پرش به محتوا

تعليقة علی شرح المنظومة السبزواري: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶: خط ۳۶:
#همان‌طور كه از نام اثر پيداست اين كتاب به زبان عربى نوشته شده و براى توضيح مطالب برخى از اشعار عربى را هم در آن آورده ولى به بسيارى از اشعار فارسى مانند شعرهاى مولوى و سنائى و [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و ميرفندرسكى نيز توجه و در هنگام بحث به آن استشهاد كرده است.
#همان‌طور كه از نام اثر پيداست اين كتاب به زبان عربى نوشته شده و براى توضيح مطالب برخى از اشعار عربى را هم در آن آورده ولى به بسيارى از اشعار فارسى مانند شعرهاى مولوى و سنائى و [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و ميرفندرسكى نيز توجه و در هنگام بحث به آن استشهاد كرده است.
#شارح درباره اينكه مراعات احترام اسماى تدوينى الهى ضرورى است تا چه برسد به اسماى تكوينى، بر اين نكته تأكيد كرده است كه زيرا اسماى تكوينى وجودشان تمام‌تر و كامل‌تر از اسماى تدوينى است همان‌طور كه وجود عينى از وجود لفظى و كتبى برتر است و اسماى تكوينى حقيقت تدوينيات هستند..<ref>متن كتاب، ص141</ref>
#شارح درباره اينكه مراعات احترام اسماى تدوينى الهى ضرورى است تا چه برسد به اسماى تكوينى، بر اين نكته تأكيد كرده است كه زيرا اسماى تكوينى وجودشان تمام‌تر و كامل‌تر از اسماى تدوينى است همان‌طور كه وجود عينى از وجود لفظى و كتبى برتر است و اسماى تكوينى حقيقت تدوينيات هستند..<ref>متن كتاب، ص141</ref>
#شارح در مورد موضوع منطق بر آن است كه موضوع منطق، معقولات ثانى منطقى است و بحث از وجود موضوع و ماهيت آن، از وظائف آن علم نيست و اگر بحث از معقولات ثانى از جهت هليه منطقيه و مائيت حقيقيه از وظائف منطقى نباشد پس بحث از كلى طبيعى از نظر وجود داشتن يا نداشتن در خارج، سزاوارتر است كه از موضوع علم منطق خارج باشد. بنابراين تحقيق در اين مسأله بر عهده منطقى نيست؛ بر عكس حكيم الهى كه وظيفه دارد درباره وجود مطلق و عوارض و احوالش پژوهش كند و ترديدى نيست كه موضوعات همه علوم، از عوارض موضوع و احوال حكمت الهى است. همان‌طوركه گفته شده است:{{شعر}}
#شارح در مورد موضوع منطق بر آن است كه موضوع منطق، معقولات ثانى منطقى است و بحث از وجود موضوع و ماهيت آن، از وظائف آن علم نيست و اگر بحث از معقولات ثانى از جهت هليه منطقيه و مائيت حقيقيه از وظائف منطقى نباشد پس بحث از كلى طبيعى از نظر وجود داشتن يا نداشتن در خارج، سزاوارتر است كه از موضوع علم منطق خارج باشد. بنابراین تحقيق در اين مسأله بر عهده منطقى نيست؛ بر عكس حكيم الهى كه وظيفه دارد درباره وجود مطلق و عوارض و احوالش پژوهش كند و ترديدى نيست كه موضوعات همه علوم، از عوارض موضوع و احوال حكمت الهى است. همان‌طوركه گفته شده است:{{شعر}}
#:{{ب|''من و تو عارض ذات وجوديم''|2=''مشبكهاى مرآت شهوديم''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''من و تو عارض ذات وجوديم''|2=''مشبكهاى مرآت شهوديم''}}{{پایان شعر}}
..<ref>متن كتاب، ص175</ref>
..<ref>متن كتاب، ص175</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش