۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بنابر منابع متأخر، مادر او، نوه دخترى شيخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وى از جانب مادر با سه واسطه، به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مىرسد، اما نظر به تاريخ وفات شيخ ورام در 605ق و سال وفات ابن ادريس و نيز با مقايسه طبقه شيخ ورام با طبقه وى، اين نسبت درست نمىنمايد. | بنابر منابع متأخر، مادر او، نوه دخترى شيخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وى از جانب مادر با سه واسطه، به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مىرسد، اما نظر به تاريخ وفات شيخ ورام در 605ق و سال وفات ابن ادريس و نيز با مقايسه طبقه شيخ ورام با طبقه وى، اين نسبت درست نمىنمايد. | ||
شرححالنویسان، وى را با عنوان «حلّى» ياد كردهاند، و منتجب الدين متذكر شده كه در حله با وى ملاقات كرده است. | |||
تاريخى براى ولادت وى نقل نشده، ولى به استناد خط [[شهيد ثانى]] كه در اجازات مجلسى آمده، او در 558ق به سن بلوغ رسيده است و با فرض اينكه وى در حدود 15 سالگى بالغ شده باشد، تولد وى را بايد در حدود 543ق دانست. | تاريخى براى ولادت وى نقل نشده، ولى به استناد خط [[شهيد ثانى]] كه در اجازات مجلسى آمده، او در 558ق به سن بلوغ رسيده است و با فرض اينكه وى در حدود 15 سالگى بالغ شده باشد، تولد وى را بايد در حدود 543ق دانست. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در مورد وفات او نيز اختلاف است: كفعمى جمعه 18 شوال 598ق و [[ذهبى]] 597ق را ذكر كرده است؛ بنابراین، سخن علماى متأخر شيعه در اين باب كه وى پيش از رسيدن به 25 سالگى وفات يافته است، نبايد صحيح باشد. | در مورد وفات او نيز اختلاف است: كفعمى جمعه 18 شوال 598ق و [[ذهبى]] 597ق را ذكر كرده است؛ بنابراین، سخن علماى متأخر شيعه در اين باب كه وى پيش از رسيدن به 25 سالگى وفات يافته است، نبايد صحيح باشد. | ||
[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] وى را در فقه، عديم النظير دانسته و ابن داوود حلى او را شيخ الفقها خوانده است. شجاعت علمى وى در شكستن سنت تقليد از آراء [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، تحرك بخشيدن به فقه اماميه، خارج كردن آن از ركود و جمود و | [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] وى را در فقه، عديم النظير دانسته و ابن داوود حلى او را شيخ الفقها خوانده است. شجاعت علمى وى در شكستن سنت تقليد از آراء [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، تحرك بخشيدن به فقه اماميه، خارج كردن آن از ركود و جمود و تشویق ابتكار و انديشه آزاد، بيانگر جلالت قدر اوست. | ||
تا يكصد سال پس از درگذشت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، همه مسندنشينان فقاهت شيعه، خوشهچينان آراء شيخ و در حقيقت فقط منعكسكنندگان نظرات او بودند تا جايى كه مىتوان گفت باب اجتهاد تا حدودى مسدود شده بود. در چنين وضعى، ابن ادريس پاى از دائره تقليد بيرون نهاد و به احياى اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. | تا يكصد سال پس از درگذشت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، همه مسندنشينان فقاهت شيعه، خوشهچينان آراء شيخ و در حقيقت فقط منعكسكنندگان نظرات او بودند تا جايى كه مىتوان گفت باب اجتهاد تا حدودى مسدود شده بود. در چنين وضعى، ابن ادريس پاى از دائره تقليد بيرون نهاد و به احياى اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
فقيه معاصر وى، سديد الدين حمصى، او را اهل تخليط و غيرقابل اعتماد دانسته است. ابن داوود حلى عدم پذيرش خبر واحد توسط ابن ادريس را به معنى اعراض كلى او از اخبار اهلبيت(ع) گرفته و وى را در زُمره ضعفا آورده، ولى در همانجا او را ستوده است. | فقيه معاصر وى، سديد الدين حمصى، او را اهل تخليط و غيرقابل اعتماد دانسته است. ابن داوود حلى عدم پذيرش خبر واحد توسط ابن ادريس را به معنى اعراض كلى او از اخبار اهلبيت(ع) گرفته و وى را در زُمره ضعفا آورده، ولى در همانجا او را ستوده است. | ||
بحرانى | بحرانى مىنویسد كه [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] به كرات به نقد و طعن او پرداختهاند، ولى در دورههاى بعد، نظر علماى رجال در مورد وى به تدريج تغيير يافت تا آنجا كه مجلسى او را توثيق كرده است. | ||
معاصران نظر حمصى را در مورد تخليط ابن ادريس تنها از اين جهت كه وى در نقل اسناد روايات اندكى بىدقت بوده، صحيح دانستهاند. | معاصران نظر حمصى را در مورد تخليط ابن ادريس تنها از اين جهت كه وى در نقل اسناد روايات اندكى بىدقت بوده، صحيح دانستهاند. | ||
حلى چنانكه از کتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمىآيد، برخى از اصول و مصنفات سلف شيعه را در اختيار داشته و وى آخرين كسى است كه درباره برخى از آنها اطلاعاتى به دست مىدهد و برخى از اجازات نام وى در سلسله روايى صحيفه سجاديه ديده مىشود. همچنين نام وى در ميان | حلى چنانكه از کتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمىآيد، برخى از اصول و مصنفات سلف شيعه را در اختيار داشته و وى آخرين كسى است كه درباره برخى از آنها اطلاعاتى به دست مىدهد و برخى از اجازات نام وى در سلسله روايى صحيفه سجاديه ديده مىشود. همچنين نام وى در ميان راویان كتب ديگر نيز آمده است. | ||
وى بعضى از كتب سلف را استنساخ كرده، كه به عنوان نمونه مىتوان از «[[مصباح المتهجّد]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]» و «قرب الاسناد حميرى» نامبرد. | وى بعضى از كتب سلف را استنساخ كرده، كه به عنوان نمونه مىتوان از «[[مصباح المتهجّد]] [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]» و «قرب الاسناد حميرى» نامبرد. | ||
وى خود | وى خود مىنویسد كه از سيد ابوالمكارم بن زهره حضوراً و مكاتبتاً استفاده كرده است. از ديگر مشايخ وى چنانكه از اسناد روايات و اجازات برمىآيد، مىتوان افراد زير را نام برد: | ||
1- عماد الدين محمد بن ابى القاسم طبرى. | 1- عماد الدين محمد بن ابى القاسم طبرى. |
ویرایش