پرش به محتوا

ابن سناء‌الملک، هبةالله بن جعفر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۳۹: خط ۳۹:
ابن سناءالملك در حدود سال 550 در خانواده‌اى شيعه مذهب و مرفه در قاهره به دنيا آمد. پدرش كه توجه خاصى به تعليم و تربيت او داشت، او را از كودكى به دست استادان علم و ادب سپرد. ابتدا قرآن را نزد شريف خطيب ناصر بن حسن زيدى، و نحو را نزد ابومحمد عبدالله بن بَرّى فراگرفت و سپس در اسكندريه از ابوطاهر احمد سلفى حديث شنيد. از استادان ديگر وى قاضى فاضل و ابوالمحاسن بهنسى را مى‌توان نام برد. برخى او را حافظ قرآن نيز دانسته‌اند.
ابن سناءالملك در حدود سال 550 در خانواده‌اى شيعه مذهب و مرفه در قاهره به دنيا آمد. پدرش كه توجه خاصى به تعليم و تربيت او داشت، او را از كودكى به دست استادان علم و ادب سپرد. ابتدا قرآن را نزد شريف خطيب ناصر بن حسن زيدى، و نحو را نزد ابومحمد عبدالله بن بَرّى فراگرفت و سپس در اسكندريه از ابوطاهر احمد سلفى حديث شنيد. از استادان ديگر وى قاضى فاضل و ابوالمحاسن بهنسى را مى‌توان نام برد. برخى او را حافظ قرآن نيز دانسته‌اند.


او در جوانى ذوق و استعداد خود را در زمينه شعر و ادب آزمود و با سرودن قصايدى در مدح صلاح‌الدين ايوبى و ديگر كارگزارانش مخصوصاً وزير عبدالرحيم بيسانى معروف به قاضى فاضل نبوغ خود را ظاهر ساخت. در آن زمان اگرچه جنگهاى صليبى افكار وزرا و كارگزاران حكومتى را به خود مشغول مى‌داشت، اما آنان را از توجه به ادبا و شعرا كه اهميت قصايد حماسى ايشان كمتر از اهميت ضربات شمشير جنگجويان نبود، باز نداشت. از اين‌رو مدايح ابن سناءالملك به‌زودى در دل آنان جاى گرفت و وى از مقربان آنان شد.
او در جوانى ذوق و استعداد خود را در زمينه شعر و ادب آزمود و با سرودن قصايدى در مدح صلاح‌الدين ايوبى و ديگر كارگزارانش مخصوصاً وزير عبدالرحيم بيسانى معروف به قاضى فاضل نبوغ خود را ظاهر ساخت. در آن زمان اگرچه جنگهاى صليبى افكار وزرا و كارگزاران حكومتى را به خود مشغول مى‌داشت، اما آنان را از توجه به ادبا و شعرا كه اهميت قصايد حماسى ايشان كمتر از اهميت ضربات شمشير جنگجویان نبود، باز نداشت. از اين‌رو مدايح ابن سناءالملك به‌زودى در دل آنان جاى گرفت و وى از مقربان آنان شد.


ابتداى آشنايى ابن سناءالملك با قاضى فاضل وزير ايوبى به درستى روشن نيست، اما از قراين چنين برمى‌آيد كه آغاز آن قبل از رفتن قاضى فاضل به شام (در 570ق) است و علت اين آشنايى احتمالاً روابط دوستانه بين قاضى با پدر او بوده است. قاضى فاضل كه از علما و انديشمندان عصر خود بود و در دستگاه خلافت ايوبيان و مخصوصاً نزد صلاح‌الدين ايوبى منزلتى والا داشت، در پيشرفت و به شهرت رسيدن ابن سناءالملك سخت مؤثر بود، و ابن سناءالملك خود در بسيارى از اشعارش بدين امر اشاره كرده، شهرت و آوازۀ خود را مديون او مى‌داند. پس از آنكه قاضى فاضل در ركاب صلاح‌الدين ايوبى به دمشق رفت، نيز ارتباط آن دو قطع نشد تا اينكه در 571ق قاضى فاضل او را به شام دعوت كرد و در ديوان انشا به كار گماشت.
ابتداى آشنايى ابن سناءالملك با قاضى فاضل وزير ايوبى به درستى روشن نيست، اما از قراين چنين برمى‌آيد كه آغاز آن قبل از رفتن قاضى فاضل به شام (در 570ق) است و علت اين آشنايى احتمالاً روابط دوستانه بين قاضى با پدر او بوده است. قاضى فاضل كه از علما و انديشمندان عصر خود بود و در دستگاه خلافت ايوبيان و مخصوصاً نزد صلاح‌الدين ايوبى منزلتى والا داشت، در پيشرفت و به شهرت رسيدن ابن سناءالملك سخت مؤثر بود، و ابن سناءالملك خود در بسيارى از اشعارش بدين امر اشاره كرده، شهرت و آوازۀ خود را مديون او مى‌داند. پس از آنكه قاضى فاضل در ركاب صلاح‌الدين ايوبى به دمشق رفت، نيز ارتباط آن دو قطع نشد تا اينكه در 571ق قاضى فاضل او را به شام دعوت كرد و در ديوان انشا به كار گماشت.
خط ۴۵: خط ۴۵:
ابن سناءالملك در قاهره با چند تن از ادبا و انديشمندان عصر خود مجالس و محافلى ادبى تشكيل داده بود و در اين محافل كه گاه با عيش و نوش نيز همراه بود از بزرگان علم و ادب براى مباحثه و مناظره در زمينه‌هاى مختلف ادبى دعوت مى‌كرد، و در اين كار چندان جدى بود كه اگر شاعر يا اديبى دعوتش را نمى‌پذيرفت، او را تهديد به هجو مى‌كرد. على بن ظافر صاحب بدائع البدائه و ابوعلى ديباجى از جمله كسانى بوده‌اند كه در اين محافل شركت داشته‌اند. ابن عُنَين نيز كه در اين ايام گذارش به مصر افتاده بود، مدتى در جمع آنان حاضر مى‌شد.
ابن سناءالملك در قاهره با چند تن از ادبا و انديشمندان عصر خود مجالس و محافلى ادبى تشكيل داده بود و در اين محافل كه گاه با عيش و نوش نيز همراه بود از بزرگان علم و ادب براى مباحثه و مناظره در زمينه‌هاى مختلف ادبى دعوت مى‌كرد، و در اين كار چندان جدى بود كه اگر شاعر يا اديبى دعوتش را نمى‌پذيرفت، او را تهديد به هجو مى‌كرد. على بن ظافر صاحب بدائع البدائه و ابوعلى ديباجى از جمله كسانى بوده‌اند كه در اين محافل شركت داشته‌اند. ابن عُنَين نيز كه در اين ايام گذارش به مصر افتاده بود، مدتى در جمع آنان حاضر مى‌شد.


آنچه بيشتر باعث شهرت و بلندى آوازه ابن سناءالملك شد، تدوين اصول و قواعد موشحات است. از زمان ظهور موشحات تا عصر او كه بيش از سه قرن مى‌گذشت، هنوز كسى به جمع‌بندى و تدوين اصول و موازين كلى موشحات نپرداخته بود.
آنچه بيشتر باعث شهرت و بلندى آوازه ابن سناءالملك شد، تدوین اصول و قواعد موشحات است. از زمان ظهور موشحات تا عصر او كه بيش از سه قرن مى‌گذشت، هنوز كسى به جمع‌بندى و تدوین اصول و موازين كلى موشحات نپرداخته بود.


اشعار او گرچه از ويژگى‌هاى شعر آن زمان، چون سادگى الفاظ، لطافت معانى، تقليد، عدم تجديد و نوآورى و به‌كارگيرى محسنات بديعى از قبيل جناس، طباق و توريه تهى نيست.
اشعار او گرچه از ویژگى‌هاى شعر آن زمان، چون سادگى الفاظ، لطافت معانى، تقليد، عدم تجديد و نوآورى و به‌كارگيرى محسنات بديعى از قبيل جناس، طباق و توريه تهى نيست.


درباره مذهب وى اختلاف است: عده‌اى از متأخرين او را سنى دانسته‌اند، اما ابن‌سعيد اندلسى او را از شيعيان تندرو خوانده است. شايد نظر ابن‌سعيد به صواب نزدیک ‌تر باشد، زيرا برخى از اشعارى كه در ديوانش آمده نيز، شيعه بودن او را تأييد مى‌كند، به ويژه ابياتى كه با حزن و اندوه در وصف روز عاشورا و كشته شدن مظلومانه حسين بن على(ع) سروده و ضمن اينكه قاتلين او را ياغى و دشمن دين خوانده، وى را شفيع حوائج خود دانسته است.
درباره مذهب وى اختلاف است: عده‌اى از متأخرين او را سنى دانسته‌اند، اما ابن‌سعيد اندلسى او را از شيعيان تندرو خوانده است. شايد نظر ابن‌سعيد به صواب نزدیک ‌تر باشد، زيرا برخى از اشعارى كه در ديوانش آمده نيز، شيعه بودن او را تأييد مى‌كند، به ویژه ابياتى كه با حزن و اندوه در وصف روز عاشورا و كشته شدن مظلومانه حسين بن على(ع) سروده و ضمن اينكه قاتلين او را ياغى و دشمن دين خوانده، وى را شفيع حوائج خود دانسته است.


==وفات==
==وفات==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش