۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'برخي' به 'برخی') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
بخش اول كتاب، در «ذكر هيئت افلاك و تأثير نجوم و تركيب عناصر و چگونگى اعمال آن» بوده و اقوال افلاطون و ارسطاطاليس درباره هيئت افلاك، رأس سرطان، رأس جدى و خط استوا و معرفى اركان چهارگانه (آتش، آب، هوا و زمين) و تأثير آنها بر تشكيل باد و باران و بيان اين عقيده كه زمين در ميان همه افلاك است و فلك از آن گريزان و بر آن محيط است، از موضوعات مهم اين بخش است.<ref>ر.ک: عطاران، فاطمه، 1378، ص8</ref> | بخش اول كتاب، در «ذكر هيئت افلاك و تأثير نجوم و تركيب عناصر و چگونگى اعمال آن» بوده و اقوال افلاطون و ارسطاطاليس درباره هيئت افلاك، رأس سرطان، رأس جدى و خط استوا و معرفى اركان چهارگانه (آتش، آب، هوا و زمين) و تأثير آنها بر تشكيل باد و باران و بيان اين عقيده كه زمين در ميان همه افلاك است و فلك از آن گريزان و بر آن محيط است، از موضوعات مهم اين بخش است.<ref>ر.ک: عطاران، فاطمه، 1378، ص8</ref> | ||
مسعودى پس از آن به «ذكر تقسيم زمان و فصول سال» پرداخته، تقسيمات چهارگانه فصول و مدت زمان آنها بر حسب ماه و روز و ساعت را برمىشمارد. قسمت انتهايى اين بخش، با گفتارى از بطلميوس | مسعودى پس از آن به «ذكر تقسيم زمان و فصول سال» پرداخته، تقسيمات چهارگانه فصول و مدت زمان آنها بر حسب ماه و روز و ساعت را برمىشمارد. قسمت انتهايى اين بخش، با گفتارى از بطلميوس پایان يافته است كه وى فصل بهار را به دوره طفوليت و فصل تابستان را به دوران جوانى و فصل پاييز را به كهولت و زمستان را به پيرى همانند كرده است.<ref>همان</ref> | ||
«ذكر بادهاى چهارگانه و محل وزش آن و عمل و اثر آن و مطالبى در ستايش و تذكار فضيلت مصر و امتياز آن بر جاهاى ديگر» عنوان بعدى است. بخش ديگر كتاب در «ذكر زمين و شكل آن و آنچه درباره مساحت و آباد و غير آباد آن گفتهاند» مىباشد. در اين بخش، مسعودى همه مناطق زمين را به دو قسمت آباد و غير آباد تقسيم كرده و مساحت زمين را بهتقريب بيست و چهار هزار ميل تخمين زده است. مسعودى در اثبات اين قضيه كه زمين كروى شكل است بيان مىكند كه اگر زمين مسطح بود و فرو رفتگى و برجستگى نداشت، گياهى وجود نداشت و آب درياها بر زمين روان بود و زراعت ميسر نمىشد.<ref>همان، ص8-9</ref> | «ذكر بادهاى چهارگانه و محل وزش آن و عمل و اثر آن و مطالبى در ستايش و تذكار فضيلت مصر و امتياز آن بر جاهاى ديگر» عنوان بعدى است. بخش ديگر كتاب در «ذكر زمين و شكل آن و آنچه درباره مساحت و آباد و غير آباد آن گفتهاند» مىباشد. در اين بخش، مسعودى همه مناطق زمين را به دو قسمت آباد و غير آباد تقسيم كرده و مساحت زمين را بهتقريب بيست و چهار هزار ميل تخمين زده است. مسعودى در اثبات اين قضيه كه زمين كروى شكل است بيان مىكند كه اگر زمين مسطح بود و فرو رفتگى و برجستگى نداشت، گياهى وجود نداشت و آب درياها بر زمين روان بود و زراعت ميسر نمىشد.<ref>همان، ص8-9</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
عناوين بعدى كتاب مربوط به خلافت خلفاى راشدين مىباشد. مسعودى ضمن توجه به نسب هريك از خلفا، به خلاصهاى از تاريخ سياسى، نام كاتبان، قاضيان و نقش انگشتر آنان بسنده كرده است. يك بخش از كتاب با يك عنوان جداگانه كه تنها يك صفحه از كل كتاب را تشكيل مىدهد، در «ذكر خلافت حسن بن على(ع)» است.<ref>ر.ک: همان</ref> | عناوين بعدى كتاب مربوط به خلافت خلفاى راشدين مىباشد. مسعودى ضمن توجه به نسب هريك از خلفا، به خلاصهاى از تاريخ سياسى، نام كاتبان، قاضيان و نقش انگشتر آنان بسنده كرده است. يك بخش از كتاب با يك عنوان جداگانه كه تنها يك صفحه از كل كتاب را تشكيل مىدهد، در «ذكر خلافت حسن بن على(ع)» است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
«تاريخ خلفاى اموى از آغاز تا | «تاريخ خلفاى اموى از آغاز تا پایان»، عنوان بعدى است و بيان حوادث مهم سياسى اين دوران مانند قيام امام حسين(ع)، قيام مختار، قدرتگيرى زبيريان، قيام ابن اشعث، قيام يزيد بن مهلب و قيام زيد، موضوعات عمده اين قسمت را تشكيل مىدهد.<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref> | ||
«ذكر حوادثى كه پس از قتل مروان بر بنى اميه گذشت»، عنوان بخش ديگر كتاب است. جريان پراكنده شدن بنى اميه در ولايات و چگونگى تشكيل حكومت امويان در اندلس بهوسيله عبدالرحمن بن معاوية بن هشام بن عبدالملك بن مروان در سال 139ق و ادامه اين حكومت تا سال وفات مسعودى و مختصرى از تاريخ حكومت هريك از اين خلفا در اين بخش مورد مداقه قرار گرفته است.<ref>همان، ص10</ref> | «ذكر حوادثى كه پس از قتل مروان بر بنى اميه گذشت»، عنوان بخش ديگر كتاب است. جريان پراكنده شدن بنى اميه در ولايات و چگونگى تشكيل حكومت امويان در اندلس بهوسيله عبدالرحمن بن معاوية بن هشام بن عبدالملك بن مروان در سال 139ق و ادامه اين حكومت تا سال وفات مسعودى و مختصرى از تاريخ حكومت هريك از اين خلفا در اين بخش مورد مداقه قرار گرفته است.<ref>همان، ص10</ref> |
ویرایش