۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
اما در مورد اهميت و ارزش حقيقى اين كتاب همينقدر يادآور مىشويم كه فقه اسلام در آن زمينه كه به اصطلاح امروز حقوق خصوصى ناميده مىشود، بسط و توسعه فراوان يافته و كتابهاى بيشمار در هر يك از ابواب آن نگاشته شده ليكن فقها كمتر به مباحث حقوق عمومى پرداختهاند و به همين جهت كتابها در زمينه حقوق اساسى و ادارى و قوانين مالياتى و قوانين كيفرى و احكام مربوط به جنگ و صلح در زبان عربى هم معدود است و در فارسى به جرأت مىتوان گفت سلوك الملوك كتابى منحصر بهفرد و بىهمتا در اين زمينه است. | اما در مورد اهميت و ارزش حقيقى اين كتاب همينقدر يادآور مىشويم كه فقه اسلام در آن زمينه كه به اصطلاح امروز حقوق خصوصى ناميده مىشود، بسط و توسعه فراوان يافته و كتابهاى بيشمار در هر يك از ابواب آن نگاشته شده ليكن فقها كمتر به مباحث حقوق عمومى پرداختهاند و به همين جهت كتابها در زمينه حقوق اساسى و ادارى و قوانين مالياتى و قوانين كيفرى و احكام مربوط به جنگ و صلح در زبان عربى هم معدود است و در فارسى به جرأت مىتوان گفت سلوك الملوك كتابى منحصر بهفرد و بىهمتا در اين زمينه است. | ||
خنجى در سلوك الملوك برآن است كه طرحى جامع از يك دولت اسلامى ارائه دهد، دولتى كه بر اساس موازين شرع سازمان يافته و حدود و وظائف و اختيارات كارگزاران آن بر وفق فتاوى دو مكتب بزرگ فقهى حنفى و شافعى تبيين شده باشد.بعضى از مطالب كتاب منعكس كننده موضع خصمانه علماى اشعرى نسبت به فلسفه و فيلسوفان و مشتغلين به علوم غيرشرعى است. نگرانى فضلالله از آنجاست كه مىترسد متفلسفان با تسلطى كه در بحث و مناظره دارند علماى دين را تحتالشعاع خويش قرار دهند و احياناً يكى از آنها به سمت شيخالاسلامى منصوب شود و نظام آموزشى كشور را زير نفوذ تعليمات فلسفى بكشاند. | خنجى در سلوك الملوك برآن است كه طرحى جامع از يك دولت اسلامى ارائه دهد، دولتى كه بر اساس موازين شرع سازمان يافته و حدود و وظائف و اختيارات كارگزاران آن بر وفق فتاوى دو مكتب بزرگ فقهى حنفى و شافعى تبيين شده باشد.بعضى از مطالب كتاب منعكس كننده موضع خصمانه علماى اشعرى نسبت به فلسفه و فيلسوفان و مشتغلين به علوم غيرشرعى است. نگرانى فضلالله از آنجاست كه مىترسد متفلسفان با تسلطى كه در بحث و مناظره دارند علماى دين را تحتالشعاع خويش قرار دهند و احياناً يكى از آنها به سمت شيخالاسلامى منصوب شود و نظام آموزشى كشور را زير نفوذ تعليمات فلسفى بكشاند. بنابراین هشدار مىدهد كه منعفت علم ايشان كه اهل تفلسفند به مسلمانان نمىرسد بلكه اسلام را ضرر مىرساند. و براى اينكه جاى ترديدى در ميان نباشد علوم شرعيه را بر سه قسم تقسيم مىكند: قسم اول؛ حديث و تفسير و فقه، قسم دوم، كلام، اصول فقه و خلاف؛ قسم سوم، زبان و ادبيات عرب مشتمل بر نحو و صرف و اشتقاق و معانى و بيان و بديع. و اضافه مىكند آنچه وراى اين سه قسم است از علوم فلاسفه است كه از آن ميان فقط آموختن طب و اندكى از حساب و منطق را جايز مىداند كه در علوم شرعيه مورد نياز است. | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== |
ویرایش