پرش به محتوا

در آستانه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
و در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص) شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو، ص 36</ref>و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند
و در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] با استناد به گفت‌وگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مى‌كند: «هيچ‌گونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص) شخصا به تشكيل مجموعه‌اى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مى‌توان گفت، اين امر بوسيله خود او طرح‌ريزى نشده است.»<ref>همو، ص 36</ref>و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مى‌كند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مى‌توانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص) و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخه‌اى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مى‌دانستند». وارد بحث وحى تا چه‌اندازه مى‌توانند مورد وثوق و اطمينان باشند


را از نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص) بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص) دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>
را از نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مرور مى‌كنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص) بوده و از همه عجيب‌تر اينكه وى اشاره مى‌كند.دلايلى مبنى براینكه پيامبر(ص) دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌داند<ref>همو 33 تا 37</ref>


[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص) در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو، ص 29</ref>
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] سپس كتابت كاتبان وحى را اينگونه توصيف مى‌كند.«احاديث بارها به ما نشان ميدهند كه محمد(ص) وحى الهى را در همان لحظه نزول به كاتبان خود املاء مى‌فرموده است باوجود اينها شايد كاملا متناسب نباشد كه به اين آگاهى اعتماد مطلقى داشته باشيم زيرا چنين بنظر ميرسد كه همه اين معلومات به منظور اثبات اين فرضيه است كه پيغمبر(ص) در حيات خود به وسيله كتابت به تثبيت همه قرآن پرداخته است<ref>همو، ص 29</ref>
خط ۱۸۱: خط ۱۸۱:
اگر چنين است بايد تمام آيات مكى در سوره‌هاى مكى و تمام آيات مدنى در سوره‌هاى مدنى قرار داشته باشند در حالى‌كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن مشاهده مى‌كنيم كه آيات مكى در سوره‌هاى مدنى و به عكس آمده است و در کتاب‌هاى علوم قرآنى به تفصيل از آيات مستثيات سخن گفته‌اند حال پاسخ چيست؟ كسانى كه قائل به توقيفى بودن ترتيب همه آيات نظر داده‌اند در اين موارد هم كه پيامبر اكرم(ص) خودش اين ترتيب را برهم مى‌زد و دستور مى‌دهد آيه‌اى در فلان موضع از سوره قبلى قرار داده شود اين نيز عين توقيفى بودن است البته اين از موارد، چند نمونه بيشتر گزارش نشده است.
اگر چنين است بايد تمام آيات مكى در سوره‌هاى مكى و تمام آيات مدنى در سوره‌هاى مدنى قرار داشته باشند در حالى‌كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن مشاهده مى‌كنيم كه آيات مكى در سوره‌هاى مدنى و به عكس آمده است و در کتاب‌هاى علوم قرآنى به تفصيل از آيات مستثيات سخن گفته‌اند حال پاسخ چيست؟ كسانى كه قائل به توقيفى بودن ترتيب همه آيات نظر داده‌اند در اين موارد هم كه پيامبر اكرم(ص) خودش اين ترتيب را برهم مى‌زد و دستور مى‌دهد آيه‌اى در فلان موضع از سوره قبلى قرار داده شود اين نيز عين توقيفى بودن است البته اين از موارد، چند نمونه بيشتر گزارش نشده است.


اما نويسنده التمهيد عقيده دارد كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن كريم ترتيب طبيعى نزول وجود ندارد و نص خاصى هم از طرف پيامبر(ص) در ارتباط با تنظيم آيات آن در دست نيست، بنابراين به ناچار بايد حكم به توقيفى نبودن ترتيب اين سوره‌ها نمود<ref>ج 1، ص 214</ref>(براى اطلاعات بيشتر رجوع كنيد به درسنامه علوم قرآنى سطح 2، حسين جوان آراسته)
اما نويسنده التمهيد عقيده دارد كه در تعدادى اندك از سوره‌هاى قرآن كريم ترتيب طبيعى نزول وجود ندارد و نص خاصى هم از طرف پيامبر(ص) در ارتباط با تنظيم آيات آن در دست نيست، بنابراین به ناچار بايد حكم به توقيفى نبودن ترتيب اين سوره‌ها نمود<ref>ج 1، ص 214</ref>(براى اطلاعات بيشتر رجوع كنيد به درسنامه علوم قرآنى سطح 2، حسين جوان آراسته)


دليل اين امر كه كتابت و نگارش قطعا در حيات رسول اكرم(ص)صورت گرفته رواياتى فراوانى است كه در كتب [[صحيح بخارى]]، ج 9، ص 47، البرهان، ج 1، ص 331 و 334، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار الانوار]]، ج 89، ص 77 و منابع تاريخى كه اين مسالۀ را بازگو نموده‌اند.و با مطالبى كه ذكر شد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مبنى بر اينكه پيامبر دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌پندارد(كه در زيرمجموعه سوم بخش اول مطرح شد)قابل نقد است و ما با استناد
دليل اين امر كه كتابت و نگارش قطعا در حيات رسول اكرم(ص)صورت گرفته رواياتى فراوانى است كه در كتب [[صحيح بخارى]]، ج 9، ص 47، البرهان، ج 1، ص 331 و 334، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار الانوار]]، ج 89، ص 77 و منابع تاريخى كه اين مسالۀ را بازگو نموده‌اند.و با مطالبى كه ذكر شد آراء [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] مبنى بر اينكه پيامبر دستور به تشكيل مجموعه‌اى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مى‌پندارد(كه در زيرمجموعه سوم بخش اول مطرح شد)قابل نقد است و ما با استناد
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
پس از رحلت رسول اكرم(ص) به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص) نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.
پس از رحلت رسول اكرم(ص) به صورت مصحف درآمده و قرآن بصورتى كه سوره‌هاى آن مانند آيات مرتب شده باشد جمع‌آورى و تدوين شده است و عده‌اى معتقدند قرآن به‌همين صورت كه فعلا وجود دارد تماما در زمان رسول خدا(ص) نوشته شده و به صورت مصحف(ميان دو جلد) مرتب گشته است.


بنابراين اختلاف موجود ميان دو نظريه را مى‌توان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مى‌توان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشه‌اى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمه‌اى وارد نمى‌كند.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سوره‌ها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سوره‌ها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مى‌دهد مى‌گويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمى‌آمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمى‌يافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد.
بنابراین اختلاف موجود ميان دو نظريه را مى‌توان با اين سؤال مطرح نمود.آيا تنظيم قرآن به صورت «مصحف» قبل از رحلت يا پس از رحلت انجام گرفته است؟و از اينجا مى‌توان اين نتيجه را گرفت كه هيچ اختلاف ريشه‌اى و اساسى در مساله تدوين و نگارش قرآن وجود ندارد و ملتزم شدن به هريك از اين دو نظريه به هيچ وجه به اهتمام و عنايت پيامبر و مسلمانان به قرآن لطمه‌اى وارد نمى‌كند.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] از كسانى است كه قائل است تنظيم قرآن به صورت مصحف پس از رحلت انجام گرفته.دليل اين مطلب اينكه ايشان بعد از مقايسه سوره‌ها در مصاحف ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود اختلاف زياد موجود در توالى سوره‌ها با ترتيب مصحف كنونى را نشان مى‌دهد مى‌گويد:آنچه مورد اطمينان است اين است كه پيغمبر اسلام در حيات خود شخصا به مقابله وحى پرداخته بود، اين اختلافات بوجود نمى‌آمد.اگر چنين كارى براستى تحقق يافته بود هيچيك از تلميذان بدون شك جرأت نمى‌يافت نظمى را كه استاد برقرار كرده درهم ريزد.


اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كرده‌اند كسانى كه مى‌گويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمده‌به كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيله‌اى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مى‌برد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص) که تعداد آنها را تا 40 نفر نام مى‌برد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مى‌كند.
اما اينكه بعضى از نويسندگان گمان كرده‌اند كسانى كه مى‌گويند قرآن پس از رحلت به صورت مصحف درآمده‌به كتابت و نگارش قرآن در زمان حيات پيامبر اكرم عقيده ندارند همينطور كه در مورد [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] در برخى از موارد اينگونه برداشته شده است در صورتى كه اينگونه نيست زيرا وى در صفحه 27 از ذكر دو وسيله‌اى كه محمد(ص) براى حفظ وحى بكار برده است نام مى‌برد اول حفظ متن وحى توسط صحابه و ديگرى كتابت وحى در زمان رسول خدا(ص) که تعداد آنها را تا 40 نفر نام مى‌برد درست است بعد در بعضى از افراد آن خدشه مى‌كند.
خط ۲۱۴: خط ۲۱۴:
برخلاف نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اين‌ها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مى‌كند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائت‌هاى خاص هريك از صحابه، ريشه‌اى در دوران رسول خدا(ص) ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مى‌كند شيعه علنا عثمان را متهم مى‌سازند در مصحفى كه جمع‌آورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمى‌كند آيا با حضور على(ع) در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته، جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مى‌ماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اين‌كه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] خط عربى را ناقص الاصل معرفى مى‌كند اما اين به هيچ‌وجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان
برخلاف نظر [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] ضرورت وجود كتابت و نگارش آيات در همان عصر رسالت احساس گرديد اين موضوع ارتباطى به ابتكار صحابه و اخذ صحابه از يهوديان و مسيحيان ندارد اين‌ها ادعاهايى است كه مدرك بر آنها ارائه نداده و در مواردى همچون اين مورد اگر آمده از تواريخى است كه در صحّت آنها شك است.و ديگر موضوع اختلاف قرائتها را در عدم تدوين بازگو مى‌كند كه اين از اساس واقعيت ندارد و بنابر عقيده محققان شيعه اختلاف قراءات و قرائت‌هاى خاص هريك از صحابه، ريشه‌اى در دوران رسول خدا(ص) ندارد.يا در صفحه 77 كتاب بيان مى‌كند شيعه علنا عثمان را متهم مى‌سازند در مصحفى كه جمع‌آورى و تدوين نموده در قرآن اشارات مزاحم خود را حذف كرده است اينهم ازمواردى است كه از اساس واقعيت ندارد و منابع آنرا ذكر نمى‌كند آيا با حضور على(ع) در آن عصر و سكوت ايشان و نظارت دقيق بر عملكرد كميته، جايى براى اظهار نظر و حتى اعتراض شيعه باقى مى‌ماند؟لذا در سكوت على(ع) و ائمه اطهار(ع) و بيانات جامع علماى شيعه درباره قرآن و امضاى همان قرآن كه در عصر حكومت عثمان معمول بود.دليل محكم و قاطعى است بر اين‌كه قرآن در زمان عثمان مورد دستبرد قرار نگرفته است.[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] خط عربى را ناقص الاصل معرفى مى‌كند اما اين به هيچ‌وجه ايرادى نيست و خللى در حفظ و نگهدارى آيات به همان


صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مى‌آموختند.(پاورقى [[رامیار، محمود|دكتر راميار]]،ذيل بحث) اضافه براين هرسال
صورت اوليه وارد نكرده است به دليل اينكه قرآن را شفاهى مى‌آموختند.(پاورقى [[رامیار، محمود|دكتر راميار]]،ذيل بحث) اضافه براین هرسال
پيغمبر خدا قرآن را با جبرئيل امين مقابله مى‌فرمود كه در سال آخر اين مقابله دوبار پيش آمد پس چگونه رأى [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] بر اين قرار مى‌گيرد كه كتابت و نگارش قرآن را زير سؤال ببرد و حفظ كامل قرآن را توسط بعضى از صحابه و قرائت آنها بر پيامبر(ص) را مورد شك و ترديد قرار دهد<ref>البيان، آيه اللّه خوئى، ص 278-255</ref>
پيغمبر خدا قرآن را با جبرئيل امين مقابله مى‌فرمود كه در سال آخر اين مقابله دوبار پيش آمد پس چگونه رأى [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] بر اين قرار مى‌گيرد كه كتابت و نگارش قرآن را زير سؤال ببرد و حفظ كامل قرآن را توسط بعضى از صحابه و قرائت آنها بر پيامبر(ص) را مورد شك و ترديد قرار دهد<ref>البيان، آيه اللّه خوئى، ص 278-255</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش