۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
دوران جوانى را در تنگدستى و پريشانى گذراند؛ بااينحال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرفالدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت. | دوران جوانى را در تنگدستى و پريشانى گذراند؛ بااينحال، از تحصيل علم بازنماند و نزد عبس بن عيسى بن سرجاوى و سپس در خدمت شرفالدين بارزى در حماه به كسب دانش پرداخت. | ||
وى چنانكه خود تصريح مىكند، در 715ق، در دمشق نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، | وى چنانكه خود تصريح مىكند، در 715ق، در دمشق نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در حضور او مباحثاتى در فقه و تفسير و نحو داشته كه موجب شگفتى وى شده است. گرچه لحن ابن وردى، گویاى كوتاه بودن مدت شاگردى او نزد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، اما وى تأثيرى عميق بر افكار ابن وردى باقى گذاشت. | ||
از ديگر استادان او بايد به برهانالدين فزارى و ابن خطيب جبرين اشاره كرد. گرايشهاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرفالدين بارزى و عبس سرجاوى، بىگمان يكى از زمينههاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااينهمه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوشگذرانى و | از ديگر استادان او بايد به برهانالدين فزارى و ابن خطيب جبرين اشاره كرد. گرايشهاى صوفيانه برخى استادان او، از جمله شرفالدين بارزى و عبس سرجاوى، بىگمان يكى از زمينههاى پيدا شدن انديشه تصوف در ابن وردى بوده است. بااينهمه، بعيد نيست كه لااقل نيمه اول زندگى ابن وردى، با خوشگذرانى و لذتجویى همراه بوده باشد. | ||
اشعارى كه وى در وصف خمر، مطايبه و غزل مذكر سروده، شايد دليلى بر اين مدعا باشد. | اشعارى كه وى در وصف خمر، مطايبه و غزل مذكر سروده، شايد دليلى بر اين مدعا باشد. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگدستى او را نيز فراهم مىكرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ بههرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مىخورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است. | انزواطلبى ابن وردى ظاهراً اسباب تنگدستى او را نيز فراهم مىكرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ بههرتقدير، تمايز دوگانه دنياگرايى و دنياگريزى كه بين دو مرحله از شعر او به چشم مىخورد، نمودار دو مرحله از سير تحول فكرى او در دوران جوانى است. | ||
از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشتهاند، | از جمله كسانى كه بر انديشه صوفيانه ابن وردى تأثير داشتهاند، بهویژه، عبس سرجاوى و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، قابل ذكرند. وى نسبت به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ارادتى خاص داشت و احتمالاً تحت تأثير همو بود كه به خصومت با [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] برخاست و چنانكه خود تصريح كرده است، در 744ق، يك بار در مدرسه عصرونى حلب، پس از درس و به نشانه تحريم انديشههاى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، فصوص او را پاره كرده، به آب شست. وى فتوايى نيز در مخالفت با آيين فتوت خليفه الناصر لدين الله دارد. | ||
شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنانكه سبک ى، آن را شيرينتر از شكر و گرانبهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضلالله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااينهمه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح في مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، اين نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به اين مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مىدارد»، | شعر ابن وردى مورد ستايش بسيار قرار گرفته؛ چنانكه سبک ى، آن را شيرينتر از شكر و گرانبهاتر از گوهر دانسته است. ابن شاكر، ابن فضلالله عمرى و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز نظرى همانند دارند. بااينهمه، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، معتقد است كه ابن وردى، بسيارى از معانى شعر او را اخذ كرده است و رساله «الكلام على مائة غلام» ابن وردى، جز تقليدى از منظومه «الحسن الصريح في مائة مليح»، اثر خود وى نيست و او در قطعه شعرى، اين نكته را به ابن وردى گوشزد كرده، اما وى با ابياتى به اين مضمون كه: «درهم خود را از دينار ديگران بيشتر دوست مىدارد»، تلویحاً به رد ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] پرداخته است. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] نيز ادعاى [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را بىدليل و غير موجه دانسته و عكس آن را صحيحتر شمرده است. اشعار متعددى نيز بين [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و ابن وردى مبادله شد كه در اثرى با نام «الحان السواجع» انعكاس يافته است. | ||
منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و | منتقدان معاصر، شعر ابن وردى را متوسط و مشحون از صنايع بديعى و بهویژه ايهام و جناس و بر روى هم، متكلف و مصنوع مىدانند. نثر وى نيز بهویژه در مقامهنویسى، مانند نثر رايج در آن زمان، مسجع و پرتكلف است. علاوه بر اين، وى ناظمى زبردست و كمنظير بود و کتابهايى كه در علم فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر اين امر دلالت دارند. | ||
بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] را تلخيص و تذييل كرده است. | بيشتر شهرت ابن وردى، مربوط به کتاب تاريخى او موسوم به «تتمة المختصر» است كه در آن، «مختصر» [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] را تلخيص و تذييل كرده است. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
ابن وردى، در معره مدرسهاى ساخت و | ابن وردى، در معره مدرسهاى ساخت و گویا در ماههاى پايانى عمر، در آن اقامت گزيد. در 749ق، ابن فضلالله عمرى در همين مدرسه، او را ملاقات كرده است. کتاب «تتمه» ابن وردى، با گزارش مرگ ابن فضلالله بر اثر طاعون، به پايان رسيده است، اما خود او نيز اندك زمانى پس از ابن فضلالله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] در قطعهاى وى را رثا گفت. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش