پرش به محتوا

رسالة في‌‌ الحدوث‌‌: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'صدرالدين شيرازي، محمد بن ابراهيم' به 'صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۴۳: خط ۴۳:
مؤلف، مقدمه‌‌ را با تسبيح‌‌ خداوند آغاز مى‌‌كند و در ضمن‌‌ آن، با عباراتى‌‌ شيوا و با به‌‌كارگيرى‌‌ صنعت‌‌ ادبى‌‌ «براعت‌‌ استهلال» از حدوث‌‌ و قدم‌‌ و ديگر معانى‌‌ مربوط به‌‌ آنها نام‌‌ مى‌‌برد و پس‌‌ از نثار درود بر پيامبر اسلام(ص) و خاندانش(ع)، به‌‌ بيان‌‌ كلياتى‌‌ درباره‌‌ مسئله‌‌ حدوث‌‌ عالم‌‌ مى‌‌پردازد. وى‌‌ ابتدا با دشوار خواندن‌‌ اين‌‌ مسئله، به‌‌ حيرت‌‌افزايى‌‌ و فطانت‌‌زدايى‌‌ آن‌‌ اشاره‌‌ كرده، مردم‌‌ را در برابر آن، در يكى‌‌ از دو جايگاه‌‌ مقلدان‌‌ سردرگم‌‌ و مجادلان‌‌ سرمست‌‌ مى‌‌بيند؛ سپس‌‌ به‌‌طور خلاصه‌‌ نظر چهار گروه‌‌ - دو گروه‌‌ از متكلمان‌‌ و دو گروه‌‌ از فيلسوفان‌‌ - را در باب‌‌ حدوث‌‌ جهان‌‌ نقل‌‌ مى‌‌كند و هريك‌‌ را به‌‌ نقد مى‌‌كشد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ بيست‌‌وچهار</ref>
مؤلف، مقدمه‌‌ را با تسبيح‌‌ خداوند آغاز مى‌‌كند و در ضمن‌‌ آن، با عباراتى‌‌ شيوا و با به‌‌كارگيرى‌‌ صنعت‌‌ ادبى‌‌ «براعت‌‌ استهلال» از حدوث‌‌ و قدم‌‌ و ديگر معانى‌‌ مربوط به‌‌ آنها نام‌‌ مى‌‌برد و پس‌‌ از نثار درود بر پيامبر اسلام(ص) و خاندانش(ع)، به‌‌ بيان‌‌ كلياتى‌‌ درباره‌‌ مسئله‌‌ حدوث‌‌ عالم‌‌ مى‌‌پردازد. وى‌‌ ابتدا با دشوار خواندن‌‌ اين‌‌ مسئله، به‌‌ حيرت‌‌افزايى‌‌ و فطانت‌‌زدايى‌‌ آن‌‌ اشاره‌‌ كرده، مردم‌‌ را در برابر آن، در يكى‌‌ از دو جايگاه‌‌ مقلدان‌‌ سردرگم‌‌ و مجادلان‌‌ سرمست‌‌ مى‌‌بيند؛ سپس‌‌ به‌‌طور خلاصه‌‌ نظر چهار گروه‌‌ - دو گروه‌‌ از متكلمان‌‌ و دو گروه‌‌ از فيلسوفان‌‌ - را در باب‌‌ حدوث‌‌ جهان‌‌ نقل‌‌ مى‌‌كند و هريك‌‌ را به‌‌ نقد مى‌‌كشد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ بيست‌‌وچهار</ref>


در انتهاى‌‌ مقدمه، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اظهار مى‌‌دارد كه‌‌ چون‌‌ مسئله‌‌ حدوث‌‌ در نظرش‌‌ كاملاً واضح‌‌ و روشن‌‌ است، خود را مجاز نمى‌‌داند كه‌‌ از بيان‌‌ آن‌‌ چشم‌‌ بپوشد و بنابراين، طرح‌‌ اين‌‌ رساله‌‌ را بر پايه‌‌ چند اصل‌‌ عقلانى‌‌ تدارك‌‌ مى‌‌بيند، تا از آن‌‌ اصول، حدوث‌‌ عالم‌‌ را با تصوير جديدش‌‌ استنتاج‌‌ كند و در تأييد ديدگاه‌‌ خويش، بخش‌‌ پايانى‌‌ رساله‌‌ را نيز به‌‌ گفته‌‌هايى‌‌ از فيلسوفان‌‌ نخستين، همراه‌‌ با شرح‌‌ و بسط آنها، اختصاص‌‌ مى‌‌دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ بيست‌‌وهشت</ref>
در انتهاى‌‌ مقدمه، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] اظهار مى‌‌دارد كه‌‌ چون‌‌ مسئله‌‌ حدوث‌‌ در نظرش‌‌ كاملاً واضح‌‌ و روشن‌‌ است، خود را مجاز نمى‌‌داند كه‌‌ از بيان‌‌ آن‌‌ چشم‌‌ بپوشد و بنابراین، طرح‌‌ اين‌‌ رساله‌‌ را بر پايه‌‌ چند اصل‌‌ عقلانى‌‌ تدارك‌‌ مى‌‌بيند، تا از آن‌‌ اصول، حدوث‌‌ عالم‌‌ را با تصوير جديدش‌‌ استنتاج‌‌ كند و در تأييد ديدگاه‌‌ خويش، بخش‌‌ پايانى‌‌ رساله‌‌ را نيز به‌‌ گفته‌‌هايى‌‌ از فيلسوفان‌‌ نخستين، همراه‌‌ با شرح‌‌ و بسط آنها، اختصاص‌‌ مى‌‌دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ بيست‌‌وهشت</ref>


در فصل‌‌ اول‌‌ كتاب، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ابتدا به‌‌ شرح‌‌ معناى‌‌ امكان‌‌ ماهوى‌‌ كه‌‌ صفتى‌‌ عدمى‌‌ است‌‌ مى‌‌پردازد و آن‌‌ را به‌‌ دو قسم‌‌ «امكان‌‌ ذاتى» و «امكان‌‌ استعدادى» تقسيم‌‌ مى‌‌كند و سپس‌‌ با بيان‌‌ اينكه‌‌ امكان‌‌ استعدادى‌‌ فقط وصف‌‌ كائنات‌‌ قرار مى‌‌گيرد و مبدعات‌‌ فقط به‌‌ امكان‌‌ ذاتى‌‌ متصف‌‌ مى‌‌شوند، توضيح‌‌ مى‌‌دهد كه‌‌ معناى‌‌ «امكان» در هر دو مورد يكسان‌‌ - يعنى‌‌ همان‌‌ «امكان‌‌ ماهوى» - است‌‌ و تفاوت‌‌ آن‌‌ دو به‌‌ امرى‌‌ خارج‌‌ از معناى‌‌ «امكان» بازمى‌‌گردد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ بيست‌‌ونه</ref>
در فصل‌‌ اول‌‌ كتاب، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ابتدا به‌‌ شرح‌‌ معناى‌‌ امكان‌‌ ماهوى‌‌ كه‌‌ صفتى‌‌ عدمى‌‌ است‌‌ مى‌‌پردازد و آن‌‌ را به‌‌ دو قسم‌‌ «امكان‌‌ ذاتى» و «امكان‌‌ استعدادى» تقسيم‌‌ مى‌‌كند و سپس‌‌ با بيان‌‌ اينكه‌‌ امكان‌‌ استعدادى‌‌ فقط وصف‌‌ كائنات‌‌ قرار مى‌‌گيرد و مبدعات‌‌ فقط به‌‌ امكان‌‌ ذاتى‌‌ متصف‌‌ مى‌‌شوند، توضيح‌‌ مى‌‌دهد كه‌‌ معناى‌‌ «امكان» در هر دو مورد يكسان‌‌ - يعنى‌‌ همان‌‌ «امكان‌‌ ماهوى» - است‌‌ و تفاوت‌‌ آن‌‌ دو به‌‌ امرى‌‌ خارج‌‌ از معناى‌‌ «امكان» بازمى‌‌گردد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ بيست‌‌ونه</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:
فصل‌‌ يازدهم‌‌ به‌‌ بحث‌‌ درباره‌‌ ربط حادث‌‌ به‌‌ قديم‌‌ اختصاص‌‌ يافته‌‌ است. در اين‌‌ فصل، وى‌‌ با تفصيل‌‌ بيشترى‌‌ به‌‌ بيان‌‌ اختلاف‌‌ نظر خود با ديگران‌‌ در تعيين‌‌ مصداق‌‌ واسطه‌‌ ارتباط بين‌‌ حادث‌‌ و قديم‌‌ پرداخته، سعى‌‌ مى‌‌كند ديدگاه‌‌ خويش‌‌ و جوانب‌‌ آن‌‌ را شفاف‌‌تر نمايد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ چهل‌‌وشش‌‌ - چهل‌‌وهفت</ref>
فصل‌‌ يازدهم‌‌ به‌‌ بحث‌‌ درباره‌‌ ربط حادث‌‌ به‌‌ قديم‌‌ اختصاص‌‌ يافته‌‌ است. در اين‌‌ فصل، وى‌‌ با تفصيل‌‌ بيشترى‌‌ به‌‌ بيان‌‌ اختلاف‌‌ نظر خود با ديگران‌‌ در تعيين‌‌ مصداق‌‌ واسطه‌‌ ارتباط بين‌‌ حادث‌‌ و قديم‌‌ پرداخته، سعى‌‌ مى‌‌كند ديدگاه‌‌ خويش‌‌ و جوانب‌‌ آن‌‌ را شفاف‌‌تر نمايد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ چهل‌‌وشش‌‌ - چهل‌‌وهفت</ref>


در فصل‌‌ دوازدهم‌‌ - كه‌‌ آخرين‌‌ فصل‌‌ رساله‌‌ حاضر است‌‌ - درباره‌‌ نحوه‌‌ وجود عقول‌‌ فعال‌‌ گفتگو مى‌‌كند؛ اينكه‌‌ اين‌‌ عقول‌‌ وجود مستقلى‌‌ از وجود خداوند نداشته، در ذات‌‌ الهى‌‌ ناپيدايند و بنابراين، براى‌‌ آنها سرمديتى‌‌ جداى‌‌ از سرمديت‌‌ ذات‌‌ حقّ‌‌ قابل‌‌ تصور نيست، تا در نتيجه‌‌ آن‌‌ تعدد قدما لازم‌‌ بيايد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ پنجاه</ref>
در فصل‌‌ دوازدهم‌‌ - كه‌‌ آخرين‌‌ فصل‌‌ رساله‌‌ حاضر است‌‌ - درباره‌‌ نحوه‌‌ وجود عقول‌‌ فعال‌‌ گفتگو مى‌‌كند؛ اينكه‌‌ اين‌‌ عقول‌‌ وجود مستقلى‌‌ از وجود خداوند نداشته، در ذات‌‌ الهى‌‌ ناپيدايند و بنابراین، براى‌‌ آنها سرمديتى‌‌ جداى‌‌ از سرمديت‌‌ ذات‌‌ حقّ‌‌ قابل‌‌ تصور نيست، تا در نتيجه‌‌ آن‌‌ تعدد قدما لازم‌‌ بيايد<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ پنجاه</ref>


در تكمله‌‌ كوتاه‌‌ رساله‌‌ به‌‌ يك‌‌ مطلب‌‌ فرعى‌‌ درباره‌‌ غايت‌‌ حركت‌‌ افلاك‌‌ پرداخته، پس‌‌ از بيان‌‌ و نقد نظريه‌‌ قدما، ديدگاه‌‌ خود را به‌‌عنوان‌‌ يافته‌‌اى‌‌ نو و بر اساس‌‌ فرضيه‌‌ حركت‌‌ جوهرى‌‌ عرضه‌‌ مى‌‌دارد: افلاك‌‌ نيز همانند موجودات‌‌ عالم‌‌ عناصر در مسير پويايى‌‌ ذاتى‌‌ خود و براى‌‌ رسيدن‌‌ به‌‌ صورت‌‌ مفارق‌‌ محض، هر لحظه‌‌ به‌‌ زيور جوهرى‌‌ جديد و كمالى‌‌ تازه‌‌ آراسته‌‌ مى‌‌شوند كه‌‌ در لحظات‌‌ قبل‌‌ و بعد پيراسته‌‌ از آنند<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ پنجاه‌‌وسه</ref>
در تكمله‌‌ كوتاه‌‌ رساله‌‌ به‌‌ يك‌‌ مطلب‌‌ فرعى‌‌ درباره‌‌ غايت‌‌ حركت‌‌ افلاك‌‌ پرداخته، پس‌‌ از بيان‌‌ و نقد نظريه‌‌ قدما، ديدگاه‌‌ خود را به‌‌عنوان‌‌ يافته‌‌اى‌‌ نو و بر اساس‌‌ فرضيه‌‌ حركت‌‌ جوهرى‌‌ عرضه‌‌ مى‌‌دارد: افلاك‌‌ نيز همانند موجودات‌‌ عالم‌‌ عناصر در مسير پويايى‌‌ ذاتى‌‌ خود و براى‌‌ رسيدن‌‌ به‌‌ صورت‌‌ مفارق‌‌ محض، هر لحظه‌‌ به‌‌ زيور جوهرى‌‌ جديد و كمالى‌‌ تازه‌‌ آراسته‌‌ مى‌‌شوند كه‌‌ در لحظات‌‌ قبل‌‌ و بعد پيراسته‌‌ از آنند<ref>ر.ک: همان، صفحه‌‌ پنجاه‌‌وسه</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش