پرش به محتوا

مصادر الحكم الشرعي و القانون المدني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مشكوك' به 'مشکوک '
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ')
جز (جایگزینی متن - 'مشكوك' به 'مشکوک ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
#سيره: همان اجماع عملى است و علماء براى حجيّت آن دلايلى اقامه كرده‌اند. 18- شهرت: در لغت به‌معناى شايع و در اصطلاح بر سه قسم است: شهرت روايى، شهرت فتوايى، و شهرت عملى.
#سيره: همان اجماع عملى است و علماء براى حجيّت آن دلايلى اقامه كرده‌اند. 18- شهرت: در لغت به‌معناى شايع و در اصطلاح بر سه قسم است: شهرت روايى، شهرت فتوايى، و شهرت عملى.
#اصل برائت: هرگاه پس از مراجعه به ادله تكليف شرعى ترديد حاصل شود اصل برائت مى‌گويد: تكليف منتفى است پس در موضوع اصل برائت «شك در تكليف» اخذ شده است. شك و ترديد مذكور يا وجوبيه است و يا تحريميه و هريك از آنها نيز يا حكميه‌اند و يا موضوعيه. اغلب دانشمندان اصولى در تمام اقسام مذكور قائل به برائت عقلى و شرعى هستند.
#اصل برائت: هرگاه پس از مراجعه به ادله تكليف شرعى ترديد حاصل شود اصل برائت مى‌گويد: تكليف منتفى است پس در موضوع اصل برائت «شك در تكليف» اخذ شده است. شك و ترديد مذكور يا وجوبيه است و يا تحريميه و هريك از آنها نيز يا حكميه‌اند و يا موضوعيه. اغلب دانشمندان اصولى در تمام اقسام مذكور قائل به برائت عقلى و شرعى هستند.
#اصالة التخيير: وقتى اصل تكليف محرز شد و ترديد در مكلّفٌ‌به باشد و به بيان ديگر اصل الزام، قطعى امّا تعلّق آن به اين يا آن مشكوك باشد و جمع بين هر دو به صورت احتياط نيز مقدور نباشد و ترجيح يكى بر ديگرى نيز بلامرجّح باشد در چنين صورتى عقل حكم به تخيير كرده و اصالة التخيير را جارى مى‌داند. 21- ظن مطلق: ظنّى كه دليل خاص بر حجيّت آن اقامه نشده باشد ظن مطلق ناميده مى‌شود؛ مثل ظنّى كه بوسيله دليل انسداد حجيّت آن اثبات شود.
#اصالة التخيير: وقتى اصل تكليف محرز شد و ترديد در مكلّفٌ‌به باشد و به بيان ديگر اصل الزام، قطعى امّا تعلّق آن به اين يا آن مشکوک  باشد و جمع بين هر دو به صورت احتياط نيز مقدور نباشد و ترجيح يكى بر ديگرى نيز بلامرجّح باشد در چنين صورتى عقل حكم به تخيير كرده و اصالة التخيير را جارى مى‌داند. 21- ظن مطلق: ظنّى كه دليل خاص بر حجيّت آن اقامه نشده باشد ظن مطلق ناميده مى‌شود؛ مثل ظنّى كه بوسيله دليل انسداد حجيّت آن اثبات شود.
#اصل اشتغال: قاعده اشتغال عبارت است از حكم شارع يا عقل به لزوم انجام دادن يا ترك جميع محتملات تكليف در مورد شك در مكلّفٌ‌به. بيان ديگر در صورتى كه انسان به اصل تكليف مطمئن بوده ولى ترديد در وجوب يا حرمت يك مورد خاص پيدا كند براساس اين اصل مكلّف بايد كارى كند تا اطمينان به انجام دادن تكليف پيدا شود زيرا مجراى اصل احتياط شبهات مقرون به علم اجمالى است.
#اصل اشتغال: قاعده اشتغال عبارت است از حكم شارع يا عقل به لزوم انجام دادن يا ترك جميع محتملات تكليف در مورد شك در مكلّفٌ‌به. بيان ديگر در صورتى كه انسان به اصل تكليف مطمئن بوده ولى ترديد در وجوب يا حرمت يك مورد خاص پيدا كند براساس اين اصل مكلّف بايد كارى كند تا اطمينان به انجام دادن تكليف پيدا شود زيرا مجراى اصل احتياط شبهات مقرون به علم اجمالى است.
#استصحاب: استصحاب از مادّه صحب به معناى همراه داشتن است و در اصطلاح عبارت است از حكم به استمرار آنچه كه پيش‌تر وجود داشته است. آيا استصحاب از مسائل اصولى است و يا از قواعد فقهيه به شمار مى‌رود؟ در اين مسأله بين علماى اصول اختلاف است.
#استصحاب: استصحاب از مادّه صحب به معناى همراه داشتن است و در اصطلاح عبارت است از حكم به استمرار آنچه كه پيش‌تر وجود داشته است. آيا استصحاب از مسائل اصولى است و يا از قواعد فقهيه به شمار مى‌رود؟ در اين مسأله بين علماى اصول اختلاف است.
#قاعده يقين: وقتى علم به چيزى داريم سپس شك مى‌كنيم آيا علم ما مطابق با واقع بوده يا خير؟ به آن قاعده يقين مى‌گويند. عناصر تشكيل‌دهنده قاعده يقين عبارت است از: متعلّق شك و يقين يكى باشد، زمان مشكوك و متيقّن يكى باشد، زمان شك و يقين دو تا باشد. به قاعده يقين «شك سارى» هم اطلاق مى‌گردد چون شك متأخر به صورت قهقرايى سرايت به يقين كرده و يقين را مبدّل به شك مى‌كند.
#قاعده يقين: وقتى علم به چيزى داريم سپس شك مى‌كنيم آيا علم ما مطابق با واقع بوده يا خير؟ به آن قاعده يقين مى‌گويند. عناصر تشكيل‌دهنده قاعده يقين عبارت است از: متعلّق شك و يقين يكى باشد، زمان مشکوک  و متيقّن يكى باشد، زمان شك و يقين دو تا باشد. به قاعده يقين «شك سارى» هم اطلاق مى‌گردد چون شك متأخر به صورت قهقرايى سرايت به يقين كرده و يقين را مبدّل به شك مى‌كند.
#قاعده مقتضى و مانع: در هر موردى كه مقتضى احراز گشته و در وجود مانع شك و ترديد باشد اين قاعده مى‌گويد: حكم به وجود مقتضى مى‌كنيم. آنچه بين علما شهرت دارد اين است كه اين قاعده حجت نيست زيرا هيچ‌گونه دليلى بر حجيّت اين قاعده وجود ندارد.
#قاعده مقتضى و مانع: در هر موردى كه مقتضى احراز گشته و در وجود مانع شك و ترديد باشد اين قاعده مى‌گويد: حكم به وجود مقتضى مى‌كنيم. آنچه بين علما شهرت دارد اين است كه اين قاعده حجت نيست زيرا هيچ‌گونه دليلى بر حجيّت اين قاعده وجود ندارد.
#بررسى درباره شمّ فقاهت
#بررسى درباره شمّ فقاهت
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش