عرايس الجواهر و نفايس الأطايب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'خاصي' به 'خاصی'
جز (جایگزینی متن - 'ه اى ' به 'ه‌اى ')
جز (جایگزینی متن - 'خاصي' به 'خاصی')
خط ۴۲: خط ۴۲:
[[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] در اين زمينه مقاله‌اى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّله‌ام خطور نمى‌كرد كه كتاب تنسوخ‌نامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخ‌نامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اين‌كه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشته‌ام تنسوخ‌نامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخ‌نامه نيست.
[[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] در اين زمينه مقاله‌اى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّله‌ام خطور نمى‌كرد كه كتاب تنسوخ‌نامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخ‌نامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اين‌كه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشته‌ام تنسوخ‌نامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخ‌نامه نيست.


قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصيت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آن‌چه مناسب آن باشد بحث مى‌كند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است.
قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصیت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آن‌چه مناسب آن باشد بحث مى‌كند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است.


مقاله‌ى دوم از قسمت اول در صفت و معرفت جواهرى است كه در مرتبه، از سنگهاى مقاله‌ى اول فروترند و از جهت قيمت و عزت كمتر مى‌باشند.
مقاله‌ى دوم از قسمت اول در صفت و معرفت جواهرى است كه در مرتبه، از سنگهاى مقاله‌ى اول فروترند و از جهت قيمت و عزت كمتر مى‌باشند.


مقاله سوم در شرح فلزات هفتگانه و خاصيت و منفعت و تعريف هر يك، در هفت باب است كه شامل مقدمه و خاتمه نيز مى‌باشد. در مقدمه از اصول فلزات هفتگانه و طريق ساخت آنان سخن مى‌گويد. اين فلزات شامل زر، نقره، نحاس، رصاص، اسرب، حديد و خارصينى مى‌باشد.
مقاله سوم در شرح فلزات هفتگانه و خاصیت و منفعت و تعريف هر يك، در هفت باب است كه شامل مقدمه و خاتمه نيز مى‌باشد. در مقدمه از اصول فلزات هفتگانه و طريق ساخت آنان سخن مى‌گويد. اين فلزات شامل زر، نقره، نحاس، رصاص، اسرب، حديد و خارصينى مى‌باشد.


در قسمت دوم كتاب، به معرفى و شناخت اجناس عطرها و اصول طيب كه به تركيب‌هاى مختلف در مى‌آيند مانند مشك و عنبر و عود و كافور، مى‌پردازد. در سه باب به ترتيب از عطرهاى اصلى و متوسط و سپس ادويه‌ها سخن مى‌گويد. در فصل عطرهاى متوسط به ذكر زعفران، صندل، زباد و لادن مى‌پردازد.
در قسمت دوم كتاب، به معرفى و شناخت اجناس عطرها و اصول طيب كه به تركيب‌هاى مختلف در مى‌آيند مانند مشك و عنبر و عود و كافور، مى‌پردازد. در سه باب به ترتيب از عطرهاى اصلى و متوسط و سپس ادويه‌ها سخن مى‌گويد. در فصل عطرهاى متوسط به ذكر زعفران، صندل، زباد و لادن مى‌پردازد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش