فرموده است: پس از انجام مناسك حجّ به زيارت ما بياييد و حجّ خود را با زيارت ما تمام كنيد.<ref>همان، ص147-148</ref>


به اعتقاد نويسنده، شتافتن به مدينه و زيارت پيامبر(ص) و فرزندانش(ع) در آن شهر، ريشه در سخنان پيامبر اكرم(ص) و ائمّه(ع) دارد. در خبر است كه پيامبر(ص) فرموده است: «هركه به حجّ آيد و مرا در مدينه زيارت نكند، بر من ستم كرده است». از امام محمّدباقر(ع) نيز منقول است كه: «همانا مردم دستور دارند كه گرد كعبه طواف كنند و سپس سوى ما كوچ كنند و ولايت و دوستى خود را به ما اعلام دارند و يارى خود را نسبت به ما عرضه كنند».<ref>همان، ص148</ref>
به اعتقاد نويسنده، شتافتن به مدينه و زيارت پيامبر(ص) و فرزندانش(ع) در آن شهر، ريشه در سخنان پيامبر اكرم(ص) و ائمّه(ع) دارد. در خبر است كه پيامبر(ص) فرموده است: «هركه به حجّ آيد و مرا در مدينه زيارت نكند، بر من ستم كرده است». از امام محمّدباقر(ع) نيز منقول است كه: «همانا مردم دستور دارند كه گرد كعبه طواف كنند و سپس سوى ما كوچ كنند و ولايت و دوستى خود را به ما اعلام دارند و يارى خود را نسبت به ما عرضه كنند».<ref>همان، ص148</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش