۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در ابتداى تعليقه بر اين بخش، عنوان مىكند كه كتاب التوحيد، قلب علم حديث است و روح كتاب «الكافى»، سپس بيان مىكند كه علما اصرار دارند كه احاديثى كه اسنادى ضعيف دارند، در اين كتاب (باب توحيد) ذكر نشوند و در صورت ذكر، حتماً به ضعيف بودن سند آنها اشاره شود. اين روش، متفاوت با شيوه ايشان در ساير ابواب است. آنان در ابواب ديگر، تساهل روا مىدارند و چنين دقّتى را (خصوصاً در مندوبات احكام، مكروهات، قصص و فضايل اعمال) به كار نمىبندند. همچنين از نقل روايات جعلى امتناع كرده، به درج اين گونه روايات، حتى با تصريح بر موضوع بودنشان راضى نمىشوند. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در ابتداى تعليقه بر اين بخش، عنوان مىكند كه كتاب التوحيد، قلب علم حديث است و روح كتاب «الكافى»، سپس بيان مىكند كه علما اصرار دارند كه احاديثى كه اسنادى ضعيف دارند، در اين كتاب (باب توحيد) ذكر نشوند و در صورت ذكر، حتماً به ضعيف بودن سند آنها اشاره شود. اين روش، متفاوت با شيوه ايشان در ساير ابواب است. آنان در ابواب ديگر، تساهل روا مىدارند و چنين دقّتى را (خصوصاً در مندوبات احكام، مكروهات، قصص و فضايل اعمال) به كار نمىبندند. همچنين از نقل روايات جعلى امتناع كرده، به درج اين گونه روايات، حتى با تصريح بر موضوع بودنشان راضى نمىشوند. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پایان، از تمام كسانى كه از او اجازه روايت دارند، به اصرار مىخواهد كه آنچه را دانشمندان گذشته مورد تأكيد قرار دادهاند، فروگذار نكنند. | ||
باب حدوث العالم و اثبات المحدث | باب حدوث العالم و اثبات المحدث | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با توجّه به روايات اين باب، توضيح بيشترى نسبت به روايات دارد. در | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با توجّه به روايات اين باب، توضيح بيشترى نسبت به روايات دارد. در پایان روايت اوّل، بحثى راجع به هشام مطرح كرده و برخى از رواياتى را كه در شأن اوست، نقل مىكند. هشام از شاگردان ابوشاكر زنديق است و اين شاگردى، عقايد هشام را در هالهاى از ابهام فروبرده است. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به اين ايراد، اين گونه جواب مىدهد:الحكمة ضالة المؤمن تؤخذ حيث و جدت. | ||
نقد ديدگاه مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در مباحث اراده، از ديگر مطالبى است كه در اين بخش آمده است. بحثى در باب شرور، | نقد ديدگاه مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در مباحث اراده، از ديگر مطالبى است كه در اين بخش آمده است. بحثى در باب شرور، پایان بخش مباحث مربوط به اراده است. | ||
در باب «معانى الأسماء واشتقاقها»، روايتى بدين صورت آمده است: | در باب «معانى الأسماء واشتقاقها»، روايتى بدين صورت آمده است: | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مىكند و عنوان مىكند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشهاش از آنها بهرهمند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پردهها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله. | او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مىكند و عنوان مىكند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشهاش از آنها بهرهمند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پردهها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله. | ||
وى در | وى در پایان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | ||
''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. ''' | ''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. ''' | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
گويا دين زرتشت، كتابى به نام «زند» داشته است كه مجوس و ملحدان از آن پيروى مىكردند، لذا به آنها زنديق گفته شده است. | گويا دين زرتشت، كتابى به نام «زند» داشته است كه مجوس و ملحدان از آن پيروى مىكردند، لذا به آنها زنديق گفته شده است. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پایان اين تعليقه، به توثيق [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] - كه از روات است - پرداخته است. | ||
== نسخه شناسى == | == نسخه شناسى == |
ویرایش