۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاريخي' به 'تاریخی') |
جز (جایگزینی متن - 'چگونگي' به 'چگونگی') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
با مقدمههاي مفيدي از مترجم و مؤلف آغاز مىشود. اولين تابلويي كه در كتاب آمده "دروازه قرآن شيراز" است. از گذشته دور هر ايراني سفرش را با گرفتن قرآن بر سر آغاز مىكرده است. نويسنده نيز با توجه به اين نكته، اين طرح را كه بايد در صفحه 170 كتاب ميآمد، در مطلع كتاب آورده است. او در "به سوي ايران" | با مقدمههاي مفيدي از مترجم و مؤلف آغاز مىشود. اولين تابلويي كه در كتاب آمده "دروازه قرآن شيراز" است. از گذشته دور هر ايراني سفرش را با گرفتن قرآن بر سر آغاز مىكرده است. نويسنده نيز با توجه به اين نكته، اين طرح را كه بايد در صفحه 170 كتاب ميآمد، در مطلع كتاب آورده است. او در "به سوي ايران" چگونگی آغاز سفر به ايران را شرح داده و سپس شهرهاي مختلف ايران: اصفهان، شيراز، يزد، کرمان، مشهد، قزوين، تبريز، رشد و انزلي را به همان ترتيبي كه سفر كرده توصيف كرده است. آنچه در اين شهرها توجهش را جلب كرده است، از آثار تاریخی تا رسوم و مراسم مذهبی و يا حتي ملخ و درشكه و گورستانهاي ايران را با بياني شيرين تعريف ميكند. يك مشاهده كوچك را چنان پرورش مىدهد و از اندوختههاي علمي و اشعار و تشبيهات استفاده مىكند كه خواننده را به اعجاب واميدارد. تفكيك بين موضوعات، جذابيت آنها و بيان روان و داستاني كتاب فضايي را فراهم آورده كه خواننده از مطالعه آن خسته نشود. | ||
هر سفرنامه بيانگر اوضاع و احوال يك جامعه در زمان معيني است. سفرنامههاي خارجي از اين جهاتي بر داخلي برتر است: اول آنكه نويسنده آن يك فرد بيگانه با مردم و فرهنگ و رسوم است و ممكن است هر پديدهاي نظر او را جلب كند و ديگر اينكه پديده مورد نظرش را با پديدههاي همانندش در جامعه خويش مقايسه مىكند. از جهات مثبت كه بگذريم در مطالعه سفرنامههاي سياحان بيگانه نبايد از اين نكته غفلت كرد كه اين مقايسهها ممكن است كه تحليلهاي ناصوابي را نتيجه دهد. عدم آشنايي كافي با زبان و ادبيات و تاريخ گذشته ايران نيز سبب لغزشهايي در اين زمينهها شده كه مترجم كتاب با دقت و تيزبيني مواردي از آنها را يافته و تذكر داده است. به عنوان نمونه در صفحه 162 كتاب سوزاندن كتابخانه اسكندريه به عمر نسبت داده شده است. در صفحه 163 در رباعي مشهور عمر خيام به جاي نام جمشيد، بهرام آمده است. در صفحه 189 امامت را با نظام شاهنشاهي و موروثي مقايسه كرده است. | هر سفرنامه بيانگر اوضاع و احوال يك جامعه در زمان معيني است. سفرنامههاي خارجي از اين جهاتي بر داخلي برتر است: اول آنكه نويسنده آن يك فرد بيگانه با مردم و فرهنگ و رسوم است و ممكن است هر پديدهاي نظر او را جلب كند و ديگر اينكه پديده مورد نظرش را با پديدههاي همانندش در جامعه خويش مقايسه مىكند. از جهات مثبت كه بگذريم در مطالعه سفرنامههاي سياحان بيگانه نبايد از اين نكته غفلت كرد كه اين مقايسهها ممكن است كه تحليلهاي ناصوابي را نتيجه دهد. عدم آشنايي كافي با زبان و ادبيات و تاريخ گذشته ايران نيز سبب لغزشهايي در اين زمينهها شده كه مترجم كتاب با دقت و تيزبيني مواردي از آنها را يافته و تذكر داده است. به عنوان نمونه در صفحه 162 كتاب سوزاندن كتابخانه اسكندريه به عمر نسبت داده شده است. در صفحه 163 در رباعي مشهور عمر خيام به جاي نام جمشيد، بهرام آمده است. در صفحه 189 امامت را با نظام شاهنشاهي و موروثي مقايسه كرده است. |
ویرایش