پرش به محتوا

تزوکات تیموری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - '==ساختار == ' به '==ساختار == ')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۳۳: خط ۳۳:
ابوطالب در مقدمۀ كوتاه اين كتاب گزارش داده است كه در سفرى به مكه و مدينه، در كتابخانۀ حاكم يمن به نام جعفر پاشا، به كتابى تركى برخورده كه در آن، تيمور از رويدادهاى زندگى خود از 7 تا 70 سالگى و نيز نظريات و تدابيرش در زمينۀ كشوردارى و ادارۀ نظامات سپاه سخن رانده بوده است. اين گزارش را افضل بخارى (د 1061 ق/ 1651م) در مقدمۀ ملفوظات صاحب قران با مختصر شاخ و برگ اضافى تكرار كرده است. به گفتۀ وى، ابوطالب ضمن سفر به سرزمين‌هاى روم و عربستان، در يمن با جعفر پاشا، امير آنجا آشنا شد و او كتاب ارزشمندى را كه در كتابخانۀ خود داشت، به وى نشان داد و ابوطالب بى درنگ به ترجمۀ فارسى آن كمر بست و اين كار عظيم را در هندوستان به پايان برد.
ابوطالب در مقدمۀ كوتاه اين كتاب گزارش داده است كه در سفرى به مكه و مدينه، در كتابخانۀ حاكم يمن به نام جعفر پاشا، به كتابى تركى برخورده كه در آن، تيمور از رويدادهاى زندگى خود از 7 تا 70 سالگى و نيز نظريات و تدابيرش در زمينۀ كشوردارى و ادارۀ نظامات سپاه سخن رانده بوده است. اين گزارش را افضل بخارى (د 1061 ق/ 1651م) در مقدمۀ ملفوظات صاحب قران با مختصر شاخ و برگ اضافى تكرار كرده است. به گفتۀ وى، ابوطالب ضمن سفر به سرزمين‌هاى روم و عربستان، در يمن با جعفر پاشا، امير آنجا آشنا شد و او كتاب ارزشمندى را كه در كتابخانۀ خود داشت، به وى نشان داد و ابوطالب بى درنگ به ترجمۀ فارسى آن كمر بست و اين كار عظيم را در هندوستان به پايان برد.


ابوطالب، سپس ترجمۀ خود را در 1047ق1637/م فرزند جهانگير گوركانى، امپراتور وقت هند كه از عقاب امير تيمور بود، پيشكش كرد؛ اما وى متوجه خطاها و كاست و فزودهايى در ترجمۀ ابوطالب شد و دريافت كه اين ترجمه شامل پاره‌اى اطلاعات است كه در ظفرنامۀ شرف‌الدين على يزدى (د 858ق1454/م) و ديگر تاريخ‌هاى مستند نيامده است و يا بخش‌هايى از آن با گزارش‌هاى شرف‌الدين مطابقت ندارد. بنابراين محمد افضل بن تربيت خان بخارى را كه تنها از سرداران بنام، بلكه از نويسندگان بلندپايه عهد وى يا به نظر چارلز استوارت در دربار شاه‌جهان مربى يا لله باشى بود، مأمور كرد تا ترجمۀ ابوطالب را از نطر بگذراند و آن را از اغلاط تاريخى بپيرايد و با مندرجات طفرنامۀ يزدى كه در حدود 30 سال پس از مرگ اميرتيمور نوشته شده، هماهنگ سازد. اين ترجمۀ بازبينى شده، نام ملفوظات صاحب قران به خود گرفت.
ابوطالب، سپس ترجمۀ خود را در 1047ق1637/م فرزند جهانگير گوركانى، امپراتور وقت هند كه از عقاب امير تيمور بود، پيشكش كرد؛ اما وى متوجه خطاها و كاست و فزودهايى در ترجمۀ ابوطالب شد و دريافت كه اين ترجمه شامل پاره‌اى اطلاعات است كه در ظفرنامۀ شرف‌الدين على يزدى (د 858ق1454/م) و ديگر تاريخ‌هاى مستند نيامده است و يا بخش‌هايى از آن با گزارش‌هاى شرف‌الدين مطابقت ندارد. بنابراین محمد افضل بن تربيت خان بخارى را كه تنها از سرداران بنام، بلكه از نويسندگان بلندپايه عهد وى يا به نظر چارلز استوارت در دربار شاه‌جهان مربى يا لله باشى بود، مأمور كرد تا ترجمۀ ابوطالب را از نطر بگذراند و آن را از اغلاط تاريخى بپيرايد و با مندرجات طفرنامۀ يزدى كه در حدود 30 سال پس از مرگ اميرتيمور نوشته شده، هماهنگ سازد. اين ترجمۀ بازبينى شده، نام ملفوظات صاحب قران به خود گرفت.


در اينكه محمد افضل تا چه حد در كار ابوطالب تغييرات و اصلاحات انجام داده باشد، اظهارنظرهاى صاحب نظران متفاوت است. در ميان گفته‌هاى آنان به عبارتى چون «اصلاح پاره‌اى اغلاط تاريخى»، «تجديدنظر اساسى» و «تحرير نوو مفصل‌تر» برمى‌خوريم. به نظر اليوت اين تغييرات مهم‌تر و بزرگ‌تر از آنچه واقعاً بوده، وانمود شده است. به گزارش وى وقتى چارلز استوارت بخشى از ملفوظات ابوطالب را به انگليسى ترجمه كرد، دو نسخه از ملفوظات صاحب قران، كار محمد افضل را دريافت داشت. وى آنها را با ترجمه ابوطالب مقايسه كرد و تنها چيزى كه در كار محمد افضل اضافه ديد، قطعاتى بود از ظفرنامۀ يزدى، توضيحى در مورد بعضى جرئيات حذف شده در كار ابوطالب و كوشش در اثبات سنّى بودن تيمور و بس.
در اينكه محمد افضل تا چه حد در كار ابوطالب تغييرات و اصلاحات انجام داده باشد، اظهارنظرهاى صاحب نظران متفاوت است. در ميان گفته‌هاى آنان به عبارتى چون «اصلاح پاره‌اى اغلاط تاريخى»، «تجديدنظر اساسى» و «تحرير نوو مفصل‌تر» برمى‌خوريم. به نظر اليوت اين تغييرات مهم‌تر و بزرگ‌تر از آنچه واقعاً بوده، وانمود شده است. به گزارش وى وقتى چارلز استوارت بخشى از ملفوظات ابوطالب را به انگليسى ترجمه كرد، دو نسخه از ملفوظات صاحب قران، كار محمد افضل را دريافت داشت. وى آنها را با ترجمه ابوطالب مقايسه كرد و تنها چيزى كه در كار محمد افضل اضافه ديد، قطعاتى بود از ظفرنامۀ يزدى، توضيحى در مورد بعضى جرئيات حذف شده در كار ابوطالب و كوشش در اثبات سنّى بودن تيمور و بس.
خط ۴۱: خط ۴۱:
همان‌گونه كه اشاره شد، اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى ابوطالب، حاوى يادداشت‌هاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشت‌ها را زير نظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشته‌اند. به دنبال اين زندگى‌نامه، بخش ديگرى به نام تُزُك يا تزوكات (بنيادها، تدابير، طرح‌ها يا انديشه‌ها) آمده كه در برداندۀ آراء و سياست‌هاى تيمور دربارۀ شيوۀ ملك‌گيرى و ملك‌دارى است كه ظاهراً آن را براى استفادۀ اولاد و جانشينش تقرير كرده است. در بعضى مآخذ و كتاب شناسى‌ها، به همۀ كتاب (زندگى‌نامه و تزوكات)، تزوكات تيمورى اطلاق كرده‌اند، در صورتى كه «تزوكات» واقعاً بخشى يا ضميمه‌اى از ملفوظات تيمورى بوده است.
همان‌گونه كه اشاره شد، اصل كتاب ملفوظات تيمورى، به ادعاى ابوطالب، حاوى يادداشت‌هاى اميرتيمور از رويدادهاى زندگى او از آغاز تا هنگام مرگ است كه يا شخصاً نوشته يا دبيران دربارش آن يادداشت‌ها را زير نظر مستقيم وى، به صورت كتابى نوشته‌اند. به دنبال اين زندگى‌نامه، بخش ديگرى به نام تُزُك يا تزوكات (بنيادها، تدابير، طرح‌ها يا انديشه‌ها) آمده كه در برداندۀ آراء و سياست‌هاى تيمور دربارۀ شيوۀ ملك‌گيرى و ملك‌دارى است كه ظاهراً آن را براى استفادۀ اولاد و جانشينش تقرير كرده است. در بعضى مآخذ و كتاب شناسى‌ها، به همۀ كتاب (زندگى‌نامه و تزوكات)، تزوكات تيمورى اطلاق كرده‌اند، در صورتى كه «تزوكات» واقعاً بخشى يا ضميمه‌اى از ملفوظات تيمورى بوده است.


گروهى از منتقدان بر اين عقيده‌اند كه تيمور خون ريز و شيفتۀ جهان ستانى، نمى‌توانسته فرصتى براى تحرير يادداشت‌هاى روزانه داشته باشد و بنابراين چيزى به نام ملفوظات تركى كه انشاى او بوده باشد، وجود ندارد، بلكه ابوطالب براى آنكه كارش اعتبار و قبول عام يابد، خود كتابى را با استفاده از تواريخ ديگر و در رأس همه، ظفرنامه‌هاى نظام‌الدين شامى و على يزدى، به قلم آورده و آن را به تيمور منسوب ساخته است.
گروهى از منتقدان بر اين عقيده‌اند كه تيمور خون ريز و شيفتۀ جهان ستانى، نمى‌توانسته فرصتى براى تحرير يادداشت‌هاى روزانه داشته باشد و بنابراین چيزى به نام ملفوظات تركى كه انشاى او بوده باشد، وجود ندارد، بلكه ابوطالب براى آنكه كارش اعتبار و قبول عام يابد، خود كتابى را با استفاده از تواريخ ديگر و در رأس همه، ظفرنامه‌هاى نظام‌الدين شامى و على يزدى، به قلم آورده و آن را به تيمور منسوب ساخته است.


بعضى خاورشناسان؛ مانند ريو، ادوارد زاخاو اتريشى و [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در صحت اين انتساب سخت ترديد كرده‌اند و [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] نيز مى‌گويد: ظن اين كه گفته‌هاى ابوطالب در ديباچۀ ملفوظات دربارۀ شيوۀ دستيابى او به اصل ملفوظات در حرمين شريفين راست نباشد و همه از اختراعات خود او بوده باشد، بسيار قوى است. به عكس، ويليام ديوى در نامه‌اى به جوزف وايت. دليل‌هاى متعددى در صحت انتساب اصل ملفوظات به تيمور و درستى اظهارات ابوطالب ارائه كرده است و ايرادهايى را كه ديگران بر اصالت كار وارد كرده يا مى‌توانند وارد كنند، پاسخ گفته است.
بعضى خاورشناسان؛ مانند ريو، ادوارد زاخاو اتريشى و [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در صحت اين انتساب سخت ترديد كرده‌اند و [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] نيز مى‌گويد: ظن اين كه گفته‌هاى ابوطالب در ديباچۀ ملفوظات دربارۀ شيوۀ دستيابى او به اصل ملفوظات در حرمين شريفين راست نباشد و همه از اختراعات خود او بوده باشد، بسيار قوى است. به عكس، ويليام ديوى در نامه‌اى به جوزف وايت. دليل‌هاى متعددى در صحت انتساب اصل ملفوظات به تيمور و درستى اظهارات ابوطالب ارائه كرده است و ايرادهايى را كه ديگران بر اصالت كار وارد كرده يا مى‌توانند وارد كنند، پاسخ گفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش