خودسازی یا تزکیه و تهذیب نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '==ساختار== ')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۵۱: خط ۵۱:
مؤلف، در اين قسمت، دنياگرايى را ريشه همه گناهان شمرده و به تعريف دنيا و حقيقت آن اشاره مى‌كند و اهل آخرت و اهل دنيا را معرفى كرده و مى‌گويد: كسى كه در دنيا براى آخرت كار كند، اهل آخرت است و كسى كه براى دنيا كار كند اهل دنيا خواهد بود.
مؤلف، در اين قسمت، دنياگرايى را ريشه همه گناهان شمرده و به تعريف دنيا و حقيقت آن اشاره مى‌كند و اهل آخرت و اهل دنيا را معرفى كرده و مى‌گويد: كسى كه در دنيا براى آخرت كار كند، اهل آخرت است و كسى كه براى دنيا كار كند اهل دنيا خواهد بود.


همچنين به بحث تقوى و اهميت آن در تزكيه نفس اشاره نموده و هدف تشريع احكام را تقوى معرفى مى‌نمايد، سپس به تعريف تقوى پرداخته و مى‌گويد: معمولاً تقوا را به‌عنوان يك برنامه‌ى منفى؛ يعنى پرهيزكارى و اجتناب و كناره‌گيرى از معصيت معرفى مى‌كنند؛ چنين مى‌پندارند كه حفظ تقوا، با شركت در امور اجتماعى بسيار دشوار، بلكه متعذر است، زيرا نفس انسان طبعاً به گناه تمايل دارد، اگر مسئوليت‌هاى اجتماعى را بپذيرد، طبيعتاً به گناه كشيده مى‌شود؛ بنابراين، يا بايد تقواپيشه و پرهيزكار بود و از امور اجتماعى كناره‌گيرى كرد يا مسئوليت‌هاى اجتماعى را پذيرفت و تقوا را از دست داد، زيرا جمع آنها غير ممكن است<ref>متن كتاب، ص 133</ref>
همچنين به بحث تقوى و اهميت آن در تزكيه نفس اشاره نموده و هدف تشريع احكام را تقوى معرفى مى‌نمايد، سپس به تعريف تقوى پرداخته و مى‌گويد: معمولاً تقوا را به‌عنوان يك برنامه‌ى منفى؛ يعنى پرهيزكارى و اجتناب و كناره‌گيرى از معصيت معرفى مى‌كنند؛ چنين مى‌پندارند كه حفظ تقوا، با شركت در امور اجتماعى بسيار دشوار، بلكه متعذر است، زيرا نفس انسان طبعاً به گناه تمايل دارد، اگر مسئوليت‌هاى اجتماعى را بپذيرد، طبيعتاً به گناه كشيده مى‌شود؛ بنابراین، يا بايد تقواپيشه و پرهيزكار بود و از امور اجتماعى كناره‌گيرى كرد يا مسئوليت‌هاى اجتماعى را پذيرفت و تقوا را از دست داد، زيرا جمع آنها غير ممكن است<ref>متن كتاب، ص 133</ref>


سپس به مذمت گوشه‌نشينى مى‌پردازد و خاطرنشان مى‌كند كه گوشه‌گيرى و عدم قبول مسئوليت‌هاى اجتماعى را نه تنها نمى‌توان از علائم تقوا شمرد، بلكه در بعض موارد، برخلاف تقوا است. در اسلام، رهبانيت و گوشه‌گيرى نيست. اسلام، انسان را براى فرار از گناه به انزوا و ترك مشاغل دنيوى سفارش نمى‌كند، بلكه از او مى‌خواهد كه مسئوليت‌ها را بپذيرد و در امور اجتماعى شركت كند.
سپس به مذمت گوشه‌نشينى مى‌پردازد و خاطرنشان مى‌كند كه گوشه‌گيرى و عدم قبول مسئوليت‌هاى اجتماعى را نه تنها نمى‌توان از علائم تقوا شمرد، بلكه در بعض موارد، برخلاف تقوا است. در اسلام، رهبانيت و گوشه‌گيرى نيست. اسلام، انسان را براى فرار از گناه به انزوا و ترك مشاغل دنيوى سفارش نمى‌كند، بلكه از او مى‌خواهد كه مسئوليت‌ها را بپذيرد و در امور اجتماعى شركت كند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش