۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، خطيب قزوينى و برادرش پس از 690 وارد دمشق شدند و خطيب نزد شيخ برهانالدين، فرزند تاجالدين سبک ى شيخ شافعيان، بهعنوان مُعيد (تكراركننده درس استاد براى شاگردان) در مدرسه بادرائيه مشغول به كار شد. او چندين سال در دمشق براى مطالعه به كتابخانههايى مىرفت كه كتابهاى ارزشمند وقفشده در آنها نگهدارى مىشد و تمام روز در آنجا مطالعه مىكرد. او در شعبان 693 در مدرسه مسروريه به تدريس پرداخت و در 696 جانشين برادرش در مقام قضاى دمشق شد. در 699 نيز مدرّس مدرسه امينيه دمشق، از مدارس شافعيان، شد و در اول محرّم 705 جانشين نجمالدين ابن صَصْرى در مقام قضا گرديد. مدتى نيز خطيب مسجد جامع اموى در دمشق بود كه گويا به فرمان نايب السلطان، افرم و در شوال 706 بوده است. در ذىقعده 709 خطيب بهطور موقت از خطابت دمشق كنار گذارده شد و قاضى بدرالدين محمد حنبلى بهجاى وى خطبه خواند، اما در 710 مجددا خطيبِ دمشق شد. | به گفته [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، خطيب قزوينى و برادرش پس از 690 وارد دمشق شدند و خطيب نزد شيخ برهانالدين، فرزند تاجالدين سبک ى شيخ شافعيان، بهعنوان مُعيد (تكراركننده درس استاد براى شاگردان) در مدرسه بادرائيه مشغول به كار شد. او چندين سال در دمشق براى مطالعه به كتابخانههايى مىرفت كه كتابهاى ارزشمند وقفشده در آنها نگهدارى مىشد و تمام روز در آنجا مطالعه مىكرد. او در شعبان 693 در مدرسه مسروريه به تدريس پرداخت و در 696 جانشين برادرش در مقام قضاى دمشق شد. در 699 نيز مدرّس مدرسه امينيه دمشق، از مدارس شافعيان، شد و در اول محرّم 705 جانشين نجمالدين ابن صَصْرى در مقام قضا گرديد. مدتى نيز خطيب مسجد جامع اموى در دمشق بود كه گويا به فرمان نايب السلطان، افرم و در شوال 706 بوده است. در ذىقعده 709 خطيب بهطور موقت از خطابت دمشق كنار گذارده شد و قاضى بدرالدين محمد حنبلى بهجاى وى خطبه خواند، اما در 710 مجددا خطيبِ دمشق شد. | ||
در 724 قاضىالقضاتى شام به خطيب قزوينى پيشنهاد شد، اما به سبب بدهىهاى فراوان خطيب و كردار زشت فرزندش عبداللّه، او را براى اين شغل مناسب نديدند. البته ملك ناصر محمد بن قلاوون، حاكم وقت، با پرداخت بدهىهاى خطيب كه سى هزار يا صد هزار درهم بود و صدور دستور براى ماندن فرزندش در مصر، در رجب 724 خطيب را به قاضىالقضاتى شام برگزيد. خطيب در اين سمت به يارى فقيران شتافت و | در 724 قاضىالقضاتى شام به خطيب قزوينى پيشنهاد شد، اما به سبب بدهىهاى فراوان خطيب و كردار زشت فرزندش عبداللّه، او را براى اين شغل مناسب نديدند. البته ملك ناصر محمد بن قلاوون، حاكم وقت، با پرداخت بدهىهاى خطيب كه سى هزار يا صد هزار درهم بود و صدور دستور براى ماندن فرزندش در مصر، در رجب 724 خطيب را به قاضىالقضاتى شام برگزيد. خطيب در اين سمت به يارى فقيران شتافت و دارایىهاى اوقاف را صرف آنان كرد. وى همزمان در مدارس عادليه و غزاليه نيز به تدريس پرداخت. | ||
به گفته [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]]، در 726، مسجد دمشق سيزده امام جماعت داشت و خطيب، امام جماعت شافعيان و مقدّم بر همه بود و در دارالخطابه سكنا گزيده بود. در جمادىالآخره 727، خطيب قزوينى قاضىالقضات مصر شد و يازده سال در اين سمت ماند و در مدارس ناصريه، صالحيه و دارالحديث الكاملية مصر نيز به تدريس پرداخت. به تعبير [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، خطيب بيشتر شبيه وزير بود تا قاضى؛ زيرا آنچه مىخواست، نزد سلطان عملى مىكرد. در سالهاى قاضىالقضاتى خطيب، كردار نادرست فرزند خطيب، عبداللّه، به جايى رسيد كه مردم نزد سلطان از او شكايت كردند و به همين سبب سلطان در 738، خطيب قزوينى را از سمت قاضىالقضاتى مصر عزل كرد. به گفته ابن وردى، خانه خطيب قزوينى در مصر كه بيش از يك ميليون درهم ارزش داشت، مصادره شد. خطيب پس از عزل، بهعنوان قاضى و جانشين شهابالدين محمد اربلى راهى شام شد، ولى پس از مدتى فلج شد و بر اثر بيمارى درگذشت. به هنگام بيمارى خطيب، فرزندش بدرالدين محمد عهدهدار كارهاى او بود. بيشتر منابع، درگذشت وى را در 15 جمادىالاولى 739 در 73 سالگى و در دمشق دانستهاند.ابن فضل اللّه عمرى سن او را هنگام وفات 74 نوشته است. ابن تغرى بردى نيمه جمادىالآخره 739 را تاريخ درگذشت وى ذكر كرده است. پيكر خطيب قزوينى را با شكوه بسيار تشييع كردند و در مقبره صوفيه در دمشق به خاک سپردند. | به گفته [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]]، در 726، مسجد دمشق سيزده امام جماعت داشت و خطيب، امام جماعت شافعيان و مقدّم بر همه بود و در دارالخطابه سكنا گزيده بود. در جمادىالآخره 727، خطيب قزوينى قاضىالقضات مصر شد و يازده سال در اين سمت ماند و در مدارس ناصريه، صالحيه و دارالحديث الكاملية مصر نيز به تدريس پرداخت. به تعبير [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، خطيب بيشتر شبيه وزير بود تا قاضى؛ زيرا آنچه مىخواست، نزد سلطان عملى مىكرد. در سالهاى قاضىالقضاتى خطيب، كردار نادرست فرزند خطيب، عبداللّه، به جايى رسيد كه مردم نزد سلطان از او شكايت كردند و به همين سبب سلطان در 738، خطيب قزوينى را از سمت قاضىالقضاتى مصر عزل كرد. به گفته ابن وردى، خانه خطيب قزوينى در مصر كه بيش از يك ميليون درهم ارزش داشت، مصادره شد. خطيب پس از عزل، بهعنوان قاضى و جانشين شهابالدين محمد اربلى راهى شام شد، ولى پس از مدتى فلج شد و بر اثر بيمارى درگذشت. به هنگام بيمارى خطيب، فرزندش بدرالدين محمد عهدهدار كارهاى او بود. بيشتر منابع، درگذشت وى را در 15 جمادىالاولى 739 در 73 سالگى و در دمشق دانستهاند.ابن فضل اللّه عمرى سن او را هنگام وفات 74 نوشته است. ابن تغرى بردى نيمه جمادىالآخره 739 را تاريخ درگذشت وى ذكر كرده است. پيكر خطيب قزوينى را با شكوه بسيار تشييع كردند و در مقبره صوفيه در دمشق به خاک سپردند. |
ویرایش