۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبي ' به 'أبي') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==ویژگی ابوتمام== | ==ویژگی ابوتمام== | ||
در زندگى و شعر ابوتمام، كمتر موضوعى مىتوان يافت كه موجب گفتوگو و مشاجره ميان محققان نشده باشد. خاندان مسيحى او، نام تغييريافته پدر او، تبارنامه طائى او كه نزد برخى مورد ترديد است، سفرهاى بىشمار او از قاهره تا خراسان، تجددگرايى او در شعر، ابداع صنايع، تمايل به الفاظ غريب و كهن و درعينحال، موفقيت در ساختن اشعارى دلانگيز، شهرت فراگير، كسب ثروتهاى كلان، حسادت ديگر شاعران و... همه موجب شد كه نظراتى سخت ضد و نقيض درباره اين شاعر ابراز گردد، سپس تعصباتى كه به طرفدارى يا بر ضد او پديدار شد، خود بسيارى را به | در زندگى و شعر ابوتمام، كمتر موضوعى مىتوان يافت كه موجب گفتوگو و مشاجره ميان محققان نشده باشد. خاندان مسيحى او، نام تغييريافته پدر او، تبارنامه طائى او كه نزد برخى مورد ترديد است، سفرهاى بىشمار او از قاهره تا خراسان، تجددگرايى او در شعر، ابداع صنايع، تمايل به الفاظ غريب و كهن و درعينحال، موفقيت در ساختن اشعارى دلانگيز، شهرت فراگير، كسب ثروتهاى كلان، حسادت ديگر شاعران و... همه موجب شد كه نظراتى سخت ضد و نقيض درباره اين شاعر ابراز گردد، سپس تعصباتى كه به طرفدارى يا بر ضد او پديدار شد، خود بسيارى را به تدوین کتاب و رساله درباره او واداشت. | ||
شايد يكى از عواملى كه به آتش اين منازعات دامن مىزد، برآمدن شاعرى همچون بحترى بود كه هنر شاعرى را نزد خود او آموخته بود: بحترى بسيارى را بر آن مىداشت كه با ابوتمام مقايسهاش كنند. بر اثر اين مقايسه، اشعار اين دو تن از جنبههاى لغت، صنعت، مضمون و فصاحت با دقتى شگفت مورد بررسى دانشمندان شعرشناس قرار گرفت. | شايد يكى از عواملى كه به آتش اين منازعات دامن مىزد، برآمدن شاعرى همچون بحترى بود كه هنر شاعرى را نزد خود او آموخته بود: بحترى بسيارى را بر آن مىداشت كه با ابوتمام مقايسهاش كنند. بر اثر اين مقايسه، اشعار اين دو تن از جنبههاى لغت، صنعت، مضمون و فصاحت با دقتى شگفت مورد بررسى دانشمندان شعرشناس قرار گرفت. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==دوران کودکی== | ==دوران کودکی== | ||
درباره كودكى او نيز دو سه روايت موجود است. آيا در كودكى شاگرد بافنده بوده است يا شاگرد ابريشمفروش. درهرحال، چنانكه پيداست، او و خانوادهاش، چندان در رفاه نبودهاند و كودك، ناچار بوده تا براى امرار معاش به كارى بپردازد. حال اگر قول معروف را بپذيريم و | درباره كودكى او نيز دو سه روايت موجود است. آيا در كودكى شاگرد بافنده بوده است يا شاگرد ابريشمفروش. درهرحال، چنانكه پيداست، او و خانوادهاش، چندان در رفاه نبودهاند و كودك، ناچار بوده تا براى امرار معاش به كارى بپردازد. حال اگر قول معروف را بپذيريم و بگویيم كه خاندان او مسيحى بودهاند، ناچار اين سؤال پيش مىآيد كه او خود، كى اسلام آورد؟ هنگامى كه به مصر رفت، بيشتر در مساجد روزگار مىگذاشت و بدينسان، در اينكه آن هنگام ديگر مسلمان شده بود، ترديد نمىتوان كرد. ازاينرو بايد تشرف او را به دين اسلام، در دمشق و در نوجوانى دانست. | ||
از ديگر احوال او در دمشق خبرى نداريم و اينكه گفتهاند: «مانند همه كودكان فقير به مكتبخانه رفت و قرآن آموخت»، از خيالپردازى بهدور نيست. | از ديگر احوال او در دمشق خبرى نداريم و اينكه گفتهاند: «مانند همه كودكان فقير به مكتبخانه رفت و قرآن آموخت»، از خيالپردازى بهدور نيست. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
وى از دمشق يا حمص به مصر رفته است. بهبيتى، تاريخ سفر او را، حدود سال 195ق و فروخ، 208 يا 209ق پنداشته است. بيشتر بر اين اتفاق دارند كه او در مسجد جامع، به سقايى مشغول شد. | وى از دمشق يا حمص به مصر رفته است. بهبيتى، تاريخ سفر او را، حدود سال 195ق و فروخ، 208 يا 209ق پنداشته است. بيشتر بر اين اتفاق دارند كه او در مسجد جامع، به سقايى مشغول شد. | ||
وى پس از 5 سال اقامت در مصر، از آن ديار، سخت دلگير شده و با آنكه برخلاف انتظار، هنوز موفقيتى كسب نكرده بود، بر آن شد كه به سرزمين | وى پس از 5 سال اقامت در مصر، از آن ديار، سخت دلگير شده و با آنكه برخلاف انتظار، هنوز موفقيتى كسب نكرده بود، بر آن شد كه به سرزمين خویش بازگردد. | ||
درهرحال، ابوتمام به شام رفت و در آنجا به مدح بزرگان پرداخت. از آن ميان، ابوالمغيث موسى بن ابراهيم رافقى، مشهور است. | درهرحال، ابوتمام به شام رفت و در آنجا به مدح بزرگان پرداخت. از آن ميان، ابوالمغيث موسى بن ابراهيم رافقى، مشهور است. | ||
هيچ وسيلهاى نيست كه بتوانيم مسير او را دنبال كنيم. فروخ مىپندارد كه او در شام بود تا مأمون به آنجا رفت. بهبيتى او را روانه رقه مىكند. درهرحال، وى | هيچ وسيلهاى نيست كه بتوانيم مسير او را دنبال كنيم. فروخ مىپندارد كه او در شام بود تا مأمون به آنجا رفت. بهبيتى او را روانه رقه مىكند. درهرحال، وى گویا تا آن زمان هنوز به بغداد نرفته بوده و آرزوى رسيدن به آن ديار را در سر مىپرورانده است. | ||
وى در 214ق، به عراق وارد شد و يكى از زيباترين قصايد خود را همان جا سرود. در آن حال محمد بن حُمَيد طوسى با بابك خرمدين مىجنگيد، اما سپاهش شكست خورده و به قتل رسيد. قصيدهاى كه ابوتمام در رثاى او سروده، سخت مشهور است و شايد بتوان به جهاتى آن را زيباترين شعر او بشمار آورد. | وى در 214ق، به عراق وارد شد و يكى از زيباترين قصايد خود را همان جا سرود. در آن حال محمد بن حُمَيد طوسى با بابك خرمدين مىجنگيد، اما سپاهش شكست خورده و به قتل رسيد. قصيدهاى كه ابوتمام در رثاى او سروده، سخت مشهور است و شايد بتوان به جهاتى آن را زيباترين شعر او بشمار آورد. |
ویرایش