پرش به محتوا

تاریخ فقه و فقها: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - 'اخباري' به 'اخباری')
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[گرجی، ابوالقاسم]] (نويسنده)
[[گرجی، ابوالقاسم]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏169‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏گ‎‏4‎‏ت‎‏2
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏169‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏گ‎‏4‎‏ت‎‏2
خط ۱۶: خط ۱۶:
| سال نشر = 1379 ش  
| سال نشر = 1379 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE507AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00507AUTOMATIONCODE
| چاپ =3
| چاپ =3
| شابک =964-459-426-6
| شابک =964-459-426-6
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =1246
| کتابخانۀ دیجیتال نور =00507
| کتابخوان همراه نور =00507
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|تاریخ فقه (ابهام‌ زدایی)}}
'''تاريخ فقه و فقها'''، اثر ارزشمند استاد [[گرجی، ابوالقاسم|ابوالقاسم گرجى]]، به زبان فارسی است كه براى تدريس خود در دانشگاه آن را تأليف نموده‌اند. اين كتاب، نگاهى دارد به تاريخ فقه و اصول كه البته فقه را در سه بخش جداگانه و با نگاهى به برخى از فقهاى بزرگ مورد بررسى قرار داده است.


'''تاريخ فقه و فقها'''، اثر ارزشمند استاد [[گرجی، ابوالقاسم|ابوالقاسم گرجى]]، به زبان فارسى است كه براى تدريس خود در دانشگاه آن را تأليف نموده‌اند. اين كتاب، نگاهى دارد به تاريخ فقه و اصول كه البته فقه را در سه بخش جداگانه و با نگاهى به برخى از فقهاى بزرگ مورد بررسى قرار داده است.
==ساختار==
 
== ساختار ==
كتاب، از آن جايى كه چند بار توفيق آراستگى به زيور طبع را پيدا نموده است، فلذا مؤلف چند مقدمه و پيش‌گفتار بر آن مرقوم نموده كه هر يك از ارزش مستقلى برخوردارند. در مقدمه اول، انگيزه تأليف كتاب بيان شده و در پيش‌گفتار دوم، نگاهى اجمالى به تاريخ فقه، افكنده شده است. ايشان در مقدمه اصلى نيز عصر تشريع را به طور جداگانه تبيين نموده، سپس تاريخ فقه اهل سنت را مستقل از تاريخ فقه تشيع، مورد بررسى قرار داده است. همين‌ها مباحث متن كتاب را نيز تشكيل داده‌اند، به اضافه تتمه‌اى كه در مورد تاريخ علم اصول فقه تأليف شده است.
كتاب، از آن جايى كه چند بار توفيق آراستگى به زيور طبع را پيدا نموده است، فلذا مؤلف چند مقدمه و پيش‌گفتار بر آن مرقوم نموده كه هر يك از ارزش مستقلى برخوردارند. در مقدمه اول، انگيزه تأليف كتاب بيان شده و در پيش‌گفتار دوم، نگاهى اجمالى به تاريخ فقه، افكنده شده است. ايشان در مقدمه اصلى نيز عصر تشريع را به طور جداگانه تبيين نموده، سپس تاريخ فقه اهل سنت را مستقل از تاريخ فقه تشيع، مورد بررسى قرار داده است. همين‌ها مباحث متن كتاب را نيز تشكيل داده‌اند، به اضافه تتمه‌اى كه در مورد تاريخ علم اصول فقه تأليف شده است.


== گزارش محتوا ==
==گزارش محتوا==
مقدمه  
مقدمه  


ايشان، در مقدمه نخست مطلبى راجع به تأثير دانستن تاريخ پيدايش يك علم در فهم مطالب آن آورده‌اند كه مطلبى استدلالى بوده و در لابلاى آن به تعريف فقه و حكم شرعى و فقيه و ادله فقه نيز پرداخته است. ايشان، فقه را در لغت به معنى مطلق دانستن و در اصطلاح به دانستن احكام شرعى فرعى از روى ادله تفصيلى آنها تعريف نموده‌اند، بعد اضافه مى‌كنند كه بنا بر اين فقه به معنى مطلق دانستن احكام نبوده، بلكه دانستن استدلالى احكام مراد مى‌باشد. در مورد حكم شرعى نيز مى‌فرمايند: تعاريف مختلفى از حكم شرعى شده كه هر كدام اشكالاتى دارند، لكن به نظر من آنچه را كه شارع مقدس به عنوان شارعيت براى موضوعات مختلف اعتبار كرده است، حكم شرعى مى‌گويند؛ مانند وجوب، حرمت، ملكيت، زوجيت، پاكى، ناپاكى و ضمان.
ايشان، در مقدمه نخست مطلبى راجع به تأثير دانستن تاريخ پيدايش يك علم در فهم مطالب آن آورده‌اند كه مطلبى استدلالى بوده و در لابلاى آن به تعريف فقه و حكم شرعى و فقيه و ادله فقه نيز پرداخته است. ايشان، فقه را در لغت به معنى مطلق دانستن و در اصطلاح به دانستن احكام شرعى فرعى از روى ادله تفصيلى آنها تعريف نموده‌اند، بعد اضافه مى‌كنند كه بنا بر اين فقه به معنى مطلق دانستن احكام نبوده، بلكه دانستن استدلالى احكام مراد مى‌باشد. در مورد حكم شرعى نيز مى‌فرمايند: تعاريف مختلفى از حكم شرعى شده كه هر كدام اشكالاتى دارند، لكن به نظر من آنچه را كه شارع مقدس به عنوان شارعيت براى موضوعات مختلف اعتبار كرده است، حكم شرعى مى‌گويند؛ مانند وجوب، حرمت، ملكيت، زوجيت، پاکى، ناپاکى و ضمان.


ايشان، در تعريف فقيه مى‌فرمايد: با توجه به تعريف فقه، فقيه در اصطلاح كسى است كه به احكام شرعى از روى ادله تفصيلى آنها آگاهى دارد و در مورد ادله فقه نيز مى‌فرمايد: در نزد شيعه و اكثر مسلمانان كتاب، سنت، عقل و اجماع ادله اربعه فقه را تشكيل مى‌دهند. عصر تشريع كه از بعثت پيامبر(ص) تا رحلت آن حضرت را مى‌گويند، اولين موضوعى است كه در مقدمه خبر از بررسى دقيق آن داده شده است. مطلب بعدى، ادوار فقه اهل سنت است كه از شش دوره تشكيل شده است و آخرين مطلب خبر از بررسى ادوار نه‌گانه فقه تشيع مى‌باشد.
ايشان، در تعريف فقيه مى‌فرمايد: با توجه به تعريف فقه، فقيه در اصطلاح كسى است كه به احكام شرعى از روى ادله تفصيلى آنها آگاهى دارد و در مورد ادله فقه نيز مى‌فرمايد: در نزد شيعه و اكثر مسلمانان كتاب، سنت، عقل و اجماع ادله اربعه فقه را تشكيل مى‌دهند. عصر تشريع كه از بعثت پيامبر(ص) تا رحلت آن حضرت را مى‌گويند، اولين موضوعى است كه در مقدمه خبر از بررسى دقيق آن داده شده است. مطلب بعدى، ادوار فقه اهل سنت است كه از شش دوره تشكيل شده است و آخرين مطلب خبر از بررسى ادوار نه‌گانه فقه تشيع مى‌باشد.
خط ۴۴: خط ۴۵:
ادوار فقه اهل سنت  
ادوار فقه اهل سنت  


اولين دوره فقه اهل سنت، عصر صحابه است كه البته صحابه به صحابه صغار و كبار اطلاق مى‌گردد. صحابه كبار دوره‌شان از سال يازدهم هجرت تا چهل هجرى را شامل مى‌شود؛ اما دوره صحابه صغار تا اواخر قرن اول هجرت را در بر گرفته است. در اين دوره تا زمانى كه شيعه به پيشوايان دينى دست‌رسى داشت، نيازى به اجتهاد احساس نمى‌كرد و اين مباحث تقريبا از دوران غيبت كبرى آغاز شد كه در واقع تحولى در اجتهاد براى شيعه مى‌باشد. ايشان امتيازاتى را براى دوره اول فقه اهل سنت؛ يعنى دوره صحابه شمرده كه بهره‌گيرى از ادله اربعه براى استنباط احكام شرعى از آن جمله مى‌باشد. ايشان به نام افرادى نيز اشاره كرده كه به عنوان فقهاى دوره اول مطرح مى‌باشند.
اولين دوره فقه اهل سنت، عصر صحابه است كه البته صحابه به صحابه صغار و كبار اطلاق مى‌گردد. صحابه كبار دوره‌شان از سال يازدهم هجرت تا چهل هجرى را شامل مى‌شود؛ اما دوره صحابه صغار تا اواخر قرن اول هجرت را در بر گرفته است. در اين دوره تا زمانى كه شيعه به پيشوايان دينى دسترسى داشت، نيازى به اجتهاد احساس نمى‌كرد و اين مباحث تقريبا از دوران غيبت كبرى آغاز شد كه در واقع تحولى در اجتهاد براى شيعه مى‌باشد. ايشان امتيازاتى را براى دوره اول فقه اهل سنت؛ يعنى دوره صحابه شمرده كه بهره‌گيرى از ادله اربعه براى استنباط احكام شرعى از آن جمله مى‌باشد. ايشان به نام افرادى نيز اشاره كرده كه به عنوان فقهاى دوره اول مطرح مى‌باشند.


دوره دوم فقه عامه عصر تابعين است كه به دليل ادغام صحابه صغار در تابعين، اين دوره از پايان خلافت خلفاى راشدين تا ظهور ائمه اربعه اهل سنت در اوايل قرن دوم هجرى را در بر گرفته است. ايشان به خصوصيات و امتيازات اين دوره نيز به همراه اشاره‌اى به جايگاه اجماع در اين دوره و نام فقهاى اين دوره اشاره نموده است.
دوره دوم فقه عامه عصر تابعين است كه به دليل ادغام صحابه صغار در تابعين، اين دوره از پايان خلافت خلفاى راشدين تا ظهور ائمه اربعه اهل سنت در اوايل قرن دوم هجرى را در بر گرفته است. ايشان به خصوصيات و امتيازات اين دوره نيز به همراه اشاره‌اى به جايگاه اجماع در اين دوره و نام فقهاى اين دوره اشاره نموده است.


دوره سوم، دوره پيشوايان مذاهب مى‌باشد كه از اوايل قرن دوم تا نيمه قرن چهارم ادامه داشته است. اين دوره پس از دوره تابعين درخشان‌ترين دوره فقه اهل سنت مى‌باشد. ايشان در اين قسمت كتاب به اختلافات عمده فرق اسلامى اشاره كرده، بعد به امتيازات و فقهاى اين دوره مى‌پردازد. فقهاى اين دوره عبارتند از: ابوحنيفه نعمان بن ثابت كه در سال صد و پنجاه هجرى درگذشت، محمد بن ادريس شافعى كه متوفاى دويست و چهار مى‌باشد و [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] شيبانى كه سال وفاتش را دويست و چهل و يك نوشته‌اند و نهايتا مالك كه يكى ديگر از فقهاى اربعه اهل سنت مى‌باشد.
دوره سوم، دوره پيشوايان مذاهب مى‌باشد كه از اوايل قرن دوم تا نيمه قرن چهارم ادامه داشته است. اين دوره پس از دوره تابعين درخشان‌ترين دوره فقه اهل سنت مى‌باشد. ايشان در اين قسمت كتاب به اختلافات عمده فرق اسلامى اشاره كرده، بعد به امتيازات و فقهاى اين دوره مى‌پردازد. فقهاى اين دوره عبارتند از: ابوحنيفه نعمان بن ثابت كه در سال صد و پنجاه هجرى درگذشت، محمد بن ادريس شافعى كه متوفاى دويست و چهار مى‌باشد و [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] شيبانى كه سال وفاتش را دويست و چهل و يك نوشته‌اند و نهایتا مالك كه يكى ديگر از فقهاى اربعه اهل سنت مى‌باشد.


دوره چهارم فقه اهل سنت را دوره توقف اجتهاد و گزينش مذاهب ناميده‌اند كه از نيمه قرن چهارم تا سقوط خلافت عباسيان را در بر گرفته است. پنجمين دوره فقه ايشان، عصر تقليد محض است كه از سقوط بغداد توسط هلاكو تا جنگ جهانى دوم مى‌باشد. اجتهاد در اين دوره به نهايت ضعف خود رسيده بود و تمام امتيازات دوره‌هاى قبلى را از دست داد. ششمين و آخرين دوره فقه اهل سنت از حدود جنگ جهانى تا زمان حاضر را شامل مى‌شود كه از جمله خصوصيات آنها خروج از انحصار تقليد از يكى از فقهاى اربعه است؛ يعنى در اين دوره، يك شافعى مذهب مسئله‌اى را از ابوحنيفه تقليد مى‌كند و يك مالكى مقلد [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] است.
دوره چهارم فقه اهل سنت را دوره توقف اجتهاد و گزينش مذاهب ناميده‌اند كه از نيمه قرن چهارم تا سقوط خلافت عباسيان را در بر گرفته است. پنجمين دوره فقه ايشان، عصر تقليد محض است كه از سقوط بغداد توسط هلاكو تا جنگ جهانى دوم مى‌باشد. اجتهاد در اين دوره به نهایت ضعف خود رسيده بود و تمام امتيازات دوره‌هاى قبلى را از دست داد. ششمين و آخرين دوره فقه اهل سنت از حدود جنگ جهانى تا زمان حاضر را شامل مى‌شود كه از جمله خصوصيات آنها خروج از انحصار تقليد از يكى از فقهاى اربعه است؛ يعنى در اين دوره، يك شافعى مذهب مسئله‌اى را از ابوحنيفه تقليد مى‌كند و يك مالكى مقلد [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] است.


ادوار فقه شيعه  
ادوار فقه شيعه  


مؤلف، براى فقه اماميه نه دوره ترسيم نموده كه به ترتيب عبارتند از: 1- دوره تفسير و تبيين كه از رحلت پيامبر(ص) آغاز شده و تا پايان غيبت صغرى ادامه يافته است. در اين دوره اگر چه باب اجتهاد در ميان اهل سنت گشوده شد؛ ولى شيعيان با وجود ائمه معصومين(ع) نيازى به اجتهاد نمى‌ديدند. در اين دوره از امامان(ع) نمى‌توان به فقيه تعبير كرد، زيرا آنان در واقع مفسران شريعت مى‌باشند نه يك مجتهد و فقيه صرف. البته در ميان شاگردان آنها مخصوصا شاگردان صادقين(ع) افراد بودند كه با وجود نقل احاديث، از قدرت استنباط احكام نيز برخوردار بودند كه از آنها به عنوان فقهاى اين دوره ياد مى‌شود. 2- دور دوم، دوره محدثان نام دارد كه از حدود غيبت كبرى؛ يعنى اواسط نيمه اول قرن چهارم تا نيمه اول قرن پنجم را در بر گرفته است. بزرگان اين دوره غالبا در دو شهر مذهبى قم و رى زندگى مى‌كرده‌اند. على بن ابراهيم قمى، [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]]، جعفر بن محمد بن قولويه و على بن حسين بن موسى بن بابويه و پسرش، فقهاى اين دوره مى‌باشند. 3- دوره سوم، عصر آغاز اجتهاد است. اين دوره هم مقارن دوره قبل بوده و از آغاز غيبت كبرى توسط ابن عقيل عمانى و ابن جنيد اسكافى شروع شده و حدود يك قرن و نيم ادامه يافت. غير از اين دو نفر ابن قولويه، [[شيخ مفيد]] و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] نيز از فقهاى اين دوره هستند. 4- چهارمين دوره فقه شيعه را عصر كمال و اطلاق اجتهاد ناميده‌اند. اين دوره نيز به نوعى با دوره قبلى در هم مى‌باشند. سر سلسله اين دوره، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] است كه معاصر [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و [[شيخ مفيد]] بوده و به همين جهت اين دوره را مى‌توان امتداد دوره سابق به شمار آورد. تأثيرات بى‌نظير [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در فقه شيعه در همين دوره معنا پيدا كرد كه در موردش مطالب بسيارى گفته شده است. 5- دوره پنجم، عصر تقليد نام دارد و علتش تأثير عظمت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مى‌باشد. طبرسى، [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، قطب‌الدين راوندى، احمد بن على طبرسى، سديد‌الدين محمود بن على حمصى رازى، عماد طوسى، منتجب‌الدين، قطب‌الدين و [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] نيز از فقهاى اين دوره به شمار مى‌روند. 6- عصر نهضت مجدد مجتهدان، نامى است كه بر اساس شرايط دوره ششم فقه شيعه بر آن گذاشته شده و محرك و عامل اصلى اين نهضت نيز [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادريس حلى]] مى‌باشد كه با نوشتن كتاب سرائر و نقد غالب نظريات شيخ، باعث شكست اين ركود گرديد. [[ابن طاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]]، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و پسرش، [[شهيد اول]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، [[شهيد ثانى]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] از فقهاى اين دوره مى‌باشند. 7- دوره هفتم را عصر پيدايش مذهب اخباریان ناميده‌اند. [[استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف|محمد امين استرآبادى]] از محدثان و محققان شيعه است كه در واقع عامل ترويج مذهب اخبارى‌گرى در ميان شيعيان مى‌باشد. مولى صالح مازندرانى، [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]]، [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]]، [[حر عاملى]] و [[علامه مجلسى]] از ديگر فقهاى دوره مذكور مى‌باشند. 8- دوره هشتم، عصر جديد استنباط است كه به وسيله [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بنيان گذارده شد و توسط شاگردانش تكميل گرديد. اينان با ايستادگى در مقابل اخباریان، به فقه شيعه نفسى تازه بخشيدند. 9- دوره نهم كه منتهى به زمان حاضر مى‌گردد، در واقع دنباله دوره هشتم بوده و توسط [[شيخ انصارى]] شكوفايى خاصى پيدا كرد. مؤلف، در مورد علم اصول نيز به پيدايش علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر و تحولات اين علم در طول تاريخ اشاره كرده است.
مؤلف، براى فقه اماميه نه دوره ترسيم نموده كه به ترتيب عبارتند از: 1- دوره تفسير و تبيين كه از رحلت پيامبر(ص) آغاز شده و تا پايان غيبت صغرى ادامه يافته است. در اين دوره اگر چه باب اجتهاد در ميان اهل سنت گشوده شد؛ ولى شیعیان با وجود ائمه معصومين(ع) نيازى به اجتهاد نمى‌ديدند. در اين دوره از امامان(ع) نمى‌توان به فقيه تعبير كرد، زيرا آنان در واقع مفسران شريعت مى‌باشند نه يك مجتهد و فقيه صرف. البته در ميان شاگردان آنها مخصوصاً شاگردان صادقين(ع) افراد بودند كه با وجود نقل احاديث، از قدرت استنباط احكام نيز برخوردار بودند كه از آنها به عنوان فقهاى اين دوره ياد مى‌شود. 2- دور دوم، دوره محدثان نام دارد كه از حدود غيبت كبرى؛ يعنى اواسط نيمه اول قرن چهارم تا نيمه اول قرن پنجم را در بر گرفته است. بزرگان اين دوره غالباً  در دو شهر مذهبى قم و رى زندگى مى‌كرده‌اند. على بن ابراهیم قمى، [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]]، جعفر بن محمد بن قولويه و على بن حسین بن موسى بن بابويه و پسرش، فقهاى اين دوره مى‌باشند. 3- دوره سوم، عصر آغاز اجتهاد است. اين دوره هم مقارن دوره قبل بوده و از آغاز غيبت كبرى توسط ابن عقيل عمانى و ابن جنيد اسكافى شروع شده و حدود يك قرن و نيم ادامه يافت. غير از اين دو نفر ابن قولويه، [[شيخ مفيد]] و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] نيز از فقهاى اين دوره هستند. 4- چهارمين دوره فقه شيعه را عصر كمال و اطلاق اجتهاد ناميده‌اند. اين دوره نيز به نوعى با دوره قبلى در هم مى‌باشند. سر سلسله اين دوره، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] است كه معاصر [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و [[شيخ مفيد]] بوده و به همين جهت اين دوره را مى‌توان امتداد دوره سابق به شمار آورد. تأثيرات بى‌نظير [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در فقه شيعه در همين دوره معنا پيدا كرد كه در موردش مطالب بسيارى گفته شده است. 5- دوره پنجم، عصر تقليد نام دارد و علتش تأثير عظمت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مى‌باشد. طبرسى، [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، قطب‌الدين راوندى، احمد بن على طبرسى، سديد‌الدين محمود بن على حمصى رازى، عماد طوسى، منتجب‌الدين، قطب‌الدين و [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] نيز از فقهاى اين دوره به شمار مى‌روند. 6- عصر نهضت مجدد مجتهدان، نامى است كه بر اساس شرايط دوره ششم فقه شيعه بر آن گذاشته شده و محرك و عامل اصلى اين نهضت نيز [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادريس حلى]] مى‌باشد كه با نوشتن كتاب سرائر و نقد غالب نظريات شيخ، باعث شكست اين ركود گرديد. [[ابن طاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]]، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و پسرش، [[شهيد اول]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، [[شهيد ثانى]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهایى]] از فقهاى اين دوره مى‌باشند. 7- دوره هفتم را عصر پيدايش مذهب اخباریان ناميده‌اند. [[استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف|محمد امين استرآبادى]] از محدثان و محققان شيعه است كه در واقع عامل ترويج مذهب اخبارى‌گرى در ميان شیعیان مى‌باشد. مولى صالح مازندرانى، [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]]، [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]]، [[حر عاملى]] و [[علامه مجلسى]] از ديگر فقهاى دوره مذكور مى‌باشند. 8- دوره هشتم، عصر جديد استنباط است كه به وسيله [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بنيان گذارده شد و توسط شاگردانش تكميل گرديد. اينان با ايستادگى در مقابل اخباریان، به فقه شيعه نفسى تازه بخشيدند. 9- دوره نهم كه منتهى به زمان حاضر مى‌گردد، در واقع دنباله دوره هشتم بوده و توسط [[شيخ انصارى]] شكوفايى خاصى پيدا كرد. مؤلف، در مورد علم اصول نيز به پيدايش علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر و تحولات اين علم در طول تاريخ اشاره كرده است.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}