۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سياسي' به 'سیاسی') |
جز (جایگزینی متن - 'شهرهاي' به 'شهرهای') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#نويسنده در مقدمهاش - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - چنين افزوده است كه نسخههاى چاپ اول بهزودى تمام شد و شكر خدا را كه اطلاعات ارزندهاى افزون بر آن فراهم گرديد، ولى شرايط سختى كه همراه اشغالگران خارجى آمده بود، نتايج ناگوارى پديد آورد كه از مهمترين آنها عبارت بود از موفقيت اشغالگران در كاشتن بذر تعصبات تلخ قومى در جامعهاى كه قبل از آمدنشان پيوسته و با هم بودند و اين مشكل، عوارضى در پى داشت كه شديدترينش عبارت از كوچاندن اجبارى خانواده از مناطق مسكونى و خانه و كاشانهشان بود كه بعد از تلاش فراوان و با استفاده از درآمد ناچيزشان مالك شده بودند و بدبختانه من و خانوادهام يكى از همين مهاجران بوديم كه هرچه داشتيم رها كرديم و حتى كتابخانهام را كه چقدر اطلاعات در آن جمع كرده بودم با افسوس واگذاشتم و... اين تصويرى غمانگيز است از آنچه اشغالگرى (دموكراسى) براى عراق به ارمغان آورد... به همين جهت و جهات ديگر ناچار شدم كه اصل چاپ اول را باقى بگذارم و به برخى از اصلاحات جزئى در عنوان و فصل اول و اضافاتى در مورد زندگى فرهنگى و تشيع در حله و پيدايشش در دوران مزيديان اكتفا كنم.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص9 - 10</ref> | #نويسنده در مقدمهاش - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - چنين افزوده است كه نسخههاى چاپ اول بهزودى تمام شد و شكر خدا را كه اطلاعات ارزندهاى افزون بر آن فراهم گرديد، ولى شرايط سختى كه همراه اشغالگران خارجى آمده بود، نتايج ناگوارى پديد آورد كه از مهمترين آنها عبارت بود از موفقيت اشغالگران در كاشتن بذر تعصبات تلخ قومى در جامعهاى كه قبل از آمدنشان پيوسته و با هم بودند و اين مشكل، عوارضى در پى داشت كه شديدترينش عبارت از كوچاندن اجبارى خانواده از مناطق مسكونى و خانه و كاشانهشان بود كه بعد از تلاش فراوان و با استفاده از درآمد ناچيزشان مالك شده بودند و بدبختانه من و خانوادهام يكى از همين مهاجران بوديم كه هرچه داشتيم رها كرديم و حتى كتابخانهام را كه چقدر اطلاعات در آن جمع كرده بودم با افسوس واگذاشتم و... اين تصويرى غمانگيز است از آنچه اشغالگرى (دموكراسى) براى عراق به ارمغان آورد... به همين جهت و جهات ديگر ناچار شدم كه اصل چاپ اول را باقى بگذارم و به برخى از اصلاحات جزئى در عنوان و فصل اول و اضافاتى در مورد زندگى فرهنگى و تشيع در حله و پيدايشش در دوران مزيديان اكتفا كنم.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص9 - 10</ref> | ||
#نويسنده در مورد منابع پژوهش در مورد مزيديان بحث مفصلى كرده و از جمله چنين نوشته است: كتابهاى سفرنامه، سرشار از اطلاعات درباره چگونگى | #نويسنده در مورد منابع پژوهش در مورد مزيديان بحث مفصلى كرده و از جمله چنين نوشته است: كتابهاى سفرنامه، سرشار از اطلاعات درباره چگونگى شهرهایى است كه در مسير سفرشان قرار گرفته است و گاه بعضى به شرح بازارها و پلهاى آن شهرها اگر داشته باشند و صنايع آن مىپردازد و از بارزترين آنان، بنيامين تطيلى است كه هدف سفرش به دست آوردن تعداد اماكن يهوديان در شهرهاى عراق و بهطور كلى در جهان اسلام بود كه بىترديد در مورد يهوديان مبالغه مىكرد و مىكوشيد اهميت آنان و گستردگى جمعيت ساكنانش را برساند. ولى [[ابن جبیر، محمد بن احمد|ابن جبير]] در قرن شش و [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] در قرن هفت، اطلاعات دقيق و واضحى از شهر حله را گزارش كردهاند.<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص51</ref> | ||
#نويسنده در مورد يكى از اميران مزيدى به نام صدقه چنين نوشته است: منصور فرزند توانايى به نام صدقه بر جاى گذاشت كه از سال 478 تا 501ق، بر دولت مزيدى حكومت كرد. دوره حكومت صدقه، از مهمترين دورههاى تاريخ حكومت مزيديان شمرده مىشود كه در آن اين دولت بهسرعت رو به گسترش نهاد و از نظر ساير دولتها، قدرتى نيرومند به حساب آمد و اين مطلب در درجه اول به شخصيت صدقه و لياقت و كفايت سياسى و نظامى او برمىگردد.<ref>ر. ك.: همان، ص131</ref> | #نويسنده در مورد يكى از اميران مزيدى به نام صدقه چنين نوشته است: منصور فرزند توانايى به نام صدقه بر جاى گذاشت كه از سال 478 تا 501ق، بر دولت مزيدى حكومت كرد. دوره حكومت صدقه، از مهمترين دورههاى تاريخ حكومت مزيديان شمرده مىشود كه در آن اين دولت بهسرعت رو به گسترش نهاد و از نظر ساير دولتها، قدرتى نيرومند به حساب آمد و اين مطلب در درجه اول به شخصيت صدقه و لياقت و كفايت سياسى و نظامى او برمىگردد.<ref>ر. ك.: همان، ص131</ref> | ||
#نويسنده تأكيد كرده است كه نقش سياسى اعراب در عراق از دوره واقع بين قرن سوم تا پنجم قمرى آشكار شد و به نظر مىرسد كه سبب اين موضوع، به ضعف قدرت مركزى و تسلط تركها و ورود آلبويه به بغداد برمىگردد و ترجيح اين است كه اين اعراب بدوى، كشاورز شدند و حرفه زراعت پيشه كردند و رواياتى هست كه اين مطلب را تأييد مىكند... امرا و سلاطين در امور نظامى، بهويژه در هنگامه منازعه براى به دست گرفتن قدرت، بر قبايل بدوى ساكن در منطقه فرات اوسط مانند عقيل، اسد و خفاجه اعتماد كردند... البته نقش آنان در ارتش بغداد، ثانوى بود و از عوامل هميشگى نبودند؛ درحالىكه اعراب، عنصر مهمى در لشكر مزيديان بودند و در جنگهاى بسيارى همراه با آنان شركت كردند، امّا ما تعداد اين اعراب را بهصورت دقيق نمىدانيم.<ref>ر. ك.: همان، ص217 - 218</ref> | #نويسنده تأكيد كرده است كه نقش سياسى اعراب در عراق از دوره واقع بين قرن سوم تا پنجم قمرى آشكار شد و به نظر مىرسد كه سبب اين موضوع، به ضعف قدرت مركزى و تسلط تركها و ورود آلبويه به بغداد برمىگردد و ترجيح اين است كه اين اعراب بدوى، كشاورز شدند و حرفه زراعت پيشه كردند و رواياتى هست كه اين مطلب را تأييد مىكند... امرا و سلاطين در امور نظامى، بهويژه در هنگامه منازعه براى به دست گرفتن قدرت، بر قبايل بدوى ساكن در منطقه فرات اوسط مانند عقيل، اسد و خفاجه اعتماد كردند... البته نقش آنان در ارتش بغداد، ثانوى بود و از عوامل هميشگى نبودند؛ درحالىكه اعراب، عنصر مهمى در لشكر مزيديان بودند و در جنگهاى بسيارى همراه با آنان شركت كردند، امّا ما تعداد اين اعراب را بهصورت دقيق نمىدانيم.<ref>ر. ك.: همان، ص217 - 218</ref> |
ویرایش