۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
وى پس از چندى آمد و شد در مجلس محدثان، مجذوب حلقه فقه ابوحنيفه شد و ملازمت او را اختيار كرد. بدين ترتيب، وى وارد دوره جديدى از تحصيل خود شد كه يكسره، شخصيت علمى او را دگرگون ساخت و او را كه ممكن بود در زمره عالمان اصحاب حديث جاى گيرد، به يكى از بزرگترين فقيهان اصحاب رأى، مبدل ساخت. وى در اين دوره از زندگى خود، همچنان با فقر شديدى روبهرو بود و به روايتى، از كمك مالى ابوحنيفه، گذران زندگى مىكرد. | وى پس از چندى آمد و شد در مجلس محدثان، مجذوب حلقه فقه ابوحنيفه شد و ملازمت او را اختيار كرد. بدين ترتيب، وى وارد دوره جديدى از تحصيل خود شد كه يكسره، شخصيت علمى او را دگرگون ساخت و او را كه ممكن بود در زمره عالمان اصحاب حديث جاى گيرد، به يكى از بزرگترين فقيهان اصحاب رأى، مبدل ساخت. وى در اين دوره از زندگى خود، همچنان با فقر شديدى روبهرو بود و به روايتى، از كمك مالى ابوحنيفه، گذران زندگى مىكرد. | ||
برپايه برخى از روايات، وى 17 سال با ابوحنيفه مصاحبت داشت و اين مدت، با تاريخ بازگشت ابوحينفه از حجاز به كوفه در 132ق و درگذشت او در 150ق هماهنگى دارد؛ ليكن به نظر مىرسد كه كاهش دلبستگى ابويوسف به حلقههاى درس محدثان و جذب شدن او به فقهِ رأىگراى ابوحنيفه، امرى تدريجى بوده است. به هر روى، اين دوره از تحصيل وى نيز با وفات ابوحنيفه | برپايه برخى از روايات، وى 17 سال با ابوحنيفه مصاحبت داشت و اين مدت، با تاريخ بازگشت ابوحينفه از حجاز به كوفه در 132ق و درگذشت او در 150ق هماهنگى دارد؛ ليكن به نظر مىرسد كه كاهش دلبستگى ابويوسف به حلقههاى درس محدثان و جذب شدن او به فقهِ رأىگراى ابوحنيفه، امرى تدريجى بوده است. به هر روى، اين دوره از تحصيل وى نيز با وفات ابوحنيفه پایان پذيرفت و از آن پس، ابويوسف به عنوان برجستهترين شاگرد ابوحنيفه و به سان فقيهى مبرز، در محافل علمى عراق، نامدار شد. | ||
وى چندى بعد، از كوفه به بغداد آمد و در روزگار خلافت مهدى عباسى، در بغداد منصب قضا يافت. در برخى منابع انتصاب وى بدين منصب را بىدرنگ پس از درگذشت ابوبكر بن عبدالله بن محمد بن ابى سبره، قاضى بغداد، در 162ق779/م آوردهاند.در 166ق كه مهدى، فرزند و وليعهد خود موسى را به گرگان فرستاد، ابويوسف را با وى همراه ساخت و فرزند او يوسف را كه خود فقيهى توانا بود، برجاى پدر، به قضاى بغداد نشانيد. | وى چندى بعد، از كوفه به بغداد آمد و در روزگار خلافت مهدى عباسى، در بغداد منصب قضا يافت. در برخى منابع انتصاب وى بدين منصب را بىدرنگ پس از درگذشت ابوبكر بن عبدالله بن محمد بن ابى سبره، قاضى بغداد، در 162ق779/م آوردهاند.در 166ق كه مهدى، فرزند و وليعهد خود موسى را به گرگان فرستاد، ابويوسف را با وى همراه ساخت و فرزند او يوسف را كه خود فقيهى توانا بود، برجاى پدر، به قضاى بغداد نشانيد. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
آنگاه كه پيك بغدا به گرگان رسيد و خبر درگذشت مهدى و به خلافت رسيدن موسى را آورد، ابويوسف همراه موسى، رهسپار بغداد شد. موسى كه با لقب هادى به خلافت رسيده بود، قضاى بغداد را از نو به ابويوسف سپرد ولى كمتر از دو سال نگذشت كه هادى وفات يافت. | آنگاه كه پيك بغدا به گرگان رسيد و خبر درگذشت مهدى و به خلافت رسيدن موسى را آورد، ابويوسف همراه موسى، رهسپار بغداد شد. موسى كه با لقب هادى به خلافت رسيده بود، قضاى بغداد را از نو به ابويوسف سپرد ولى كمتر از دو سال نگذشت كه هادى وفات يافت. | ||
هارون نيز ابويوسف را مورد عنايت خاص خود قرار داد و بر منصب قضاى بغداد ابقا كرد و او همچنان تا | هارون نيز ابويوسف را مورد عنايت خاص خود قرار داد و بر منصب قضاى بغداد ابقا كرد و او همچنان تا پایان عمر، عهدهدار اين سمت بود. هارون چندى بعد ابويوسف را لقب قاضى القضات داد و اين نخستين بار در تمدن اسلامى بود كه چنين لقبى به كسى اعطا مىشد. هرچند به درستى دانسته نيست كه قاضى القضات در آن هنگام چه اختيارات و مسئوليتهايى داشته است، ولى از برخى حكايات پراكنده برمىآيد كه ابويوسف، عزل و نصب قاضيان ولايات را برعهده داشته است. | ||
در اين دوره، ابويوسف بارها همراه هارون به سفر مىرفت و در غياب او، فرزندش يوسف، برجاى او مىنشست. از جمله اين سفرها، مىتوان از دو سفر او به بصره در 176ق و 180ق ياد كرد. وى همچنين به همراه خلفيه، سفرى به حجاز داشت كه مطابق روايات، در خلال همين سفر، در مكه با امام موسى كاظم(ع) درباره برخى از مسائل مربوط به احرام، مناظرهگونهاى داشت و امام(ع) پيروى از قياس را مورد نكوهش قرار داد. | در اين دوره، ابويوسف بارها همراه هارون به سفر مىرفت و در غياب او، فرزندش يوسف، برجاى او مىنشست. از جمله اين سفرها، مىتوان از دو سفر او به بصره در 176ق و 180ق ياد كرد. وى همچنين به همراه خلفيه، سفرى به حجاز داشت كه مطابق روايات، در خلال همين سفر، در مكه با امام موسى كاظم(ع) درباره برخى از مسائل مربوط به احرام، مناظرهگونهاى داشت و امام(ع) پيروى از قياس را مورد نكوهش قرار داد. |
ویرایش