پرش به محتوا

أمالي المرتضی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۶: خط ۶:
[[ابراهیم، محمد ابوالفضل]] (مصحح)
[[ابراهیم، محمد ابوالفضل]] (مصحح)


[[علم‌الهدی، علی بن الحسین]] (نويسنده)
[[علم‌الهدی، علی بن الحسین]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏94‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏الف‎‏8‎‏
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏94‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏الف‎‏8‎‏
خط ۲۹: خط ۲۹:
{{کاربردهای دیگر|امالی (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|امالی (ابهام‌زدایی)}}


'''أمالى المرتضى'''، کتابى است به زبان عربى، تألیف [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، متكلم، اديب، فقيه و حديث‌شناس برجسته اماميّه در سده پنجم هجرى كه در آن نويسنده به تفسير آيات متشابه و مشكل و تبيين احاديث داراى لفظ يا معناى دشوار طى هشتاد مجلس پرداخته است.
'''أمالى المرتضى'''، کتابى است به زبان عربى، تألیف [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، متكلم، اديب، فقيه و حديث‌شناس برجسته اماميّه در سده پنجم هجرى كه در آن نویسنده به تفسير آيات متشابه و مشكل و تبيين احاديث داراى لفظ يا معناى دشوار طى هشتاد مجلس پرداخته است.


اين کتاب داراى نام‌هاى ديگرى نيز هست كه از آن جمله‌اند:
اين کتاب داراى نام‌هاى ديگرى نيز هست كه از آن جمله‌اند:


الامالى في التفسير، الغرر و الدرر، غررالفوائد و درر القلائد، التفسير، مجالس التاويلات، مجالس كشف الآيات و....
الامالى في التفسير، الغرر و الدرر، غررالفوائد و درر القلائد، التفسير، مجالس التاویلات، مجالس كشف الآيات و....


به گزارش ابويعلى جعفرى، فقيه معاصر و شاگرد [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، در جمادى الاولى 413ق. از آن فراغت يافت.
به گزارش ابویعلى جعفرى، فقيه معاصر و شاگرد [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، در جمادى الاولى 413ق. از آن فراغت يافت.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۱: خط ۴۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
امالى‌نويسى از اواخر قرن سوم هجرى در ميان دانشمندان اسلامى رواج پيدا كرد. أمالى، جمع املا است و در اصطلاح، کتابى را گويند كه استادْ تقرير كند و شاگردان بنويسند.
امالى‌نویسى از اواخر قرن سوم هجرى در ميان دانشمندان اسلامى رواج پيدا كرد. أمالى، جمع املا است و در اصطلاح، کتابى را گویند كه استادْ تقرير كند و شاگردان بنویسند.


[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] مى‌نويسد:
[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] مى‌نویسد:


منظور از أمالى اين است كه عالمى بنشيند و شاگردان وى با قلم و كاغذ در اطراف او قرار بگيرند، آن گاه، عالم - با استفاده از علمى كه خداوند در اختيار او نهاده است - شروع به سخن گفتن كند و شاگردان، آن مطالب را بنويسند. در نتيجه، کتابى حاصل مى‌شود كه آن را املا و أمالى مى‌نامند.
منظور از أمالى اين است كه عالمى بنشيند و شاگردان وى با قلم و كاغذ در اطراف او قرار بگيرند، آن گاه، عالم - با استفاده از علمى كه خداوند در اختيار او نهاده است - شروع به سخن گفتن كند و شاگردان، آن مطالب را بنویسند. در نتيجه، کتابى حاصل مى‌شود كه آن را املا و أمالى مى‌نامند.


در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] مى‌خوانيم:
در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] مى‌خوانيم:


أمالى عنوانى است كه غالباً براى بعضى از كتب حديث استفاده مى‌شود و آن کتابى است كه شامل احاديث شنيده شده از املاى شيخ حديث است. او(املاء كننده) يا آنها را از محفوظات خويش مى‌گويد يا اين كه از روى نوشته مى‌خواند. ترتيب مطالب أمالى اكثراً به ترتيب نوبت شنيدن آنها است و به همين خاطر، به اين کتاب‌ها، مجالس يا عرض المجالس نيز اطلاق مى‌شود.
أمالى عنوانى است كه غالباً براى بعضى از كتب حديث استفاده مى‌شود و آن کتابى است كه شامل احاديث شنيده شده از املاى شيخ حديث است. او(املاء كننده) يا آنها را از محفوظات خویش مى‌گوید يا اين كه از روى نوشته مى‌خواند. ترتيب مطالب أمالى اكثراً به ترتيب نوبت شنيدن آنها است و به همين خاطر، به اين کتاب‌ها، مجالس يا عرض المجالس نيز اطلاق مى‌شود.


اين روش، كه استاد بنشيند و شاگردان هم دور او حلقه زده و مسموعات خود را از او بنويسند، روش فقيهان و محدثان و نيز اهل ادب و علوم ديگر بوده است و در بعضى كتب، از أمالى گوناگون علماى بزرگ و نيز غير معروف نام برده شده است. در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] از أمالى ابن دريد، أمالى ابن حاجب، أمالى ابن الشجرى، أمالى [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] و... سخن به ميان آمده است. همچنين در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] قريب 30 کتاب أمالى از تصانيف شيعه ذكر شده است.
اين روش، كه استاد بنشيند و شاگردان هم دور او حلقه زده و مسموعات خود را از او بنویسند، روش فقيهان و محدثان و نيز اهل ادب و علوم ديگر بوده است و در بعضى كتب، از أمالى گوناگون علماى بزرگ و نيز غير معروف نام برده شده است. در [[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] از أمالى ابن دريد، أمالى ابن حاجب، أمالى ابن الشجرى، أمالى [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] و... سخن به ميان آمده است. همچنين در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] قريب 30 کتاب أمالى از تصانيف شيعه ذكر شده است.


مهم‌ترين أمالى‌ها: أمالى أبومحمد ناصر كبير (م 304ق)، أمالى مهذب‌ الدين همدانى (م 398ق)، أمالى أبوالفتح هلال بن محمد بغدادى (م 414ق)، أمالى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]](م 460ق)، أمالى [[شيخ صدوق]](م 381ق)، أمالى سيّد مرتضى (م 436ق) است.
مهم‌ترين أمالى‌ها: أمالى أبومحمد ناصر كبير (م 304ق)، أمالى مهذب‌ الدين همدانى (م 398ق)، أمالى أبوالفتح هلال بن محمد بغدادى (م 414ق)، أمالى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]](م 460ق)، أمالى [[شيخ صدوق]](م 381ق)، أمالى سيّد مرتضى (م 436ق) است.


أمالى معمولاً موضوعات بسيار متنوعى را در بر مى‌گيرد كه از آن ميان، داستان‌هاى معتبر تاريخى، معنى أخبار، تفسير و تأويل آيات قرآنى، نكات ادبى و...را مى‌توان نام برد.
أمالى معمولاً موضوعات بسيار متنوعى را در بر مى‌گيرد كه از آن ميان، داستان‌هاى معتبر تاريخى، معنى أخبار، تفسير و تأویل آيات قرآنى، نكات ادبى و...را مى‌توان نام برد.


از نظر قوّت اعتبار، أمالى مانند اصل است و احتمال سهو و نسيان و غلط در آن كم است. على‌الخصوص، وقتى كه املاى شيخ از روى کتاب مصحح يا از محفوظات قلبى خودش باشد؛ البته در مورد اخير، اگر به قوى حافظه، ضابط و متقن بودن او يقين داشته باشيم.
از نظر قوّت اعتبار، أمالى مانند اصل است و احتمال سهو و نسيان و غلط در آن كم است. على‌الخصوص، وقتى كه املاى شيخ از روى کتاب مصحح يا از محفوظات قلبى خودش باشد؛ البته در مورد اخير، اگر به قوى حافظه، ضابط و متقن بودن او يقين داشته باشيم.


اما [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] در معرفى کتاب امالى [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، ذيل عنوان «غرر الفوائد و درر القلائد» مى‌نويسد:
اما [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] در معرفى کتاب امالى [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، ذيل عنوان «غرر الفوائد و درر القلائد» مى‌نویسد:


کتابى است در باب محاضرات، ادب، تفسير و تأويل آيات و همچنين شرح و توضيح احاديث كه در باب و موضوع خود کتابى گران قدر است و متعلّق به سيّد اجلّ شريف مرتضى، علم‌الهدى است. در آن کتاب، مجالس متعدّدى وجود دارد كه سيّد، آنها را در املاءات خود در آن مجالس بيان كرده است. موضوعات آنها عبارتند از: احوال بعضى از گذشتگان شعرا، معمّران و نيز تفسير آيات مشكل و احاديث معضل.
کتابى است در باب محاضرات، ادب، تفسير و تأویل آيات و همچنين شرح و توضيح احاديث كه در باب و موضوع خود کتابى گران قدر است و متعلّق به سيّد اجلّ شريف مرتضى، علم‌الهدى است. در آن کتاب، مجالس متعدّدى وجود دارد كه سيّد، آنها را در املاءات خود در آن مجالس بيان كرده است. موضوعات آنها عبارتند از: احوال بعضى از گذشتگان شعرا، معمّران و نيز تفسير آيات مشكل و احاديث معضل.


محمد ابوالفضل ابراهيم در مقدّمه‌اى كه بر أمالى المرتضى نوشته است، آن را اين گونه توصيف مى‌كند:
محمد ابوالفضل ابراهيم در مقدّمه‌اى كه بر أمالى المرتضى نوشته است، آن را اين گونه توصيف مى‌كند:


أمالى، مجالس مختلفى است كه سيّد، آنها را در زمان‌هاى پى در پى املا كرده و در آنها از موضوعى به موضوع ديگر و از هدفى به هدف ديگر منتقل شده است. بعضى از آيات قرآن كريم را كه تأويل آنها بر عامّه و خواصّ پوشيده است و سؤالاتى در مورد آنها شده و اشكالاتى متوجّه آنها است، انتخاب كرده و تأويل و توجيه‌ش را به طريق و مذهب اصحابش كه معتزله يا اصحاب عدل‌اند - چنان كه او را مى‌نامد-، علاج و درمان كرده است. او كوشش خود را مصروف بر اين داشته كه در تأويل آيات متشابه و اشعار عرب‌زبانان، توفيق حاصل كند كه الحقّ، در اين كار، تسلّط عجيبى از خودش بروز داده و ذهن لطيف و نكته‌پرداز و هوش سرشار خود را نشان داده است. وى را در تفسير و تأويل، كثرت محفوظاتش از شعر، لغت و حديث ياريش نموده و فصل‌الخطاب وجوه مختلف و آراى متفاوتى بوده كه بر او عرضه مى‌شده است. البته، گاهى نيز اخذ همه آرا و جمع آنها را جايز و صحيح دانسته است.
أمالى، مجالس مختلفى است كه سيّد، آنها را در زمان‌هاى پى در پى املا كرده و در آنها از موضوعى به موضوع ديگر و از هدفى به هدف ديگر منتقل شده است. بعضى از آيات قرآن كريم را كه تأویل آنها بر عامّه و خواصّ پوشيده است و سؤالاتى در مورد آنها شده و اشكالاتى متوجّه آنها است، انتخاب كرده و تأویل و توجيه‌ش را به طريق و مذهب اصحابش كه معتزله يا اصحاب عدل‌اند - چنان كه او را مى‌نامد-، علاج و درمان كرده است. او كوشش خود را مصروف بر اين داشته كه در تأویل آيات متشابه و اشعار عرب‌زبانان، توفيق حاصل كند كه الحقّ، در اين كار، تسلّط عجيبى از خودش بروز داده و ذهن لطيف و نكته‌پرداز و هوش سرشار خود را نشان داده است. وى را در تفسير و تأویل، كثرت محفوظاتش از شعر، لغت و حديث ياريش نموده و فصل‌الخطاب وجوه مختلف و آراى متفاوتى بوده كه بر او عرضه مى‌شده است. البته، گاهى نيز اخذ همه آرا و جمع آنها را جايز و صحيح دانسته است.


آياتى را كه سيّد مرتضى انتخاب كرده و بر تفسير آنها همّت گماشته است، اكثراً از مواردى است كه در كتب ديگر به دست ما نرسيده است.
آياتى را كه سيّد مرتضى انتخاب كرده و بر تفسير آنها همّت گماشته است، اكثراً از مواردى است كه در كتب ديگر به دست ما نرسيده است.


او علاوه بر آيات، احاديثى را انتخاب كرده است كه آنها نيز چنين‌اند و معمولاً علما در تأويل آنها با هم اختلاف دارند. وى تعارض‌ها را آشكار كرده و تفسير و تأويل آنها را - همان گونه كه در تفسير آيات عمل مى‌كرد - بيان نموده و در اين كار، از شواهد شعر و لغت كمك گرفته است. البتّه در اين ميان، مذهب اصحاب خود، يعنى اصحاب عدل را آشكار ساخته و دليل آنها را برتر دانسته است. در اين موارد، على الخصوص با [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و ابوعبيد قاسم بن سلاّم و [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، مناقشات فراوانْ كرده است.
او علاوه بر آيات، احاديثى را انتخاب كرده است كه آنها نيز چنين‌اند و معمولاً علما در تأویل آنها با هم اختلاف دارند. وى تعارض‌ها را آشكار كرده و تفسير و تأویل آنها را - همان گونه كه در تفسير آيات عمل مى‌كرد - بيان نموده و در اين كار، از شواهد شعر و لغت كمك گرفته است. البتّه در اين ميان، مذهب اصحاب خود، يعنى اصحاب عدل را آشكار ساخته و دليل آنها را برتر دانسته است. در اين موارد، على الخصوص با [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و ابوعبيد قاسم بن سلاّم و [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]]، مناقشات فراوانْ كرده است.


علاوه بر اين‌ها در علم كلام هم مسائلى را طرح كرده كه در آنها مشاجره وجود دارد و مناظرات بسيار رخ داده است؛ مطالبى مانند مسئله رؤيت خدا، خلق، افعال بندگان، اراده خدا بر زشتى‌ها... كه در آنها بر ردّ دشمنان دليلْ آورده است. او در اين مناقشات، مهربان و در گفتارش عفيف است.
علاوه بر اين‌ها در علم كلام هم مسائلى را طرح كرده كه در آنها مشاجره وجود دارد و مناظرات بسيار رخ داده است؛ مطالبى مانند مسئله رؤيت خدا، خلق، افعال بندگان، اراده خدا بر زشتى‌ها... كه در آنها بر ردّ دشمنان دليلْ آورده است. او در اين مناقشات، مهربان و در گفتارش عفيف است.
خط ۷۵: خط ۷۵:
به جز مسائل گفته شده در کتاب، مختاراتى از اشعار و سخنان برگزيده نيز وجود دارد كه آنها را با شرح، نقد و ارزيابى همراه ساخته است. در آغاز آنها شرح حالى از شعرا آورده و همچنين گروهى از اشعار، أقوال و نوادر آنها را ذكر كرده است. در ادامه، نكات ظريفى از آنها و جواب‌هاى قانع‌كننده و نيز مطالب فكاهى آورده كه بسيارى از آنها بر پايه كتب [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، مبرّد، أبى حاتم، آمدى و ديگران است.
به جز مسائل گفته شده در کتاب، مختاراتى از اشعار و سخنان برگزيده نيز وجود دارد كه آنها را با شرح، نقد و ارزيابى همراه ساخته است. در آغاز آنها شرح حالى از شعرا آورده و همچنين گروهى از اشعار، أقوال و نوادر آنها را ذكر كرده است. در ادامه، نكات ظريفى از آنها و جواب‌هاى قانع‌كننده و نيز مطالب فكاهى آورده كه بسيارى از آنها بر پايه كتب [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، مبرّد، أبى حاتم، آمدى و ديگران است.


همچنين، برخى از مقاصد شعراى عرب در جاهليّت و صدر اسلام را در مدايح و مراثى و هجويّات و... ذكر كرده كه بعضاً مورد نقد قرار گرفته است.
همچنين، برخى از مقاصد شعراى عرب در جاهليّت و صدر اسلام را در مدايح و مراثى و هجویّات و... ذكر كرده كه بعضاً مورد نقد قرار گرفته است.


به خاطر وجود متون متنوّع، فصول مختلف و مباحث گران قدر، براى اين کتاب امتياز ويژه بين كتب عربى حاصل شده است و مرجعى براى علما به شمار مى‌رود. ادبا به آن نيازمندند و علاقه‌مندان در اعصار مختلف به آن ارجاع داده مى‌شوند.
به خاطر وجود متون متنوّع، فصول مختلف و مباحث گران قدر، براى اين کتاب امتياز ویژه بين كتب عربى حاصل شده است و مرجعى براى علما به شمار مى‌رود. ادبا به آن نيازمندند و علاقه‌مندان در اعصار مختلف به آن ارجاع داده مى‌شوند.


همه اين‌ها كه گفته شد، مطالب موجود در متن اصلى کتاب است. علاوه بر اين‌ها زياداتى در انتهاى کتاب موجود است كه با عنوان مساله تنظيم شده و با نام "تكملة الغرر" به کتاب افزوده شده است. با اين تكمله، کتاب أمالى المرتضى به پایان مى‌رسد.
همه اين‌ها كه گفته شد، مطالب موجود در متن اصلى کتاب است. علاوه بر اين‌ها زياداتى در انتهاى کتاب موجود است كه با عنوان مساله تنظيم شده و با نام "تكملة الغرر" به کتاب افزوده شده است. با اين تكمله، کتاب أمالى المرتضى به پایان مى‌رسد.
خط ۸۳: خط ۸۳:
بجاست كه در اين جا اظهار نظرهاى تعدادى از بزرگان و علما را نسبت به اين کتاب ارزشمند ذكر كنيم.
بجاست كه در اين جا اظهار نظرهاى تعدادى از بزرگان و علما را نسبت به اين کتاب ارزشمند ذكر كنيم.


صاحب روضات الجنّات مى‌نويسد:
صاحب روضات الجنّات مى‌نویسد:


من تا به حال، وصف هيچ يك از علماى عامّه را براى کتابى نشنيده‌ام كه بيشتر از آن چيزى باشد كه در شأن الغرر و الدرر (امالى) گفته‌اند، تا آنجا كه آن کتاب را نشانه و دليل منتهاى فضل و هوش و بيانگر مهارت او دانسته‌اند.
من تا به حال، وصف هيچ يك از علماى عامّه را براى کتابى نشنيده‌ام كه بيشتر از آن چيزى باشد كه در شأن الغرر و الدرر (امالى) گفته‌اند، تا آنجا كه آن کتاب را نشانه و دليل منتهاى فضل و هوش و بيانگر مهارت او دانسته‌اند.


علاّمه سيّد محسن امين مى‌گويد:
علاّمه سيّد محسن امين مى‌گوید:


سيّد مرتضى کتابى دارد كه آن را الدرر و الغرر ناميده است و آن مجالسى است كه شامل متونى از معانى ادب است و در آن از نحو، لغت و غيره سخن گفته است و کتابى منقح است كه بر فضل كثير و گستردگى معلومات نويسنده دلالت دارد.
سيّد مرتضى کتابى دارد كه آن را الدرر و الغرر ناميده است و آن مجالسى است كه شامل متونى از معانى ادب است و در آن از نحو، لغت و غيره سخن گفته است و کتابى منقح است كه بر فضل كثير و گستردگى معلومات نویسنده دلالت دارد.


از أبو جعفر الحمصى نقل شده كه از شيخى از شيوخ ادب مصر به من رسيده است كه مى‌گويد:
از أبو جعفر الحمصى نقل شده كه از شيخى از شيوخ ادب مصر به من رسيده است كه مى‌گوید:


قسم به خدا، من از کتاب «الغرر» مسائلى را در نحو استفاده كردم كه در كتبى چون، کتاب [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] نيافتم.
قسم به خدا، من از کتاب «الغرر» مسائلى را در نحو استفاده كردم كه در كتبى چون، کتاب [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] نيافتم.


امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در يكى از كتبش پس از ذكر بعضى از فضايل سيّد مى‌گويد:
امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در يكى از كتبش پس از ذكر بعضى از فضايل سيّد مى‌گوید:


فضائلش كثير است و براى شهادت در فضلش، کتاب الدرر و الغرر كافى است.
فضائلش كثير است و براى شهادت در فضلش، کتاب الدرر و الغرر كافى است.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
هر گاه محققى بخواهد كتب نفيس عربى را كه حاوى معارف گوناگون و پر از نكات ظريف مختلف است و در آن عصاره طبايع و مذاهب مختلف و حقايق تاريخ، اخبار، متون، شعر، زبان و لغات مشكل است، بررسى كند، بى چون و چرا حتماً کتاب أمالى المرتضى را نيز در آن رديف مى‌آورد و آن را در شمار کتاب‌هايى؛ چون: الكامل مبرّد، البيان و التبيين [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، عيون الأخبار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، العقد الفريد ابن عبدربّه، الأغانى ابوالفرج و... قرار مى‌دهد. اين‌ها كتبى است كه در آسمان ادب عربیّت مانند ستارگان مى درخشند.
هر گاه محققى بخواهد كتب نفيس عربى را كه حاوى معارف گوناگون و پر از نكات ظريف مختلف است و در آن عصاره طبايع و مذاهب مختلف و حقايق تاريخ، اخبار، متون، شعر، زبان و لغات مشكل است، بررسى كند، بى چون و چرا حتماً کتاب أمالى المرتضى را نيز در آن رديف مى‌آورد و آن را در شمار کتاب‌هايى؛ چون: الكامل مبرّد، البيان و التبيين [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، عيون الأخبار [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، العقد الفريد ابن عبدربّه، الأغانى ابوالفرج و... قرار مى‌دهد. اين‌ها كتبى است كه در آسمان ادب عربیّت مانند ستارگان مى درخشند.


==ويژگى‌ها==
==ویژگى‌ها==




خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
عبدالرزاق محى‌الدين در کتاب "ادب المرتضى من سيرته و آثاره" آمده است:
عبدالرزاق محى‌الدين در کتاب "ادب المرتضى من سيرته و آثاره" آمده است:


چيزى كه هنوز در مورد اين کتاب معلوم نشده، اين است كه آيا أمالى تأليف و تدوين خود سيّد بوده است يا اين كه سيّد فقط آن را املا كرده و يكى از شاگردانش آن را جمع‌آورى كرده است؟ در حالت دوم، آن شاگرد چه كسى بوده است؟
چيزى كه هنوز در مورد اين کتاب معلوم نشده، اين است كه آيا أمالى تأليف و تدوین خود سيّد بوده است يا اين كه سيّد فقط آن را املا كرده و يكى از شاگردانش آن را جمع‌آورى كرده است؟ در حالت دوم، آن شاگرد چه كسى بوده است؟


دكتر عبدالرزاق محى‌الدين به اين سؤال اين گونه پاسخ مى‌دهد:
دكتر عبدالرزاق محى‌الدين به اين سؤال اين گونه پاسخ مى‌دهد:
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
آنچه از اسلوب کتاب برمى‌آيد، آن است كه کتاب تأليف و جمع خود سيّد است و شاگردان او فقط توفيق روايت و قرائت کتاب را بر او داشته‌اند. در غير اين صورت، اسلوب تأليف در جاهاى مختلف کتاب به واسطه تعدّد افراد، اختلاف پيدا مى‌كرد، در حالى كه ما طرق روايات را مختلف مى‌يابيم؛ امّا اسلوب کتاب يكسان و واحد است.
آنچه از اسلوب کتاب برمى‌آيد، آن است كه کتاب تأليف و جمع خود سيّد است و شاگردان او فقط توفيق روايت و قرائت کتاب را بر او داشته‌اند. در غير اين صورت، اسلوب تأليف در جاهاى مختلف کتاب به واسطه تعدّد افراد، اختلاف پيدا مى‌كرد، در حالى كه ما طرق روايات را مختلف مى‌يابيم؛ امّا اسلوب کتاب يكسان و واحد است.


امّا نكته‌اى وجود دارد و آن مدح و تمجيد شريف مرتضى و دُعا براى طول عمر او در جاهاى مختلف کتاب است. اين مطالب، چه بسا از اضافات شاگردان او باشد كه اين عبارات را بر متن اصلى در ابتداى هر بحثى اضافه كرده‌اند كه نشان دهند چه مطالب و چه مواردى از گفتار سيّد است و چه مواردى از روايت‌هاى او از ديگران است و بين آن چه او مى‌گويد و ديگران روايت كرده‌اند، اشتباه نشود.
امّا نكته‌اى وجود دارد و آن مدح و تمجيد شريف مرتضى و دُعا براى طول عمر او در جاهاى مختلف کتاب است. اين مطالب، چه بسا از اضافات شاگردان او باشد كه اين عبارات را بر متن اصلى در ابتداى هر بحثى اضافه كرده‌اند كه نشان دهند چه مطالب و چه مواردى از گفتار سيّد است و چه مواردى از روايت‌هاى او از ديگران است و بين آن چه او مى‌گوید و ديگران روايت كرده‌اند، اشتباه نشود.


نحوه تأليف و نُسخ گوناگون أمالى سيّد  
نحوه تأليف و نُسخ گوناگون أمالى سيّد  
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
سيّد اعجاز حسين در كشف الحجب از خط سيّد سعيد جونپورى نقل مى‌كند كه:
سيّد اعجاز حسين در كشف الحجب از خط سيّد سعيد جونپورى نقل مى‌كند كه:


شريف مرتضى، اين «الغرر و الدرر» را در راه حجاز - هر جا كه در منزلى فرود مى‌آمد - بر شاگردانش املا مى‌كرد و آنها نيز به همان ترتيبى كه از او شنيده بودند، آنها را جمع‌آورى مى‌كردند. از طرف ديگر نقل شده است كه ظاهر امر بر اين است كه وى اين مجالس را در خانه‌اش بر شاگردان و مريدانش در زمان‌هاى مختلف و پى در پى املا كرده است. علمى به تاريخ شروع و آغاز اين مجالس نداريم؛ ولى آن چه معلوم است، اين است كه آخرين املاى سيّد در روز پنج شنبه، 28 جمادى الأول سال 413ق، بوده است. اين تاريخ را شريف ابويعلى محمد بن حسن بن حمزه جعفرى در آخر نسخه‌اش ذكر كرده است.
شريف مرتضى، اين «الغرر و الدرر» را در راه حجاز - هر جا كه در منزلى فرود مى‌آمد - بر شاگردانش املا مى‌كرد و آنها نيز به همان ترتيبى كه از او شنيده بودند، آنها را جمع‌آورى مى‌كردند. از طرف ديگر نقل شده است كه ظاهر امر بر اين است كه وى اين مجالس را در خانه‌اش بر شاگردان و مريدانش در زمان‌هاى مختلف و پى در پى املا كرده است. علمى به تاريخ شروع و آغاز اين مجالس نداريم؛ ولى آن چه معلوم است، اين است كه آخرين املاى سيّد در روز پنج شنبه، 28 جمادى الأول سال 413ق، بوده است. اين تاريخ را شريف ابویعلى محمد بن حسن بن حمزه جعفرى در آخر نسخه‌اش ذكر كرده است.


محمد ابوالفضل ابراهيم، شش نسخه از کتاب را ديده و آنها را با توضيحاتى نقل مى‌كند كه در مقدمه وى بر کتاب معرفى شده‌اند.
محمد ابوالفضل ابراهيم، شش نسخه از کتاب را ديده و آنها را با توضيحاتى نقل مى‌كند كه در مقدمه وى بر کتاب معرفى شده‌اند.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:




به نوشته [[آقا بزرگ تهرانى]](در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعه]])، [[کراجکی، محمد بن علی|ابوالفتح كراجكى]]، از شاگردان شريف مرتضى، گزيده‌اى از الامالى تدوين كرد و آن را المراشد ناميد.
به نوشته [[آقا بزرگ تهرانى]](در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعه]])، [[کراجکی، محمد بن علی|ابوالفتح كراجكى]]، از شاگردان شريف مرتضى، گزيده‌اى از الامالى تدوین كرد و آن را المراشد ناميد.


کتاب، مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم محقق و فهرست مطالب(مجالس) در انتهاى هر جلد مى‌باشد.
کتاب، مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم محقق و فهرست مطالب(مجالس) در انتهاى هر جلد مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش