پرش به محتوا

آنگاه که اهل‌بیت را شناختم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان'
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
خط ۳۴: خط ۳۴:
نويسنده در مقدمه کتاب، وهابيان سلفى‌مسلك را نمونه بارز تندروها و افراطيون در عصر حاضر دانسته است كه با اتهام شرك و بدعت و كفر خودساخته، همه مسلمانان، جز خود را كافر و مشرك مى‌دانند و به مبارزه با عقايد مسلمانان پرداخته‌اند. آنان به‌ويژه به مبارزه آشكار و پنهان با عقايد برگرفته از اهل‌بيت(ع) - كه توسط شيعيان پاس داشته مى‌شود - برخاسته‌اند... آنان در اين صحنه، «عرض خود برده، زحمت ما مى‌دارند» و بنا بر مثل معروف كه «عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد»، سبب توجه عموم مسلمانان حتى خود وهابيان جوان، به‌سوى مكتب حيات‌بخش تشيع و گرايش به‌سوى مكتب اهل‌بيت(ع) گرديده‌اند.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19340/1/8|مقدمه، ص8]]</ref>
نويسنده در مقدمه کتاب، وهابيان سلفى‌مسلك را نمونه بارز تندروها و افراطيون در عصر حاضر دانسته است كه با اتهام شرك و بدعت و كفر خودساخته، همه مسلمانان، جز خود را كافر و مشرك مى‌دانند و به مبارزه با عقايد مسلمانان پرداخته‌اند. آنان به‌ويژه به مبارزه آشكار و پنهان با عقايد برگرفته از اهل‌بيت(ع) - كه توسط شيعيان پاس داشته مى‌شود - برخاسته‌اند... آنان در اين صحنه، «عرض خود برده، زحمت ما مى‌دارند» و بنا بر مثل معروف كه «عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد»، سبب توجه عموم مسلمانان حتى خود وهابيان جوان، به‌سوى مكتب حيات‌بخش تشيع و گرايش به‌سوى مكتب اهل‌بيت(ع) گرديده‌اند.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19340/1/8|مقدمه، ص8]]</ref>


سفر مؤلف با توصيف روحيات مردم در سالن انتظار فرودگاه آغاز شده است: «مردم گروه‌گروه با چهره‌هاى متفاوت، پير و جوان، شاد و غمگين، شهرى و روستایى وارد سالن انتظار مى‌شدند؛ اما در گوشه‌اى از سالن، عده‌اى با شكل و شمايل خاصى دور هم جمع شده بودند، شور و شوق فراوانى در چشمان آنان موج مى‌زد. لحظه‌شمارى مى‌كردند تا زمان پرواز اعلام شود. لحظه‌ها به‌كندى مى‌گذشت، اما سرانجام انتظار به پايان رسيد و با اعلام شماره پرواز، همه مسافران با شتاب خود را به هواپيما نزدیک  كردند. هركس سعى مى‌كرد از ديگرى پيشى بگيرد. از بس كه مشتاق بودند، در كوتاه‌ترين زمان ممكن، وارد هواپيما شدند و روى صندلى‌هاى خود قرار گرفتند».<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19340/1/11|متن کتاب، ص11]]</ref>
سفر مؤلف با توصيف روحيات مردم در سالن انتظار فرودگاه آغاز شده است: «مردم گروه‌گروه با چهره‌هاى متفاوت، پير و جوان، شاد و غمگين، شهرى و روستایى وارد سالن انتظار مى‌شدند؛ اما در گوشه‌اى از سالن، عده‌اى با شكل و شمايل خاصى دور هم جمع شده بودند، شور و شوق فراوانى در چشمان آنان موج مى‌زد. لحظه‌شمارى مى‌كردند تا زمان پرواز اعلام شود. لحظه‌ها به‌كندى مى‌گذشت، اما سرانجام انتظار به پایان رسيد و با اعلام شماره پرواز، همه مسافران با شتاب خود را به هواپيما نزدیک  كردند. هركس سعى مى‌كرد از ديگرى پيشى بگيرد. از بس كه مشتاق بودند، در كوتاه‌ترين زمان ممكن، وارد هواپيما شدند و روى صندلى‌هاى خود قرار گرفتند».<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19340/1/11|متن کتاب، ص11]]</ref>


نويسنده، حركت كاروان جوانان براى زيارت حرم پيامبر(ص) و لحظه ورود به حرم را به زيبايى توصيف كرده است: «كاروان جوانان به طرف حرم نبوى به حركت درآمد. دل‌ها در سينه‌ها به تپش افتاد؛ لحظه به لحظه از شوق ديدار بر تپش آن افزوده مى‌شد.{{شعر}}{{ب|''لحظه وصل چون شود نزدیک ''|2=''آتش شوق تيزتر گردد ''}}{{پایان شعر}}
نويسنده، حركت كاروان جوانان براى زيارت حرم پيامبر(ص) و لحظه ورود به حرم را به زيبايى توصيف كرده است: «كاروان جوانان به طرف حرم نبوى به حركت درآمد. دل‌ها در سينه‌ها به تپش افتاد؛ لحظه به لحظه از شوق ديدار بر تپش آن افزوده مى‌شد.{{شعر}}{{ب|''لحظه وصل چون شود نزدیک ''|2=''آتش شوق تيزتر گردد ''}}{{پایان شعر}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش