۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[نصیری، علی]] ( | [[نصیری، علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 106/5 /ن6آ5* | | کد کنگره =BP 106/5 /ن6آ5* | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''آشنايى با تاريخ و منابع حديثى''' اثر [[على نصيرى]]، تحليل و بررسى تاريخ و منابع حديثى شيعه و عامه مىباشد كه به زبان فارسى نگارش و | '''آشنايى با تاريخ و منابع حديثى''' اثر [[على نصيرى]]، تحليل و بررسى تاريخ و منابع حديثى شيعه و عامه مىباشد كه به زبان فارسى نگارش و نویسنده در سال 1385ش بر آن مقدمه زده است. | ||
کتاب به عنوان متن آموزشى مقطع كارشناسى و به سفارش مركز جهانى علوم اسلامى، | کتاب به عنوان متن آموزشى مقطع كارشناسى و به سفارش مركز جهانى علوم اسلامى، ویژه طلاب اهل سنت تنظيم شده است.<ref>مقدمه، ص12</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با پيشگفتار | کتاب با پيشگفتار نویسنده آغاز و مطالب در چهار بخش و هر بخش در ضمن سرفصلها و مباحث متعددى تنظيم شده است. | ||
بخشى از مباحث آغازين کتاب، از کتاب «حديثشناسى» و عموم مباحث بخشهاى سوم و چهارم، از کتاب «آشنايى با جوامع حديثى شيعه و اهل سنت»، هر دو تأليف نگارنده، برگرفته شده است. از آنجا كه مخاطبان اين کتاب، طلاب اهل سنت هستند، در بررسى جوامع حديثى، نخست جوامع حدثى اهل سنت معرفى شده و در معرفى جوامع حديثى شيعه، به معرفى كتب اربعه شيعه اكتفا شده است.<ref>همان، ص13</ref> | بخشى از مباحث آغازين کتاب، از کتاب «حديثشناسى» و عموم مباحث بخشهاى سوم و چهارم، از کتاب «آشنايى با جوامع حديثى شيعه و اهل سنت»، هر دو تأليف نگارنده، برگرفته شده است. از آنجا كه مخاطبان اين کتاب، طلاب اهل سنت هستند، در بررسى جوامع حديثى، نخست جوامع حدثى اهل سنت معرفى شده و در معرفى جوامع حديثى شيعه، به معرفى كتب اربعه شيعه اكتفا شده است.<ref>همان، ص13</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در بخش آغازين کتاب، به منظور آشنايى با كليات علم حديث، ابتدا جايگاه حديث در دينشناسى تبيين گرديده و سپس مهمترين اصطلاحات حديثى معرفى شده است. در آخر نيز حجيت سنت پيامبر(ص) و همچنين حجيت يا عدم حجيت اقوال صحابه و تابعين مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص15- 60</ref> | در بخش آغازين کتاب، به منظور آشنايى با كليات علم حديث، ابتدا جايگاه حديث در دينشناسى تبيين گرديده و سپس مهمترين اصطلاحات حديثى معرفى شده است. در آخر نيز حجيت سنت پيامبر(ص) و همچنين حجيت يا عدم حجيت اقوال صحابه و تابعين مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>متن کتاب، ص15- 60</ref> | ||
اسلام به عنوان آخرين و كاملترين دين آسمانى، دربردارنده مجموعهاى از باورها، آموزهها و برنامههاى عملى فردى و اجتماعى است كه در دو منبع بنيادين، انعكاس يافته است كه عبارتند از «قرآن» و «حديث».<ref>متن کتاب، ص17</ref>اينك جاى اين پرسش است كه اسلام چگونه به رغم | اسلام به عنوان آخرين و كاملترين دين آسمانى، دربردارنده مجموعهاى از باورها، آموزهها و برنامههاى عملى فردى و اجتماعى است كه در دو منبع بنيادين، انعكاس يافته است كه عبارتند از «قرآن» و «حديث».<ref>متن کتاب، ص17</ref>اينك جاى اين پرسش است كه اسلام چگونه به رغم محدویتهاى زمانى، جغرافيايى و فرهنگى عصر پيدايش خود، مىتواند به بشر سرمست و سرگردان امروز، «چگونه زيستن» و «چگونه انديشيدن» را بياموزد؟ آيا اين كار تنها به مدد قرآن انجام يافته است؟ بدون ترديد پاسخ منفى است؛ زيرا مسلمانان، حتى در عصر نزول قرآن، با پىجویى بسيارى از پرسشهاى خود درباره دين و قرآن به پيامبر(ص) مراجعه مىكردند. گویا اين امر براى آنان روشن بوده است كه بخشى از پاسخها در قلمرو دين، به پيامبر(ص) واگذار شده است؛ به نظر نویسنده، اگر اين واقعيت براى مسلمانان در عصر نزول قرآن به رغم سادگى و سطحى بودن بسيارى از پرسشهايشان، روشن بوده است، چگونه مىتوان در اين امر درنگ كرد كه پس از گذشت چهارده سده و با طرح شدن هزاران پرسش تازه، مىبايست در كنار قرآن از سنت كمك گرفت. اينجاست كه اهميت و جايگاه حديث در دين شناسى، آشكار مىگردد.<ref>همان، ص18- 19</ref> | ||
روايات، داراى اصطلاحات و تقسيمات زيادى هستند كه دانش «مصطلح الحديث» بررسى آنها را برعهده دارد. در اين ميان، تقسيم روايت به خبر «متواتر» و خبر «واحد» و تقسيمات سهگانه يا چهارگانه خبر واحد، جزو تقسيمات اوليه و اصلى احاديث است كه در اين بخش، به بررسى آنها پرداخته شده است.<ref>همان، ص35</ref> | روايات، داراى اصطلاحات و تقسيمات زيادى هستند كه دانش «مصطلح الحديث» بررسى آنها را برعهده دارد. در اين ميان، تقسيم روايت به خبر «متواتر» و خبر «واحد» و تقسيمات سهگانه يا چهارگانه خبر واحد، جزو تقسيمات اوليه و اصلى احاديث است كه در اين بخش، به بررسى آنها پرداخته شده است.<ref>همان، ص35</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در بخش دوم، در چهار قسمت زير، به آشنايى با تاريخ حديث پرداخته شده است. در قسمت اول، حديث در دوره پيامبر(ص) بررسى شده است. محورهاى ذكر شده اهتمام پيامبر(ص) به حديث، به شرح زير مىباشد: | در بخش دوم، در چهار قسمت زير، به آشنايى با تاريخ حديث پرداخته شده است. در قسمت اول، حديث در دوره پيامبر(ص) بررسى شده است. محورهاى ذكر شده اهتمام پيامبر(ص) به حديث، به شرح زير مىباشد: | ||
#جايگاه «فرهنگ و تعليم و تعلم» در اسلام: با توجه به اهتمامى كه اسلام به گواهى همگان نسبت به تعليم و تعلم داشته و در سرتاسر آيات و روايات منعكس است، | #جايگاه «فرهنگ و تعليم و تعلم» در اسلام: با توجه به اهتمامى كه اسلام به گواهى همگان نسبت به تعليم و تعلم داشته و در سرتاسر آيات و روايات منعكس است، نویسنده معتقد است نمىتوان مدعى شد كه پيامبر(ع) از سنت به عنوان دومين منبع دينشناسى غفلت داشته و نسبت به آن، اهتمام نداشته است. | ||
#اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث: به باور | #اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث: به باور نویسنده، روايت «من حفظ من امتي اربعين حديثاً...» و جمله «فيبلغ الشاهد الغائب» كه در حجةالوداع ابراز شد، از نمونههاى روشن اهتمام پيامبر(ص) به نشر حديث است. | ||
#اهتمام پيامبر(ص) به کتابت حديث: اين امر در دو محور ارزيابى شده است: | #اهتمام پيامبر(ص) به کتابت حديث: اين امر در دو محور ارزيابى شده است: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
ب) فراهم آمدن برخى از مكتوبات حديثى در عصر پيامبر نظير «الصحيفة الصادقة» نيز نشانگر چنين اهتمامى است.<ref>همان، ص80</ref> | ب) فراهم آمدن برخى از مكتوبات حديثى در عصر پيامبر نظير «الصحيفة الصادقة» نيز نشانگر چنين اهتمامى است.<ref>همان، ص80</ref> | ||
در قسمت دوم، به تبين حديث در دوران صحابه و تابعان پرداخته شده است. به اعتقاد | در قسمت دوم، به تبين حديث در دوران صحابه و تابعان پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، سوزاندن پانصد روايت و جلوگيرى از نقل حديث و تأكيد بر بسنده بودن قرآن، از نشانههاى مخالفت ابوبكر با کتابت و تدوین حديث است. نویسنده سوزاندن نگاشتههاى حديثى مسلمانان؛ فراخوانى صحابه از شهرهاى مختلف به مدينه براى جلوگيرى از نقل حديث و به زندان انداختن گروهى از صحابه به خاطر كثرت نقل احاديث پيامبر(ص) را نيز نشانگر مخالفت خليفه دوم با نقل کتابت و تدوین حديث دانسته است. كار مخالفت با کتابت و تدوین حديث در دوره عثمان، با شدت كمترى همچنان ادامه داشت.<ref>همان، ص93</ref> | ||
در توجيه علل و انگيزههاى ممانعت از نقل، کتابت و | در توجيه علل و انگيزههاى ممانعت از نقل، کتابت و تدوین حديث، سه توجيه ارائه شده است كه عبارتند از: روايات پيامبر(ص)؛ جلوگيرى از اختلاف مردم و بيم اختلاط حديث با قرآن. نكته قابل توجه آن است كه روايات مورد ادعا از پيامبر(ص)، از سه تن از صحابى به نام ابوسعيد خدرى، زيد بن ثابت و ابوهريره نقل شده كه همه آنها از نظر سند و دلالت، داراى اشكال هستند.<ref>همان</ref> | ||
در قسمت سوم کتاب به دوران آغاز نگارش پرداخته شده است. با آزاد شدن کتابت و | در قسمت سوم کتاب به دوران آغاز نگارش پرداخته شده است. با آزاد شدن کتابت و تدوین حديث كه به دستور عمربن عبدالعزيز در سال 101ق انجام گرفت و با فرمان او مبنى بر گردآورى سنت پيامبر(ص) از آغاز نيمه اول سده دوم تا پایان همين سده، گروهى از محدثان، به گردآورى روايات روى آورند. اولين گام پس از فراهم آمدن نخستين نگاشتههاى حديثى، تدوین «مسانيد» است. بر اين اساس، مسانيد متعددى نگاشته شده است از جمله «[[مسند طيالسى]]»، «[[مسند حميدى]]» و «[[مسند احمد بن حنبل]]». پس از دوران مسندنویسى، ادوار تدوین جوامع حديثى و تنظيم و تنقيح جوامع حديثى در تاريخ حديث اهل سنت شكل گرفت و تدوین صحاح سته، دستاورد همين مرحله تاريخى است. از سده سوم تا سده دهم، دانشهاى حديثى مختلفى شكل گرفت و تكامل يافت كه عبارتند از: رجال حديث، مصطلح الحديث و فقه الحديث، غريب الحديث، مختلف الحديث و ناسخ و منسوخ حديث.<ref>همان، ص105</ref> | ||
در چهارمين قسمت، مرورى كوتاه به تاريخ حديث شيعه شده است. تاريخ حديث شيعه از جهات مختلفى با تاريخ حديث اهل سنت، متفاوت است. عالمان شيعه معتقداند ممانعت از کتابت و | در چهارمين قسمت، مرورى كوتاه به تاريخ حديث شيعه شده است. تاريخ حديث شيعه از جهات مختلفى با تاريخ حديث اهل سنت، متفاوت است. عالمان شيعه معتقداند ممانعت از کتابت و تدوین حديث پس از پيامبر(ص) كارى ناروا بود و زمينه را براى گسترش جعل حديث فراهم آورد؛ از نگاه آنان، ائمه(ع) پس از پيامبر(ص) به کتابت و تدوین حديث اهتمام داشته، در نتيجه اصول اربعمأة شكل گرفت و با تكيه بر آنها، كتب اربعه حديثى تدوین يافت.<ref>همان، ص114</ref> | ||
بخش سوم کتاب به آشنايى با جوامع حديثى اهل سنت.<ref>همان، ص117- 194</ref>و بخش چهارم، به آشنايى با جوامع حديثى شيعه اختصاص يافته است.<ref>همان، ص195- 249</ref>جوامع حديثى اهل سنت عبارتند از: [[موطأ مالك بن انس]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[صحيح بخارى]]، [[صحيح مسلم]]، [[سنن ابى داود]]، [[سنن ترمذى]]، [[سنن نسايى]] و [[سنن ابن ماجه]]. «[[الکافی|[[الکافی|كافى]]»، «[[منلايحضرهالفقيه]]»، «[[تهذیب الاحکام|تهذيب الأحكام في شرح المقنعة]]» و «[[الاستبصار فيما اختلف من الأخبار]]» نيز جوامع حديثى شيعه مىباشد. | بخش سوم کتاب به آشنايى با جوامع حديثى اهل سنت.<ref>همان، ص117- 194</ref>و بخش چهارم، به آشنايى با جوامع حديثى شيعه اختصاص يافته است.<ref>همان، ص195- 249</ref>جوامع حديثى اهل سنت عبارتند از: [[موطأ مالك بن انس]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[صحيح بخارى]]، [[صحيح مسلم]]، [[سنن ابى داود]]، [[سنن ترمذى]]، [[سنن نسايى]] و [[سنن ابن ماجه]]. «[[الکافی|[[الکافی|كافى]]»، «[[منلايحضرهالفقيه]]»، «[[تهذیب الاحکام|تهذيب الأحكام في شرح المقنعة]]» و «[[الاستبصار فيما اختلف من الأخبار]]» نيز جوامع حديثى شيعه مىباشد. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده | فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهاى کتاب آمده است. پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش