پرش به محتوا

ابن عربی، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۴۳: خط ۴۳:
</div>
</div>
==ولادت و خاندان==
==ولادت و خاندان==
'''ابوبكر محمد بن على بن احمد بن عبداللّه حاتمى'''، از اولاد عبداللّه بن حاتم، برادر «عدى بن حاتم» از صحابه‌ى بزرگوار، در شب هفدهم ماه رمضان المبارک سال 560 هجرى قمرى، شب نخستين سالگرد اعلان «عيد قيامت» به وسيله حسن بن محمد، برابر با بيست و هشتم ژوئيه 1165 ميلادى، در بلده‌ی «مرسيه» از بلاد اندلس در خانواده جاه و جلال و زهد و تقوى متولد شد. در سال 568 ه‍.ق به شهر «أشبيليه» منتقل و تا سال 598 ه‍.ق در آن اقامت گزيد. گويى در سال 597 ه‍.ق وارد شهر «بجايه» از بلاد مغرب شده و از آنجا به سوى شرق به قصد حج و زيارت خانه‌ى خدا كوچ مى‌كند، بعد از آن ديگر به سوى اندلس باز نمى‌گردد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در «رسالة الحجب» از اين دوره‌ى زندگى خويش با عنوان «دوران جهالت» یاد مى‌كند، آنجا كه مى‌گويد: كنت يوما بمدينه قرطبة و انا ماش الى صلاة الجمعة، و معي جماعة من اخواني و ذلك في ايام جهالتي.
'''ابوبكر محمد بن على بن احمد بن عبداللّه حاتمى'''، از اولاد عبداللّه بن حاتم، برادر «عدى بن حاتم» از صحابه‌ى بزرگوار، در شب هفدهم ماه رمضان المبارک سال 560 هجرى قمرى، شب نخستين سالگرد اعلان «عيد قيامت» به وسيله حسن بن محمد، برابر با بيست و هشتم ژوئيه 1165 ميلادى، در بلده‌ی «مرسيه» از بلاد اندلس در خانواده جاه و جلال و زهد و تقوى متولد شد. در سال 568 ه‍.ق به شهر «أشبيليه» منتقل و تا سال 598 ه‍.ق در آن اقامت گزيد. گویى در سال 597 ه‍.ق وارد شهر «بجايه» از بلاد مغرب شده و از آنجا به سوى شرق به قصد حج و زيارت خانه‌ى خدا كوچ مى‌كند، بعد از آن ديگر به سوى اندلس باز نمى‌گردد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در «رسالة الحجب» از اين دوره‌ى زندگى خویش با عنوان «دوران جهالت» یاد مى‌كند، آنجا كه مى‌گوید: كنت يوما بمدينه قرطبة و انا ماش الى صلاة الجمعة، و معي جماعة من اخواني و ذلك في ايام جهالتي.


بعد از آن مدتى را در مصر اقامت مى‌گزيند و پس از آن به حجاز مى‌رود و در بغداد، موصل و شهرهاى روم نيز مدت كوتاهى را سپرى مى‌كند.
بعد از آن مدتى را در مصر اقامت مى‌گزيند و پس از آن به حجاز مى‌رود و در بغداد، موصل و شهرهاى روم نيز مدت كوتاهى را سپرى مى‌كند.
خط ۵۵: خط ۵۵:




زندگى شيخ فراز و نشيب‌هاى مختلفى داشته و مصادف با مهاجرت‌هاى متعدد جسمانى و روحانى و ملاقات عرفا و علماى عصر خويش بوده، تا اين كه بعد از هشتاد سال رياضت و تأليف، در شب جمعه 28 ربيع الاخر سال 638 هجرى برابر با 16 نوامبر 1240 ميلادى در شهر دمشق، در خانه‌ى قاضى محيى‌ الدين محمّد ملقب به زكىّ‌الدّين در ميان خويشان و پيروانش از دنيا رفت و در دامنه‌ى كوه «قاسيون» در جوار قبر زكىّ‌الدّين به خاک  سپرده شد. در حال حاضر اين منطقه در ناحيه‌ى مسجد معروف «شيخ محيى‌ الدين» قرار دارد و به نام خود شيخ شهرت يافته است.
زندگى شيخ فراز و نشيب‌هاى مختلفى داشته و مصادف با مهاجرت‌هاى متعدد جسمانى و روحانى و ملاقات عرفا و علماى عصر خویش بوده، تا اين كه بعد از هشتاد سال رياضت و تأليف، در شب جمعه 28 ربيع الاخر سال 638 هجرى برابر با 16 نوامبر 1240 ميلادى در شهر دمشق، در خانه‌ى قاضى محيى‌ الدين محمّد ملقب به زكىّ‌الدّين در ميان خویشان و پيروانش از دنيا رفت و در دامنه‌ى كوه «قاسيون» در جوار قبر زكىّ‌الدّين به خاک  سپرده شد. در حال حاضر اين منطقه در ناحيه‌ى مسجد معروف «شيخ محيى‌ الدين» قرار دارد و به نام خود شيخ شهرت يافته است.


شيخ اكبر را دو فرزند پسر با نام‌های «سعدالدّين محمّد» و «عمادالدّين ابوعبداللّه محمّد» بوده و گويى سعدالدّين محمد اهل حديث بوده و شعر به نيكويى مى‌سروده و ديوان شعر او مشهور است، و هر دو در جوار قبر والدشان آرميده‌اند.گويا شيخ اكبر دخترى به نام «زينب» یا «زينت» نيز داشته و به گفته‌ى خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از ايّام طفولت خود«الهام علوى» را تلقى مى‌كرده و همسر او نيز، سلوكى عارفانه داشته است.
شيخ اكبر را دو فرزند پسر با نام‌های «سعدالدّين محمّد» و «عمادالدّين ابوعبداللّه محمّد» بوده و گویى سعدالدّين محمد اهل حديث بوده و شعر به نيكویى مى‌سروده و ديوان شعر او مشهور است، و هر دو در جوار قبر والدشان آرميده‌اند.گویا شيخ اكبر دخترى به نام «زينب» یا «زينت» نيز داشته و به گفته‌ى خود [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از ايّام طفولت خود«الهام علوى» را تلقى مى‌كرده و همسر او نيز، سلوكى عارفانه داشته است.


==[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، تشيّع يا تسنن==
==[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، تشيّع يا تسنن==




سخن درباره‌ى مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از منظر تراجم نگاران و محققان در آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، مختلف و گاهى در تضاد با هم مى‌نمايد و اين شايد از عدم تقليد شيخ از مكتب فقهى خاص و عدم فراست تراجم نگاران در تحليل عقيده‌ى وى در موضوع تشيّع و تسنّن ناشى بوده و تعصّب و تجانب از انصاف نيز نقش مؤثرى در اظهارات آنان نسبت به وى داشته است، پاره‌اى همانند فرقه‌ى اسماعيليه، آثار و انديشه‌هاى او را مستمسك خوبى بر تثبيت انديشه‌ى خويش پنداشته و او را شيعه‌ى اسماعيلى دانسته و از «حجج» خود به شمار آورده‌اند و در نهايت اين ادّعا، شب ولادت او را «عيد قيام» ناميده‌اند.
سخن درباره‌ى مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از منظر تراجم نگاران و محققان در آثار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، مختلف و گاهى در تضاد با هم مى‌نمايد و اين شايد از عدم تقليد شيخ از مكتب فقهى خاص و عدم فراست تراجم نگاران در تحليل عقيده‌ى وى در موضوع تشيّع و تسنّن ناشى بوده و تعصّب و تجانب از انصاف نيز نقش مؤثرى در اظهارات آنان نسبت به وى داشته است، پاره‌اى همانند فرقه‌ى اسماعيليه، آثار و انديشه‌هاى او را مستمسك خوبى بر تثبيت انديشه‌ى خویش پنداشته و او را شيعه‌ى اسماعيلى دانسته و از «حجج» خود به شمار آورده‌اند و در نهايت اين ادّعا، شب ولادت او را «عيد قيام» ناميده‌اند.


عده‌اى از اهل سنّت وى را شيعه انگاشته و در نكوهش او چنين گفته‌اند: هو شيعى سوء كذاب بعضى از علماى شيعه همانند [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره)، در اربعين به سبب سخنان شيخ اكبر درباره‌ى حضرت مهدى(عج) و نسب و ظهور آن جناب-كه خدا تعجيل فرمايد-از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مدح و حمايت كرده و قائل به تشيّع او شده‌اند.
عده‌اى از اهل سنّت وى را شيعه انگاشته و در نكوهش او چنين گفته‌اند: هو شيعى سوء كذاب بعضى از علماى شيعه همانند [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره)، در اربعين به سبب سخنان شيخ اكبر درباره‌ى حضرت مهدى(عج) و نسب و ظهور آن جناب-كه خدا تعجيل فرمايد-از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] مدح و حمايت كرده و قائل به تشيّع او شده‌اند.
خط ۷۳: خط ۷۳:




پاره‌اى همانند شعرانى و عبدالرحمن حسن محمود، به استناد آراى شيخ او را مجتهد صاحب نظر دانسته و پاره‌اى نيز او را «مالكى صوفى» انگاشته‌اند، حسن محمود درباره‌ى اجتهاد شيخ از شعرانى اين گونه نقل مى‌كند: «انه كان مجتهدا» و مؤيد نظر خود را سخن شيخ در باب سيصد و شصت و هفت از فتوحات مى‌داند آنجا كه مى‌گويد: ليس عندنا-بحمد الله تعالى-تقليدا الاّ للشارع صلى‌الله‌عليه‌و‌سلم حسن محمود اين سخن شيخ را دليل كافى و محكمى بر ردّ ادعاى كسانى مى‌داند كه مذهب شيخ را «ظاهريه»پنداشته‌اند، او مى‌گويد: اظن هذا كاف للرد على من ترجم بأنه ظاهرى المذهب، و لا حاجة لتأويل هذه الكلمة، لأن قوله: «للشارع» یدل على اجتهاده في الفقه بنوع خاص. و به دنبال آن اشعارى چند از ديوان شيخ از باب «التبرى من التقليد» را به عنوان مستمسك نظر خويش آورده است.
پاره‌اى همانند شعرانى و عبدالرحمن حسن محمود، به استناد آراى شيخ او را مجتهد صاحب نظر دانسته و پاره‌اى نيز او را «مالكى صوفى» انگاشته‌اند، حسن محمود درباره‌ى اجتهاد شيخ از شعرانى اين گونه نقل مى‌كند: «انه كان مجتهدا» و مؤيد نظر خود را سخن شيخ در باب سيصد و شصت و هفت از فتوحات مى‌داند آنجا كه مى‌گوید: ليس عندنا-بحمد الله تعالى-تقليدا الاّ للشارع صلى‌الله‌عليه‌و‌سلم حسن محمود اين سخن شيخ را دليل كافى و محكمى بر ردّ ادعاى كسانى مى‌داند كه مذهب شيخ را «ظاهريه»پنداشته‌اند، او مى‌گوید: اظن هذا كاف للرد على من ترجم بأنه ظاهرى المذهب، و لا حاجة لتأویل هذه الكلمة، لأن قوله: «للشارع» یدل على اجتهاده في الفقه بنوع خاص. و به دنبال آن اشعارى چند از ديوان شيخ از باب «التبرى من التقليد» را به عنوان مستمسك نظر خویش آورده است.


اسماعيل عجلونى جراحى صاحب «كشف الخفاء و مزيل الالباس»، به نقل از شيخ حجازى واعظ، محيى‌ الدين بن عربى را از جمله حفّاظ حديث به شمار آورده و در تعليق خود در ذيل حديث«من عرف نفسه عرف ربه» بدان اذعان كرده است.حسن محمود اصطلاح«الحافظ» را در ميان محدثان اين گونه تعريف مى‌كند: و الحافظ في مصطلح المحدثين،يطلق على من يحفظ مأة ألف حديث.
اسماعيل عجلونى جراحى صاحب «كشف الخفاء و مزيل الالباس»، به نقل از شيخ حجازى واعظ، محيى‌ الدين بن عربى را از جمله حفّاظ حديث به شمار آورده و در تعليق خود در ذيل حديث«من عرف نفسه عرف ربه» بدان اذعان كرده است.حسن محمود اصطلاح«الحافظ» را در ميان محدثان اين گونه تعريف مى‌كند: و الحافظ في مصطلح المحدثين،يطلق على من يحفظ مأة ألف حديث.
خط ۸۲: خط ۸۲:
«ابوجعفر عرينى» اولين استاد محيى‌الدّين مى‌باشد، عرينى شيخى بود كه نوشتن و خواندن نمى‌دانست ولى در تكامل معنوى در سطحى عالى بود، البته [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] قبل از او در هنگامه‌ى طفوليّت،«[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]» را ملاقات مى‌كند و او هم از ديدار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بسيار خرسند مى‌شود.
«ابوجعفر عرينى» اولين استاد محيى‌الدّين مى‌باشد، عرينى شيخى بود كه نوشتن و خواندن نمى‌دانست ولى در تكامل معنوى در سطحى عالى بود، البته [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] قبل از او در هنگامه‌ى طفوليّت،«[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]» را ملاقات مى‌كند و او هم از ديدار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بسيار خرسند مى‌شود.


آن چنان كه خود محيى‌الدّين در رسالةالقدس بر شمرده، او از محضر پنجاه و پنج شيخ از جمله؛يوسف الگومى، صالح عدوى و ديگران بهره برده و در نزد عارفانى بزرگ حضور داشته است.آورده‌اند كه همسر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]](مريم محمد بن عبدون)نيز سلوك عرفانى داشته و هم مشرب شوى خويش بوده و گويا تعاملاتى با يكديگر داشته‌اند.از آنجا كه شمار شيوخ و اساتيد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در اين پژوهش موجب اطاله‌ى گفتار شود، تنها به پاره‌اى از اساتيد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در سه رشته اشاره مى‌كنيم:
آن چنان كه خود محيى‌الدّين در رسالةالقدس بر شمرده، او از محضر پنجاه و پنج شيخ از جمله؛يوسف الگومى، صالح عدوى و ديگران بهره برده و در نزد عارفانى بزرگ حضور داشته است.آورده‌اند كه همسر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]](مريم محمد بن عبدون)نيز سلوك عرفانى داشته و هم مشرب شوى خویش بوده و گویا تعاملاتى با يكديگر داشته‌اند.از آنجا كه شمار شيوخ و اساتيد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در اين پژوهش موجب اطاله‌ى گفتار شود، تنها به پاره‌اى از اساتيد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در سه رشته اشاره مى‌كنيم:


#علم قرائت  
#علم قرائت  
خط ۹۷: خط ۹۷:




قريب به اكثريت آثار قلمى شيخ در موضوع تصوف و علوم غيبيه‌ى عرفان به نگارش درآمده و در هر شهرى كه منزل گزيده کتابى نگاشته است، آن گونه كه آثار او در هنگام اقامت وى در مصر بر اهل آن شهر صعب جلوه نمود و آوازه‌ى نقد آراى و افكار او در مصر پيچيد و عده‌اى سعى در ريختن خون وى كردند، تا اين كه «شيخ حسن بجائى» با تأويل سخنان شيخ، جان او را از دست ظاهر بينان مخالف رهايى بخشيد.
قريب به اكثريت آثار قلمى شيخ در موضوع تصوف و علوم غيبيه‌ى عرفان به نگارش درآمده و در هر شهرى كه منزل گزيده کتابى نگاشته است، آن گونه كه آثار او در هنگام اقامت وى در مصر بر اهل آن شهر صعب جلوه نمود و آوازه‌ى نقد آراى و افكار او در مصر پيچيد و عده‌اى سعى در ريختن خون وى كردند، تا اين كه «شيخ حسن بجائى» با تأویل سخنان شيخ، جان او را از دست ظاهر بينان مخالف رهايى بخشيد.


آنچه قابل تأمل است اختلاف فاحشى است كه درباره‌ى تعداد آثار شيخ در بين محققان انديشه‌ى وى ديده مى‌شود، به طورى كه [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] تعداد مؤلفات او را 400 و اندى و [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]] متجاوز از 500 جلد و عثمان يحيى در پژوهش مستوفايش از 848 کتاب و رساله نام برده است.
آنچه قابل تأمل است اختلاف فاحشى است كه درباره‌ى تعداد آثار شيخ در بين محققان انديشه‌ى وى ديده مى‌شود، به طورى كه [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] تعداد مؤلفات او را 400 و اندى و [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامى]] متجاوز از 500 جلد و عثمان يحيى در پژوهش مستوفايش از 848 کتاب و رساله نام برده است.


دكتر جهانگيرى آثار شيخ را بر حسب پژوهش خود 511 دانسته و عناوين آن‌ها را در کتاب خويش يادآور شده است، گويا آثار شيخ بيش از اين مقدارى است كه اهل تحقيق بدان رسيده‌اند چرا كه خود شيخ، تعداد نوشته‌هاى خود را كه توسط شاگردانش ضبط شده بود، حدود 4000 تصنيف بيان مى‌كند، او در اين باره مى‌گويد: و كان قد ذكر بعض المحبّين لنا انه قد ضبط لنا نحو اربعة آلاف مصنّف و عدّها بأسمائها.
دكتر جهانگيرى آثار شيخ را بر حسب پژوهش خود 511 دانسته و عناوین آن‌ها را در کتاب خویش يادآور شده است، گویا آثار شيخ بيش از اين مقدارى است كه اهل تحقيق بدان رسيده‌اند چرا كه خود شيخ، تعداد نوشته‌هاى خود را كه توسط شاگردانش ضبط شده بود، حدود 4000 تصنيف بيان مى‌كند، او در اين باره مى‌گوید: و كان قد ذكر بعض المحبّين لنا انه قد ضبط لنا نحو اربعة آلاف مصنّف و عدّها بأسمائها.


شايد پاره‌اى از اين آثار هنوز در چهره‌ى فراموشى در گوشه‌اى از کتاب خانه‌ها و يا جاهاى ديگر به عزلت نشسته و پاره‌ى ديگرى نيز از گزند حوادث زمان مصون نمانده و از بين رفته است.
شايد پاره‌اى از اين آثار هنوز در چهره‌ى فراموشى در گوشه‌اى از کتاب خانه‌ها و يا جاهاى ديگر به عزلت نشسته و پاره‌ى ديگرى نيز از گزند حوادث زمان مصون نمانده و از بين رفته است.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:




غير از دو کتاب «فتوحات مكيه» و «فصوص الحكم» که به سبک  برداشت تأويلى- عرفانى از آيات قرآنى نگارش يافته،[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] داراى آثار قرآنى ديگرى نيز هست كه بيانگر اهتمام او به کتاب الهى و تبيين معارف آن از منظر خويش مى‌باشد، پاره‌اى از آثار او كه به طور خاص و ويژه در زمينه‌ى تفسير يا علوم مرتبط به قرآن نگاشته است عبارتند از:{{ستون-شروع|2}}
غير از دو کتاب «فتوحات مكيه» و «فصوص الحكم» که به سبک  برداشت تأویلى- عرفانى از آيات قرآنى نگارش يافته،[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] داراى آثار قرآنى ديگرى نيز هست كه بيانگر اهتمام او به کتاب الهى و تبيين معارف آن از منظر خویش مى‌باشد، پاره‌اى از آثار او كه به طور خاص و ویژه در زمينه‌ى تفسير يا علوم مرتبط به قرآن نگاشته است عبارتند از:{{ستون-شروع|2}}
#اشارات القرآن في عالم الانسان.
#اشارات القرآن في عالم الانسان.
#ايجاز البيان في الترجمة عن القرآن.
#ايجاز البيان في الترجمة عن القرآن.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
#کتاب الكتب، القرآن و الفرقان و اصناف الكتب كالمسطور و المرقوم و الحكيم و المبين و المحصى و المتشابه و غير ذلك.
#کتاب الكتب، القرآن و الفرقان و اصناف الكتب كالمسطور و المرقوم و الحكيم و المبين و المحصى و المتشابه و غير ذلك.
#تفسير كشف الاسرار و هتك الاستار.
#تفسير كشف الاسرار و هتك الاستار.
#سلوك القلب من الوجود الى الفناء ثم البقاء شرح تأويل سورة يوسف.
#سلوك القلب من الوجود الى الفناء ثم البقاء شرح تأویل سورة يوسف.
#رد المتشابه الى المحكم من الآيات القرآنيه و الأحاديث النبويه.
#رد المتشابه الى المحكم من الآيات القرآنيه و الأحاديث النبویه.
#رحمة من الرحمان في تفسير و اشارات القرآن.(مجموعه‌ى آراى تفسيرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فتوحات و فصوص)
#رحمة من الرحمان في تفسير و اشارات القرآن.(مجموعه‌ى آراى تفسيرى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در فتوحات و فصوص)
#تفسير منسوب به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]«تفسير القرآن الكريم» یا «تفسير القرآن و تأويله باطنيا» در 2 مجلد.
#تفسير منسوب به [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]«تفسير القرآن الكريم» یا «تفسير القرآن و تأویله باطنيا» در 2 مجلد.
#رسالة في معرفة ليلة القدر.
#رسالة في معرفة ليلة القدر.
#تفسير القرآن على الطريقة الشرعية، در 12 مجلد.
#تفسير القرآن على الطريقة الشرعية، در 12 مجلد.
خط ۲۸۳: خط ۲۸۳:
[[مواقع النجوم و مطالع أهلة الأسرار و العلوم]]  
[[مواقع النجوم و مطالع أهلة الأسرار و العلوم]]  


[[المبادي و الغايات في معاني الحروف و الآيات (و يليه العقد المنظوم فيما تحوية الحروف من الخواص و العلوم)]]  
[[المبادي و الغايات في معاني الحروف و الآيات (و يليه العقد المنظوم فيما تحویة الحروف من الخواص و العلوم)]]  


[[نصوص من اللتراث الصوفي الغرب إسلامي]]  
[[نصوص من اللتراث الصوفي الغرب إسلامي]]  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش