۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[دستغیب، عبدالحسین]] ( | [[دستغیب، عبدالحسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 247/8 /د5الف3 | | کد کنگره =BP 247/8 /د5الف3 | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#عقاب آخرتى غير از عقوبت دنيوى است و... | #عقاب آخرتى غير از عقوبت دنيوى است و... | ||
در جلسه چهارم، نكاتى پيرامون كيفيت | در جلسه چهارم، نكاتى پيرامون كيفيت تكوین و خلقت انسان بيان شده است. آيتالله دستغيب، معتقد است كه انسان بايد در دستگاه بدن خود، دقت كرده و ببيند كه يك عضو بدن، بدون فايده آفريده نشده است، يك رگ زيادى نيست، يك استخوان كه نفعى نداشته باشد، يافت نمىشود و اگر كسى خيال كند كه عضوى بىفايده است، بايد در فهم خودش خدشه كند. | ||
جلسه پنجم، به بيان حكمت الهى در بدن انسان اختصاص يافته است. آيتالله دستغيب با اشاره به آيه پنجم تا هشتم سوره طارق، بيان مىدارد كه در اين آيات، حكمت تدبر در نطفه و ابتداى | جلسه پنجم، به بيان حكمت الهى در بدن انسان اختصاص يافته است. آيتالله دستغيب با اشاره به آيه پنجم تا هشتم سوره طارق، بيان مىدارد كه در اين آيات، حكمت تدبر در نطفه و ابتداى تكوین انسان، مبرهن و روشن مىگردد. در اين آيه خداوند مىفرمايد كه انسان بايد بنگرد از چه آفريده شده تا هم خداى خود و هم بازگشت خویش را بشناسد كه از قطره آبى، چه ساختمان عجيبى تشكيل شده كه سرتاسر، حكمت و مصلحت است. | ||
در جلسه ششم، به بررسى معناى انقلاب فرهنگى كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) آن را عنوان فرموده بودند، پرداخته شده است. آيتالله دستغيب معتقد است كه منظور از انقلاب فرهنگى، اين نيست كه درسهاى متداول در دانشگاهها و مدارس، از جمله فيزيك، شيمى، مهندسى و... متوقف گرديده و ديگر كسى دنبال تحصيل اين علوم نرود، يا طلاب علوم دينى، فقه و اصول نخوانند، بلكه برنامههاى تحصيلى بايد برقرار بوده و كاملتر و بهتر تدريس شوند، زيرا انقلاب ما، نياز زيادى به افراد متخصص دارد، بلكه منظور اين است كه بايد آموزش و پرورش اسلامى كه همان تعليم و تربيت انسانى است، در دبيرستانها و دانشگاهها رايج گردد. ايشان معتقدند كه همراه با آموزش، بايد «پرورش و تهذيب» هم باشد، زيرا انسانها بايد خوىهاى حيوانى را بفهمند و از آن بپرهيزند و خوىهاى انسانى را نيز بدانند و به آن عمل كنند. به نظر ايشان بايد همراه دانش، عمل و تهذيب باشد و راه فرار از صفات حيوانى و آراسته شدن به ملكات انسانى، بايد تعليم شود. | در جلسه ششم، به بررسى معناى انقلاب فرهنگى كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) آن را عنوان فرموده بودند، پرداخته شده است. آيتالله دستغيب معتقد است كه منظور از انقلاب فرهنگى، اين نيست كه درسهاى متداول در دانشگاهها و مدارس، از جمله فيزيك، شيمى، مهندسى و... متوقف گرديده و ديگر كسى دنبال تحصيل اين علوم نرود، يا طلاب علوم دينى، فقه و اصول نخوانند، بلكه برنامههاى تحصيلى بايد برقرار بوده و كاملتر و بهتر تدريس شوند، زيرا انقلاب ما، نياز زيادى به افراد متخصص دارد، بلكه منظور اين است كه بايد آموزش و پرورش اسلامى كه همان تعليم و تربيت انسانى است، در دبيرستانها و دانشگاهها رايج گردد. ايشان معتقدند كه همراه با آموزش، بايد «پرورش و تهذيب» هم باشد، زيرا انسانها بايد خوىهاى حيوانى را بفهمند و از آن بپرهيزند و خوىهاى انسانى را نيز بدانند و به آن عمل كنند. به نظر ايشان بايد همراه دانش، عمل و تهذيب باشد و راه فرار از صفات حيوانى و آراسته شدن به ملكات انسانى، بايد تعليم شود. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در پايان اين جلسه، مطالبى پيرامون خشم عنوان شده است. به اعتقاد ايشان، خشم از جهت حيوانيتى كه انسان دارد، امرى طبيعى بوده و حسى است كه از احساس ناملايم از ديگرى، يا چيزى در انسان يا حيوان، وقتى با مانعى در مقصدش برخورد مىكند يا خلاف ميلى مشاهده مىنمايد، پيدا مىشود. | در پايان اين جلسه، مطالبى پيرامون خشم عنوان شده است. به اعتقاد ايشان، خشم از جهت حيوانيتى كه انسان دارد، امرى طبيعى بوده و حسى است كه از احساس ناملايم از ديگرى، يا چيزى در انسان يا حيوان، وقتى با مانعى در مقصدش برخورد مىكند يا خلاف ميلى مشاهده مىنمايد، پيدا مىشود. | ||
در جلسه هفتم، خشم رحمانى و شيطانى توضيح داده شده است. آيتالله دستغيب وجود خشم را در انسان ضروى دانسته و معتقد است آدمى بدون اينكه خشم داشته باشد، نمىتواند زندگى كند، ولى به شرطى كه آن را در راه صحيح به كار بيندازد. به اعتقاد ايشان، وجود خشم در انسان لازم است تا در راه انسانيت آن را به كار ببرد؛ اگر خشم وجود نداشته باشد، با وجود موانع، چگونه به حيات | در جلسه هفتم، خشم رحمانى و شيطانى توضيح داده شده است. آيتالله دستغيب وجود خشم را در انسان ضروى دانسته و معتقد است آدمى بدون اينكه خشم داشته باشد، نمىتواند زندگى كند، ولى به شرطى كه آن را در راه صحيح به كار بيندازد. به اعتقاد ايشان، وجود خشم در انسان لازم است تا در راه انسانيت آن را به كار ببرد؛ اگر خشم وجود نداشته باشد، با وجود موانع، چگونه به حيات خویش ادامه مىدهد؟ اما اگر اين خشم را در راه حيوانى و هوا و هوس به كار ببرد، آنگاه اين خصلت، موجب سقوطش از عالم انسانى مىگردد. | ||
در جلسه هشتم، شهوت، منشأ تداوم نسل بشر دانسته شده است. به اعتقاد | در جلسه هشتم، شهوت، منشأ تداوم نسل بشر دانسته شده است. به اعتقاد نویسنده، شهوت و غضب، دو قوهاى است كه خداوند به قدرت قاهرهاش تكوینا در انسان قرار داده و دوام حيات آدمى، بسته به اين دو نيروست، چون شهوت براى جلب منفعت و غضب براى دفع مضرات است، لكن اين شهوت و غضبى كه لازمه زندگى آدمى است، بهگونهاى مىباشد كه جهت معنوى و اخروى زندگى نيز به اين دو قوه مربوط است، زيرا بايد حد وسط را در آن ملاحظه كرده و از افراط و تفريط پرهيز نمايد و تشخيص حد وسط نيز به عهده عقل سليم و شرع مقدس است. | ||
آيتالله دستغيب در جلسه نهم، به اين نكته اشاره دارند كه اطاعت شهوت و غضب از قوه عقل لازم است، زيرا اگر اين دو قوه تابع عقل باشند، سعادت آدمى حاصل شده و حيات طيبه دنيوى و حيات ابدى و اخروىاش، تأمين مىگردد؛ اگر عقل، حاكم شد؛ به اينكه افراط و تفريط در هريك از اين دو قوه را ترك كرده و حد وسط آن را رعايت كند، به كمال انسانى مىرسد وگرنه در هريك از افراط و تفريط، تباهى و سقوط است. | آيتالله دستغيب در جلسه نهم، به اين نكته اشاره دارند كه اطاعت شهوت و غضب از قوه عقل لازم است، زيرا اگر اين دو قوه تابع عقل باشند، سعادت آدمى حاصل شده و حيات طيبه دنيوى و حيات ابدى و اخروىاش، تأمين مىگردد؛ اگر عقل، حاكم شد؛ به اينكه افراط و تفريط در هريك از اين دو قوه را ترك كرده و حد وسط آن را رعايت كند، به كمال انسانى مىرسد وگرنه در هريك از افراط و تفريط، تباهى و سقوط است. |
ویرایش