۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'سياسي' به 'سیاسی') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
از آنجا كه اين سلسلههاى محلى در آستانه قيام شيعى سربداران و در رابطه با آن نقش عمده بازى كردند، لذا به بررسى اجمالى بعضى از آنها از جمله: آل مظفر، آل جلاير، آل چوپان، آل كرت و طغاتيموريه پرداخته شده است<ref>همان</ref> | از آنجا كه اين سلسلههاى محلى در آستانه قيام شيعى سربداران و در رابطه با آن نقش عمده بازى كردند، لذا به بررسى اجمالى بعضى از آنها از جمله: آل مظفر، آل جلاير، آل چوپان، آل كرت و طغاتيموريه پرداخته شده است<ref>همان</ref> | ||
در فصل دوم، به رهبران مذهبى سربداران پرداخته شده است. جناح رهبريت مذهبى سربداران، مركب از يك سلسله رهبران مذهبى بود كه با تقويت بعد انقلابى تشيع اثناعشرى، حركتى انقلابى در قسمت شرق جهان اسلام پديد آوردند. به اعتقاد نويسنده، تشيع و عرفانى كه اينان مبلغ آن بودند، با تشيع و عرفانى كه بعضى از عرفا و متصوفان اين عصر داشتند، فرق مىكرد. بسيارى از عرفا و شيوخ اين عصر، گوشهنشينى و اعتكاف را تبليغ مىكردند و كارى با | در فصل دوم، به رهبران مذهبى سربداران پرداخته شده است. جناح رهبريت مذهبى سربداران، مركب از يك سلسله رهبران مذهبى بود كه با تقويت بعد انقلابى تشيع اثناعشرى، حركتى انقلابى در قسمت شرق جهان اسلام پديد آوردند. به اعتقاد نويسنده، تشيع و عرفانى كه اينان مبلغ آن بودند، با تشيع و عرفانى كه بعضى از عرفا و متصوفان اين عصر داشتند، فرق مىكرد. بسيارى از عرفا و شيوخ اين عصر، گوشهنشينى و اعتكاف را تبليغ مىكردند و كارى با سیاسیات نداشتند و در واقع مىتوان گفت كه آنان نهاد مذهبى را جداى از نهاد سياسى فرض كرده و يا تن به آن داده بودند<ref>همان، ص 71</ref> | ||
به باور نويسنده، نهاد سياسى اين عصر كه در رأس آن بعضى از حكام ايلخانان قرار داشتند، ظاهر امر را نگهداشته و احترامى نسبت به نهاد مذهبى روا مىداشتند، ولى اين فقط ظاهر قضيه بود. بسيارى از اعمال و حركات نهاد سياسى، سازشى با اصول و احكام نهاد مذهبى نداشت. نهاد مذهبى اين عصر هم بيشتر مركب از علماى تسنن و عرفايى بود كه گوشهنشينى و اعتكاف را تبليغ مىكردند و در گوشه و كنار خانقاهها و زوايا و مدارس، به طالب علمى مشغول بودند و در واقع كارى با مسائل سياسى زمان نداشتند. ازاينرو، وقتى كه شيخ خليفه، مسائل سياسى زمان را در كسوت مسائل مذهبى مطرح كرد و در واقع جدايىناپذيرى دين و دولت را در چهارچوب تشيع اثناعشرى اعلام داشت، علماى رسمى و سنىمذهب زمان، او را محكوم به اين كردند كه «حديث دنيا» مىگويد و سر خروج دارد. همين اتهام را در خصوص شيخ حسن جورى و نيز سيد قوامالدين نيز ابراز داشتند و فتوا به محكوميت آنها دادند<ref>همان</ref> | به باور نويسنده، نهاد سياسى اين عصر كه در رأس آن بعضى از حكام ايلخانان قرار داشتند، ظاهر امر را نگهداشته و احترامى نسبت به نهاد مذهبى روا مىداشتند، ولى اين فقط ظاهر قضيه بود. بسيارى از اعمال و حركات نهاد سياسى، سازشى با اصول و احكام نهاد مذهبى نداشت. نهاد مذهبى اين عصر هم بيشتر مركب از علماى تسنن و عرفايى بود كه گوشهنشينى و اعتكاف را تبليغ مىكردند و در گوشه و كنار خانقاهها و زوايا و مدارس، به طالب علمى مشغول بودند و در واقع كارى با مسائل سياسى زمان نداشتند. ازاينرو، وقتى كه شيخ خليفه، مسائل سياسى زمان را در كسوت مسائل مذهبى مطرح كرد و در واقع جدايىناپذيرى دين و دولت را در چهارچوب تشيع اثناعشرى اعلام داشت، علماى رسمى و سنىمذهب زمان، او را محكوم به اين كردند كه «حديث دنيا» مىگويد و سر خروج دارد. همين اتهام را در خصوص شيخ حسن جورى و نيز سيد قوامالدين نيز ابراز داشتند و فتوا به محكوميت آنها دادند<ref>همان</ref> |
ویرایش