پرش به محتوا

الرسالة الثانية لأبي‌دلف رحالة القرن العاشر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'جغرافيايي' به 'جغرافیایی'
جز (جایگزینی متن - 'پيروي' به 'پیروی')
جز (جایگزینی متن - 'جغرافيايي' به 'جغرافیایی')
خط ۴۸: خط ۴۸:
یکی از جالب‌ترين نكاتي كه ابودلف در رساله خود بدان اشاره كرده، درباره وجود هلالي نقره بر بالاي گنبد آتشكده شيز است، وي مى‌نويسد: «بر بالاي گنبد اين آتشكده هلالي از نقره نصب شده كه طليم آن است. جمعي از امرا و فاتحان خواستند آن را بردارند؛ ولي كوشش آنان به جايي نرسيد». بارتولد ضمن اشاره به اين مطلب چنين اظهار نظر كرده است كه به احتمال بسيار هلال بالاي گنبد شيز بيش از آن كه نمادي ديني باشد، نمادي دودماني بود كه بعدها در جهان اسلام گسترش يافت.
یکی از جالب‌ترين نكاتي كه ابودلف در رساله خود بدان اشاره كرده، درباره وجود هلالي نقره بر بالاي گنبد آتشكده شيز است، وي مى‌نويسد: «بر بالاي گنبد اين آتشكده هلالي از نقره نصب شده كه طليم آن است. جمعي از امرا و فاتحان خواستند آن را بردارند؛ ولي كوشش آنان به جايي نرسيد». بارتولد ضمن اشاره به اين مطلب چنين اظهار نظر كرده است كه به احتمال بسيار هلال بالاي گنبد شيز بيش از آن كه نمادي ديني باشد، نمادي دودماني بود كه بعدها در جهان اسلام گسترش يافت.


ابودلف پيرامون آثار معماري عهد ساساني و نخستين سده‌هاي اسلامی در ايران، اشاره‌هايي دارد كه درخور دقت است. وي به هنگام بحث از شهر «دزدان» واقع در شهرزور از ضخامت ديوار شهر ياد مى‌كند و مى‌نويسد چهارپایان بر بالاي آن رفت و آمد مي‌كنند. او بناي اين شهر را به دارا نسبت داده كه اسكندر بر آن دست نيافته است. نوشته‌هايش درباره قصرشيرين، طاقبستان، دروازه‌هاي آهنين ري، پل‌هاي شوشتر، قلعه ديلم و جز آن شايان توجه است. وي يك رشته داستان‌ها را كه بخش اعظم آنها سينه به سينه نقل مى‌شده و نيز پديده‌هاي جالب طبيعت و اطلاعات تاريخي، اقتصادي، فرهنگی و جغرافيايي را در رساله خود ذكر كره است. رساله سرشار از مطالب جالبي است كه بعضي از آنها در جايي نقل نشده‌اند و از مطالب ارزشمند و صحيح به شمار مى‌آيند.
ابودلف پيرامون آثار معماري عهد ساساني و نخستين سده‌هاي اسلامی در ايران، اشاره‌هايي دارد كه درخور دقت است. وي به هنگام بحث از شهر «دزدان» واقع در شهرزور از ضخامت ديوار شهر ياد مى‌كند و مى‌نويسد چهارپایان بر بالاي آن رفت و آمد مي‌كنند. او بناي اين شهر را به دارا نسبت داده كه اسكندر بر آن دست نيافته است. نوشته‌هايش درباره قصرشيرين، طاقبستان، دروازه‌هاي آهنين ري، پل‌هاي شوشتر، قلعه ديلم و جز آن شايان توجه است. وي يك رشته داستان‌ها را كه بخش اعظم آنها سينه به سينه نقل مى‌شده و نيز پديده‌هاي جالب طبيعت و اطلاعات تاريخي، اقتصادي، فرهنگی و جغرافیایی را در رساله خود ذكر كره است. رساله سرشار از مطالب جالبي است كه بعضي از آنها در جايي نقل نشده‌اند و از مطالب ارزشمند و صحيح به شمار مى‌آيند.


نوشته‌هاي او درباره ايران و قفقاز از ديدگاه جغرافيايي و نيز جغرافياي تاريخي واجد اهميتي بسزا است. مطالب او درباره آسياب‌ها و حمام‌هاي تفليس، اطلاعات مردمشناسی او درباره ارمنستان و نوشته‌هاي او درباره گرگان و بعضي نواحي خراسان شايان دقت است. او به بناهاي عجيبي كه بعضي از آنها بر جاي نمانده‌اند، اشاره مى‌كند: «در جيل‌آباد ري زندان بزرگ و هولناكي وجود دارد كه اطراف آن را درياچه بسيار عميقي فراگرفته و بر بالاي آن دژي استوار بر روي ايواني خاکي پا برجا است. اين دژ به اندازه‌اي محكم است كه نقب زدن برای خروج از آن ممكن نيست و هيچ گرفتاري نمى‌تواند با توسل به انواع حيل از آن جا رهايي يابد. من هيچ بنايي از اين گونه و مانند آن نديده‌ام».
نوشته‌هاي او درباره ايران و قفقاز از ديدگاه جغرافیایی و نيز جغرافياي تاريخي واجد اهميتي بسزا است. مطالب او درباره آسياب‌ها و حمام‌هاي تفليس، اطلاعات مردمشناسی او درباره ارمنستان و نوشته‌هاي او درباره گرگان و بعضي نواحي خراسان شايان دقت است. او به بناهاي عجيبي كه بعضي از آنها بر جاي نمانده‌اند، اشاره مى‌كند: «در جيل‌آباد ري زندان بزرگ و هولناكي وجود دارد كه اطراف آن را درياچه بسيار عميقي فراگرفته و بر بالاي آن دژي استوار بر روي ايواني خاکي پا برجا است. اين دژ به اندازه‌اي محكم است كه نقب زدن برای خروج از آن ممكن نيست و هيچ گرفتاري نمى‌تواند با توسل به انواع حيل از آن جا رهايي يابد. من هيچ بنايي از اين گونه و مانند آن نديده‌ام».


در نوشته وي دو خط مشي را به وضوح مى‌توان مشاهده كرد. یکی توجه به آثار برجسته و شگفتى‌آور و ديگري شرح پديده‌هاي طبيعت. وي به معدن‌شناسی و گياه‌شناسی نيز توجهي وافر داشته است. در اين زمينه مى‌نويسد: «چون بر هنر شريف و تجارت سودمند تصفيه و تقطير و اقسام حل و تكليس احاطه يافتم، در باب سنگ‌هاي معدني و گياهان طبي دچار ترديد و اشتباه شدم و لازم ديدم به دنبال سنگ‌هاي خام معدني و منابع و چشمه سارها بروم». او از وجود معادن طلا، سيماب، نقره، زرنيخ زرد و لعل كبود در كوه‌هاي اطراف شيز خبر داده است.
در نوشته وي دو خط مشي را به وضوح مى‌توان مشاهده كرد. یکی توجه به آثار برجسته و شگفتى‌آور و ديگري شرح پديده‌هاي طبيعت. وي به معدن‌شناسی و گياه‌شناسی نيز توجهي وافر داشته است. در اين زمينه مى‌نويسد: «چون بر هنر شريف و تجارت سودمند تصفيه و تقطير و اقسام حل و تكليس احاطه يافتم، در باب سنگ‌هاي معدني و گياهان طبي دچار ترديد و اشتباه شدم و لازم ديدم به دنبال سنگ‌هاي خام معدني و منابع و چشمه سارها بروم». او از وجود معادن طلا، سيماب، نقره، زرنيخ زرد و لعل كبود در كوه‌هاي اطراف شيز خبر داده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش