پرش به محتوا

اقبال آشتیانی، عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۵: خط ۳۵:
==زندگی و کسب علم و دانش==
==زندگی و کسب علم و دانش==


خيلى زود وارد عرصه زندگى شد؛ هنوز كودك بود كه نزد مرد درودگرى به شاگردى مشغول كار گرديد. امّا ميل تحصيل به قدرى در او شديد بود كه با وجود سختى معيشت و نداشتن وسايل زندگى، در ضمن كار به مكتب رفت و مقدّمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و بعد، به تهران آمده و به مدرسه دارالفنون راه يافت و با امتياز درخشانى دوره دبيرستان را به پايان برد.
خيلى زود وارد عرصه زندگى شد؛ هنوز كودك بود كه نزد مرد درودگرى به شاگردى مشغول كار گرديد. امّا ميل تحصيل به قدرى در او شديد بود كه با وجود سختى معيشت و نداشتن وسايل زندگى، در ضمن كار به مكتب رفت و مقدّمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و بعد، به تهران آمده و به مدرسه دارالفنون راه يافت و با امتياز درخشانى دوره دبيرستان را به پایان برد.


==تدریس==
==تدریس==
خط ۴۸: خط ۴۸:
==مسافرت==
==مسافرت==


اقبال در سال 1304 به سمت منشيگرى هيئت نظامى ايران، به پاريس رفت و در آن‌جا، با استفاده از فرصت، به تكميل معلومات پرداخت و از دانشگاه «سوربن» ليسانس زبان و ادبيّات گرفت. وى موضوع پايان‌نامه تحصيلات خود را شرح احوال خاندان نوبختى قرار داد كه افراد آن، از نخستين مبلّغان مذهب تشيّع در ايران بوده‌اند. استادان راهنماى او در تهيّه پايان‌نامه تحصيلى، دانشمند و متن‌شناس معروف ايرانى، محمد قزوينى، و خاورشناس نامى فرانسوى لوئى ماسينيون، بودند. خلاصه‌اى از پايان‌نامه دانشگاهى اقبال به زبان فرانسه در پاريس به چاپ رسيده است.
اقبال در سال 1304 به سمت منشيگرى هيئت نظامى ايران، به پاريس رفت و در آن‌جا، با استفاده از فرصت، به تكميل معلومات پرداخت و از دانشگاه «سوربن» ليسانس زبان و ادبيّات گرفت. وى موضوع پایان‌نامه تحصيلات خود را شرح احوال خاندان نوبختى قرار داد كه افراد آن، از نخستين مبلّغان مذهب تشيّع در ايران بوده‌اند. استادان راهنماى او در تهيّه پایان‌نامه تحصيلى، دانشمند و متن‌شناس معروف ايرانى، محمد قزوينى، و خاورشناس نامى فرانسوى لوئى ماسينيون، بودند. خلاصه‌اى از پایان‌نامه دانشگاهى اقبال به زبان فرانسه در پاريس به چاپ رسيده است.




خط ۵۵: خط ۵۵:
در اواخر سال 1313، كه نخستين سنگ بناى دانشگاه تهران نهاده شد، اقبال به سمت دانشيارى دانشكده ادبيّات دعوت شد و بعد به مقام استادى دانشگاه رسيد و پس از تأسيس فرهنگستان ايران، به عضويت آن انتخاب گرديد.
در اواخر سال 1313، كه نخستين سنگ بناى دانشگاه تهران نهاده شد، اقبال به سمت دانشيارى دانشكده ادبيّات دعوت شد و بعد به مقام استادى دانشگاه رسيد و پس از تأسيس فرهنگستان ايران، به عضويت آن انتخاب گرديد.


در شهريور سال 1323، مجلّه ادبى و تاريخى يادگار را كه در نوع خود در ادبيّات ايران كمتر نظير داشت، انتشار داد. در نوشتن اين مجلّه، دانشمندان بزرگى، مانند استاد محمد قزوينى، دكتر غنى و جوانان بااستعداد ايران يار و همكار او بودند و چون اين مجلّه كمك مالى از دولت دريافت نمى‌داشت، ناچار در نتيجه اشكالات مالى، پس از پنج سال انتشار، در خرداد 1328 تعطيل شد و اقبال، كه بسيار خسته و فرسوده شده بود، به اميد اين‌كه پايان عمر را به آسودگى و آرامش بگذراند، از فعاليت ادبى دست كشيد و به سمت نمايندگى دايمى فرهنگ ايران در كشورهاى تركيه و ايتاليا، ابتدا به آنكارا و بعد به روم رفت و در همان سمت و مقام بود كه در واپسين ساعات روز بيست و يكم بهمن‌ماه 1334، در شهر رم، زندگى را بدرود گفت.
در شهريور سال 1323، مجلّه ادبى و تاريخى يادگار را كه در نوع خود در ادبيّات ايران كمتر نظير داشت، انتشار داد. در نوشتن اين مجلّه، دانشمندان بزرگى، مانند استاد محمد قزوينى، دكتر غنى و جوانان بااستعداد ايران يار و همكار او بودند و چون اين مجلّه كمك مالى از دولت دريافت نمى‌داشت، ناچار در نتيجه اشكالات مالى، پس از پنج سال انتشار، در خرداد 1328 تعطيل شد و اقبال، كه بسيار خسته و فرسوده شده بود، به اميد اين‌كه پایان عمر را به آسودگى و آرامش بگذراند، از فعاليت ادبى دست كشيد و به سمت نمايندگى دايمى فرهنگ ايران در كشورهاى تركيه و ايتاليا، ابتدا به آنكارا و بعد به روم رفت و در همان سمت و مقام بود كه در واپسين ساعات روز بيست و يكم بهمن‌ماه 1334، در شهر رم، زندگى را بدرود گفت.


او از دانشمندان پرشور و پركار ايران بود. بسيار ساده و درست و بى‌تكلّف مى‌نوشت و در همه‌جا دستورها و قواعد زبان فارسى را رعايت مى‌كرد. زبان‌هاى عربى، فرانسه و انگليسى و ظاهرا ايتاليايى را مى‌دانست و به علّت تتبعات و كنجكاوى فطرى و بعدها اقامت در كشورهاى اروپايى و عربى، به دقايق اصطلاحات و مفاهيم آن زبان‌ها آشنايى كامل داشت. در رشته‌هاى زبان‌شناسى، سبک ‌شناسى، تاريخ، اديان و جغرافيا مطالعات زياد كرده و در پنجاه و هشت سال زندگى پرسود خود، در جمع‌آورى، تصحيح و نشر نسخه‌هاى كمياب و گران‌بهايى، كه يك دور زمان از تاريخ ايران را روشن مى‌كنند، رنج فراوان برده بود. حواشى و تعليقاتى كه وى براى نسخه‌هاى خطى نوشته، داراى ارزش تاريخى و جغرافيايى فراوانى هستند و به معلومات عميق و بسيط تاريخى و اطلاعات وسيع او در رشته زبان‌شناسى گواهى مى‌دهند. کتاب نفيس تاريخ مفصّل مغول، كامل‌ترين نوشته در زبان فارسى راجع به اين دوره از تاريخ ايران است.
او از دانشمندان پرشور و پركار ايران بود. بسيار ساده و درست و بى‌تكلّف مى‌نوشت و در همه‌جا دستورها و قواعد زبان فارسى را رعايت مى‌كرد. زبان‌هاى عربى، فرانسه و انگليسى و ظاهرا ايتاليايى را مى‌دانست و به علّت تتبعات و كنجكاوى فطرى و بعدها اقامت در كشورهاى اروپايى و عربى، به دقايق اصطلاحات و مفاهيم آن زبان‌ها آشنايى كامل داشت. در رشته‌هاى زبان‌شناسى، سبک ‌شناسى، تاريخ، اديان و جغرافيا مطالعات زياد كرده و در پنجاه و هشت سال زندگى پرسود خود، در جمع‌آورى، تصحيح و نشر نسخه‌هاى كمياب و گران‌بهايى، كه يك دور زمان از تاريخ ايران را روشن مى‌كنند، رنج فراوان برده بود. حواشى و تعليقاتى كه وى براى نسخه‌هاى خطى نوشته، داراى ارزش تاريخى و جغرافيايى فراوانى هستند و به معلومات عميق و بسيط تاريخى و اطلاعات وسيع او در رشته زبان‌شناسى گواهى مى‌دهند. کتاب نفيس تاريخ مفصّل مغول، كامل‌ترين نوشته در زبان فارسى راجع به اين دوره از تاريخ ايران است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش