۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
در بوستان، انصاف و حقپذيرى فضيلتى است گرانقدر و ستودنى. بوستان جهان حقيقت است؛ | در بوستان، انصاف و حقپذيرى فضيلتى است گرانقدر و ستودنى. بوستان جهان حقيقت است؛ بنابراین در آنجا حقگويى و حقشنوى مقامى والا دارد و صداى بشردوستانه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در آنجا به گوش مىرسد؛ شبى كه نيمى از بغداد طعمه حريق مىشود، آن كسى كه خدا را شكر مىگويد (كه دكان ما را گزندى نبود)، سنگدل است و خودخواه. | ||
بوستان سعدى، زاده خيال و جهان مطلوب سعدى است؛ آكنده از نيكى، پاكى، ايمان و صفاست. در اين گلزار حقيقت و معنى، انسان آنگونه كه بايد باشد، رخ مىنمايد و شاعر با گشودن ده باب به روى خواننده كتاب، او را به آرمان شهرى از اخلاق و فضيلت رهنمون مىشود كه در آن، انسان بر قله رفيع آدميت برمىآيد و از رذايل اخلاقى، پاك مىشود. اين ده دريچه گشوده به انوار نيكى و زيبايى، به ترتيب عبارتند از موارد زير: | بوستان سعدى، زاده خيال و جهان مطلوب سعدى است؛ آكنده از نيكى، پاكى، ايمان و صفاست. در اين گلزار حقيقت و معنى، انسان آنگونه كه بايد باشد، رخ مىنمايد و شاعر با گشودن ده باب به روى خواننده كتاب، او را به آرمان شهرى از اخلاق و فضيلت رهنمون مىشود كه در آن، انسان بر قله رفيع آدميت برمىآيد و از رذايل اخلاقى، پاك مىشود. اين ده دريچه گشوده به انوار نيكى و زيبايى، به ترتيب عبارتند از موارد زير: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
او عشقبازى را از نفسپرستى جدا مىداند و حريم عشق معنوى را بسى بالاتر از آن مىشناسد كه به شهوات و تمايلات نفسانى آلوده گردد. | او عشقبازى را از نفسپرستى جدا مىداند و حريم عشق معنوى را بسى بالاتر از آن مىشناسد كه به شهوات و تمايلات نفسانى آلوده گردد. بنابراین به اعتقاد او، حتى علمى كه انسان را به قلمرو عشق حقيقى رهنمون نشود و به خداى نرساند، چيزى جز گمراهى و جهالت نيست. | ||
از جمله سجاياى اخلاقى [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، كه را در كمتر شاعر و نويسندهاى مىتوان يافت، شهامت او در بيان حقايق و لحن عتابآميزش در برابر حاكمان و قدرتمندان زمان و دنياداران از خدا بىخبر و زاهدنماهاى بىبصيرت است. هرچند كه در ميان آثار او قصايدى كه به سنت شاعران ستايشگر سروده شده كم نيست، اما تفاوت اين مدايح با ساير آثار مشابه، در اين است كه سعدى به رغم ديگر گويندگان مدايح متملق، بجاى چاپلوسى و غلو مبالغه در اوصاف ممدوح، غالباً به عنوان ناصحى دلسوز و بيمدهنده، صاحبان زر و زور و تزوير را به بىثباتى دنيا و زوالپذيرى قدرتهاى مادى و سرنوشت شوم و فرجام بد ستمگران متوجه مىكند و با تازيانه هوشيارى بخش ملامت و نصيحت به تأديب ممدوحان خويش مىپردازد و به ديندارى و خداپرستى و عدالت و نيكوكارى دعوتشان مىكند. | از جمله سجاياى اخلاقى [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، كه را در كمتر شاعر و نويسندهاى مىتوان يافت، شهامت او در بيان حقايق و لحن عتابآميزش در برابر حاكمان و قدرتمندان زمان و دنياداران از خدا بىخبر و زاهدنماهاى بىبصيرت است. هرچند كه در ميان آثار او قصايدى كه به سنت شاعران ستايشگر سروده شده كم نيست، اما تفاوت اين مدايح با ساير آثار مشابه، در اين است كه سعدى به رغم ديگر گويندگان مدايح متملق، بجاى چاپلوسى و غلو مبالغه در اوصاف ممدوح، غالباً به عنوان ناصحى دلسوز و بيمدهنده، صاحبان زر و زور و تزوير را به بىثباتى دنيا و زوالپذيرى قدرتهاى مادى و سرنوشت شوم و فرجام بد ستمگران متوجه مىكند و با تازيانه هوشيارى بخش ملامت و نصيحت به تأديب ممدوحان خويش مىپردازد و به ديندارى و خداپرستى و عدالت و نيكوكارى دعوتشان مىكند. |
ویرایش