پرش به محتوا

تاریخ افغانستان بعد از اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'عجمي' به 'عجمی'
جز (جایگزینی متن - 'پهلوي' به 'پهلوی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'عجمي' به 'عجمی')
خط ۴۲: خط ۴۲:
#بررسی اوضاع افغانستان از عصر عباسي تا ظهور طاهريان با جنبش ابومسلم آغاز شده است. اين بخش از تاريخ با مراجعه به منابع مختلفي؛ مانند طبري، وفيات‌الاعيان [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] و الكامل ابن‌اثير به خوبي ذكر شده است. نويسنده معتقد است كه نهضت ابومسلم دو نتيجه بسيار مهم و بارز را در تاريخ اسلامی داد:
#بررسی اوضاع افغانستان از عصر عباسي تا ظهور طاهريان با جنبش ابومسلم آغاز شده است. اين بخش از تاريخ با مراجعه به منابع مختلفي؛ مانند طبري، وفيات‌الاعيان [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] و الكامل ابن‌اثير به خوبي ذكر شده است. نويسنده معتقد است كه نهضت ابومسلم دو نتيجه بسيار مهم و بارز را در تاريخ اسلامی داد:
#:الف- مبدأ حركات ملي ديگري شد كه بالاخره منجر به تأسيس سلطنت داخلي گرديد و نخستين شاهنشاه اين سرزمين در دوره اسلامی ابومسلم بود.
#:الف- مبدأ حركات ملي ديگري شد كه بالاخره منجر به تأسيس سلطنت داخلي گرديد و نخستين شاهنشاه اين سرزمين در دوره اسلامی ابومسلم بود.
#:ب- با اين حركت كه منتج به تأسيس دولت عباسي گرديد، عناصر افغاني و عجمي در دربار و سازمان خلافت و لشكر و غيره داخل شدند. دربار متعصب و عربی خالص نبود، بلكه عناصر مدنيت و فرهنگ افغاني نيز در آن آميخته بود.
#:ب- با اين حركت كه منتج به تأسيس دولت عباسي گرديد، عناصر افغاني و عجمی در دربار و سازمان خلافت و لشكر و غيره داخل شدند. دربار متعصب و عربی خالص نبود، بلكه عناصر مدنيت و فرهنگ افغاني نيز در آن آميخته بود.
#:بخش اعظمي از اين فصل به فعاليت‌هاي ابومسلم اختصاص يافته و پس از آن نيز جنبش‌هايي؛ مانند: سنباد، سپيد جامگان و استادسيس هراتي مورد بررسی قرار گرفته است. خروج حمزه سيستاني و شورش‌هاي ديگر و اوضاع ولايات جانب شرقي افغانستان از ديگر بخش‌هايي اين فصل است.
#:بخش اعظمي از اين فصل به فعاليت‌هاي ابومسلم اختصاص يافته و پس از آن نيز جنبش‌هايي؛ مانند: سنباد، سپيد جامگان و استادسيس هراتي مورد بررسی قرار گرفته است. خروج حمزه سيستاني و شورش‌هاي ديگر و اوضاع ولايات جانب شرقي افغانستان از ديگر بخش‌هايي اين فصل است.
#اقتصاد افغانستان مبتني بر عناصر متعددي است كه با ارائه جداول و عدد و رقم برگرفته از منابع تاریخی به خوبي خواننده را از ويژگى‌هاي اقتصادي اين سرزمين مطلع مى‌كند. از گزارش‌هاي جهانگردان و روايات مورخان دوره اسلامی بر مي‌آيد كه حكمداران و مردم اين سرزمين دارای فرهنگی درخشان و استوار بوده و حتي در امور جهانداري، دارای نظريات نيك و خاصي بوده‌اند. مقايسه طبقات اجتماعي، آداب، رسوم و لباس مردم پيش و پس از اسلام از بخش‌هاي خواندنی اين فصل است. در بخش پايانی كتاب فرهنگ، علم و ادب پس از ظهور اسلام مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما بايد مجدداً متذكر شود كه ارائه يك تحليل از نويسنده به معناي صحت آن نيست؛ به عنوان نمونه در صفحه 722 چنين مي‌نگارد كه در دوره خلفاي راشدين مصلحت چنين بود كه در تقويت مبادي توحيد شدت كنند و به امحاي تمامي آثارى كه منافي آن باشد، بكوشند. اما دويست سال بعد، رويه عباسيان و دربار بغداد چنين نبود و شاهان خراسان همواره اصنام و بت‌هاي اين سرزمين را به طور تحفه به دربار مي‌فرستادند. او اشاره مي‌كند كه در عصر عباسيان فرهنگ و فكر عرب آن قدر تغيير يافته بود كه اين بتان را با نظر نفرت و تعصب نمى‌ديدند و برای تماشا آن را مى‌گذاشتند و نمى‌شكستند. نويسنده با تأييد ضمني اين شيوه و منش عباسيان آن را خلط فرهنگی و فكري عرب با عجم مى‌داند.
#اقتصاد افغانستان مبتني بر عناصر متعددي است كه با ارائه جداول و عدد و رقم برگرفته از منابع تاریخی به خوبي خواننده را از ويژگى‌هاي اقتصادي اين سرزمين مطلع مى‌كند. از گزارش‌هاي جهانگردان و روايات مورخان دوره اسلامی بر مي‌آيد كه حكمداران و مردم اين سرزمين دارای فرهنگی درخشان و استوار بوده و حتي در امور جهانداري، دارای نظريات نيك و خاصي بوده‌اند. مقايسه طبقات اجتماعي، آداب، رسوم و لباس مردم پيش و پس از اسلام از بخش‌هاي خواندنی اين فصل است. در بخش پايانی كتاب فرهنگ، علم و ادب پس از ظهور اسلام مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما بايد مجدداً متذكر شود كه ارائه يك تحليل از نويسنده به معناي صحت آن نيست؛ به عنوان نمونه در صفحه 722 چنين مي‌نگارد كه در دوره خلفاي راشدين مصلحت چنين بود كه در تقويت مبادي توحيد شدت كنند و به امحاي تمامي آثارى كه منافي آن باشد، بكوشند. اما دويست سال بعد، رويه عباسيان و دربار بغداد چنين نبود و شاهان خراسان همواره اصنام و بت‌هاي اين سرزمين را به طور تحفه به دربار مي‌فرستادند. او اشاره مي‌كند كه در عصر عباسيان فرهنگ و فكر عرب آن قدر تغيير يافته بود كه اين بتان را با نظر نفرت و تعصب نمى‌ديدند و برای تماشا آن را مى‌گذاشتند و نمى‌شكستند. نويسنده با تأييد ضمني اين شيوه و منش عباسيان آن را خلط فرهنگی و فكري عرب با عجم مى‌داند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش