۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبي ' به 'أبي') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
پدرش «نوح نجاتى» بعد از اينكه دروس دينى را در مدارس دينى آستانه (استانبول امروزى)، فراگرفت، براى خدمت به دين و آموزش مردم، به سرزمينش آلبانى برگشت و مردم براى يادگرفتن امور شرعى به وى مراجعه مىكردند. | پدرش «نوح نجاتى» بعد از اينكه دروس دينى را در مدارس دينى آستانه (استانبول امروزى)، فراگرفت، براى خدمت به دين و آموزش مردم، به سرزمينش آلبانى برگشت و مردم براى يادگرفتن امور شرعى به وى مراجعه مىكردند. | ||
محمد 9 ساله بود كه همراه پدرش به شام هجرت نمود و براى اولين بار به مدرسه ابتدائى «اسعاف خيرى» در دمشق پاگذاشت، اما چون پدرش نظام آموزشى مدرسه را براى فرزندش كافى و كامل نمىدانست، پس از | محمد 9 ساله بود كه همراه پدرش به شام هجرت نمود و براى اولين بار به مدرسه ابتدائى «اسعاف خيرى» در دمشق پاگذاشت، اما چون پدرش نظام آموزشى مدرسه را براى فرزندش كافى و كامل نمىدانست، پس از پایان دوره ابتدائى، وى را از مدرسه بيرون نمود و خودش با يك برنامهريزى دقيق، علمى و فشرده، به آموزش وى همت گماشت و قرآن، تجويد، نحو، صرف و فقه مذهب حنفى را به وى آموخت. همچنين بعضى از علوم دينى و عربى را نزد بعضى از دوستان پدرش مثل شيخ «سعيد برهانى» فراگرفت. | ||
هنگامى كه علامه حلب در آن زمان شيخ «راغب طباخ» از نبوغ و علاقه وى به علم حديث مطلع گرديد، براى بزرگداشت و اعتراف به فضل و بزرگىاش، اجازه روايت حديث به وى اعطا كرد. | هنگامى كه علامه حلب در آن زمان شيخ «راغب طباخ» از نبوغ و علاقه وى به علم حديث مطلع گرديد، براى بزرگداشت و اعتراف به فضل و بزرگىاش، اجازه روايت حديث به وى اعطا كرد. |
ویرایش