پرش به محتوا

ابن مقفع، عبدالله بن دادویه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۴۵: خط ۴۵:
</div>
</div>


'''ابن مُقَفَّع، ابومحمد عبدالله''' (ح 106 - 142ق / 724 - 759م)، نويسنده بزرگ و مترجم آثار پهلوى به عربى است.
'''ابن مُقَفَّع، ابومحمد عبدالله''' (ح 106 - 142ق / 724 - 759م)، نویسنده بزرگ و مترجم آثار پهلوى به عربى است.


==خاندان ابن مقفع==
==خاندان ابن مقفع==
نام پدر ابن مقفع در واقع داذويه بود؛ هرچند كه گاه، داذويه به داذبه تحريف شده است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، نام اسلامى پدر او را مبارک ذكر كرده كه گويى ترجمه عربى روزبه است، اما زبيدى در «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]» او را داذجشنش (دادگشنسب) خوانده. بااين‌همه مينوى معتقد است كه نام عبدالله، پيش از مسلمان شدن، داذبه بوده كه به روزبه تصحيف گشته است. پدرش نيز داذجشنس (داذگشنسپ كه مخفف آن داذويه است) نام داشته است.
نام پدر ابن مقفع در واقع داذویه بود؛ هرچند كه گاه، داذویه به داذبه تحريف شده است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، نام اسلامى پدر او را مبارک ذكر كرده كه گویى ترجمه عربى روزبه است، اما زبيدى در «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]» او را داذجشنش (دادگشنسب) خوانده. بااين‌همه مينوى معتقد است كه نام عبدالله، پيش از مسلمان شدن، داذبه بوده كه به روزبه تصحيف گشته است. پدرش نيز داذجشنس (داذگشنسپ كه مخفف آن داذویه است) نام داشته است.


داذويه كه از اعيان و اصيل‌زادگان فارس بود، زمانى كه حجاج بن يوسف بر عراق حكم مى‌راند، از جانب وى مأمور خراج فارس شد، اما در كار اموال، ناروايى كرد و حجاج او را چندان شكنجه داد تا دستش، «مقفع» (ناقص و تُرنجيده) گشت. گاهى، به جاى حجاج، نام خالد بن عبدالله قسرى را آورده‌اند و مأمور عذاب او را نيز يوسف بن عمر ثقفى خوانده‌اند، اما نتيجه روايت در هر حال يكى است. كلمه «مقفع» لقبى براى داذويه شد و فرزندش روزبه، ابن مقفع خوانده شد.
داذویه كه از اعيان و اصيل‌زادگان فارس بود، زمانى كه حجاج بن يوسف بر عراق حكم مى‌راند، از جانب وى مأمور خراج فارس شد، اما در كار اموال، ناروايى كرد و حجاج او را چندان شكنجه داد تا دستش، «مقفع» (ناقص و تُرنجيده) گشت. گاهى، به جاى حجاج، نام خالد بن عبدالله قسرى را آورده‌اند و مأمور عذاب او را نيز يوسف بن عمر ثقفى خوانده‌اند، اما نتيجه روايت در هر حال يكى است. كلمه «مقفع» لقبى براى داذویه شد و فرزندش روزبه، ابن مقفع خوانده شد.


ابن مقفع تا زمانى كه اسلام نياورده بود، همچنان به روزبه نامور بود و ابوعمرو، كنيه داشت. پس از تشرف به اسلام، نام عبدالله و كنيه ابومحمد برگزيد.
ابن مقفع تا زمانى كه اسلام نياورده بود، همچنان به روزبه نامور بود و ابوعمرو، كنيه داشت. پس از تشرف به اسلام، نام عبدالله و كنيه ابومحمد برگزيد.
خط ۶۵: خط ۶۵:


==ویژگی‎های اخلاقی ابن مقفع==
==ویژگی‎های اخلاقی ابن مقفع==
شخصيت ابن مقفع: ابن مقفع يكى از مشهورترين چهره‌هاى فرهنگى در تاريخ اسلام، بلكه در فرهنگ جهان است. بى‌گمان شخصيت اجتماعى - اخلاقى او بيش از هر چيز مسير فرهنگى و ادبى او را ترسيم مى‌كرده است. خردمندى، هوش بسيار، روح شفاف آينه‌گون، انسان‌دوستى، اخلاق، آداب‌دانى، خوش‌زبانى و زيبارويى، همه در زندگى كاملاً مرفه او جمع آمده بود. سپس اين ويژگى‌ها، در داستان‌هايى دل‌انگيز، در مفاهيمى حكيمانه، در اندرزهايى عينى و ملموس و همه به زبانى پاك، بى‌گره و به‌هم‌پيوسته متجلى گرديده است.
شخصيت ابن مقفع: ابن مقفع يكى از مشهورترين چهره‌هاى فرهنگى در تاريخ اسلام، بلكه در فرهنگ جهان است. بى‌گمان شخصيت اجتماعى - اخلاقى او بيش از هر چيز مسير فرهنگى و ادبى او را ترسيم مى‌كرده است. خردمندى، هوش بسيار، روح شفاف آينه‌گون، انسان‌دوستى، اخلاق، آداب‌دانى، خوش‌زبانى و زيبارویى، همه در زندگى كاملاً مرفه او جمع آمده بود. سپس اين ویژگى‌ها، در داستان‌هايى دل‌انگيز، در مفاهيمى حكيمانه، در اندرزهايى عينى و ملموس و همه به زبانى پاك، بى‌گره و به‌هم‌پيوسته متجلى گرديده است.


==آثار==
==آثار==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش