۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] ( | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نویسنده) | ||
[[خواجوی، محمد]] (مقدمه نویس و مصحح) | [[خواجوی، محمد]] (مقدمه نویس و مصحح) | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مؤلف در ضمن بيان آيۀ '''«فلمّا أنبئهم بأسمائهم....»''' | مؤلف در ضمن بيان آيۀ '''«فلمّا أنبئهم بأسمائهم....»''' مىگوید، ضمير «هم» در اسمائهم به اسماء الهى برمىگردد و اسماء عبارتند از: جواهر عقلى نورانى و مثل كلى الهى كه آنها مظاهر اولىّ اسماءاند، همان گونه كه انواع مادى مظاهر ثانوى اسماء و مظاهر آنها هستند. بنابراين اين آيه به رأى و نظر اساطين حكمت كه مىگویند هر نوعى، جوهرى عقلى و مثالى كلى دارد، اشاره مىكند. | ||
سپس | سپس مىگوید: غرض ما در اين کتاب چيزى جز اين نيست كه به اسرارى از آيات قرآنى اشاره كنيم، «ليس غرضنا في هذا الکتاب إلا إشارة إجمالية إلى أسرار بعض آيات القرآن» ص42. | ||
بنابراين مؤلف در اين کتاب در پى اين هدف است كه روشن كند، مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است و لذا هر مدعايى را كه مطرح مىكند، پس از اشارۀ اجمالى به استدلال برهانى آن به بيان قرآنى مىپردازد و با آيات زيادى آن را اثبات و تأييد مىكند. | بنابراين مؤلف در اين کتاب در پى اين هدف است كه روشن كند، مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است و لذا هر مدعايى را كه مطرح مىكند، پس از اشارۀ اجمالى به استدلال برهانى آن به بيان قرآنى مىپردازد و با آيات زيادى آن را اثبات و تأييد مىكند. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
تاريخ دقيق تأليف کتاب معلوم نيست؛ اما به ظن غالب مىتوان حدس زد، اين کتاب حدودا هم زمان با تأليف «شرح اصول كافى»؛ يعنى سال 1044ق تأليف شده است، زيرا در صفحۀ 205 بعد از آوردن حديثى | تاريخ دقيق تأليف کتاب معلوم نيست؛ اما به ظن غالب مىتوان حدس زد، اين کتاب حدودا هم زمان با تأليف «شرح اصول كافى»؛ يعنى سال 1044ق تأليف شده است، زيرا در صفحۀ 205 بعد از آوردن حديثى مىگوید، در اين حديث به بخشى از اصول علم النفس اشاره رفته است، سپس بحث مفصل در اين موضوع را به کتابهاى ديگرش ارجاع مىدهد و مىگوید: | ||
«من أراد الاطلاع فليطالع کتابنا الكبير المسمى بالأسفار الأربعة و المجلد الأول من تفسيرنا الكبير المسمى ذلك المجلد المفتتح بمفاتيح الغيب و غيرهما من المطولات و المتوسطات». | «من أراد الاطلاع فليطالع کتابنا الكبير المسمى بالأسفار الأربعة و المجلد الأول من تفسيرنا الكبير المسمى ذلك المجلد المفتتح بمفاتيح الغيب و غيرهما من المطولات و المتوسطات». | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
مقدمه: شامل چند قاعده است كه اهم مطالب آن عبارتند از: | مقدمه: شامل چند قاعده است كه اهم مطالب آن عبارتند از: | ||
- | - تشویق به تعلم حكمت حقه و بيان عواقب جهل به آن. | ||
- جهل مركب بودن كفر. | - جهل مركب بودن كفر. | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
نكتۀ قابل توجهى كه در اين جا مىتوان گفت اين است كه مؤلف هم در تفسيرش و هم در اين کتاب كه چكيدهاى است از بحثهاى تفسيريش نسبت به مباحث اين دو کتاب تصريح به كشف و شهود دارد. | نكتۀ قابل توجهى كه در اين جا مىتوان گفت اين است كه مؤلف هم در تفسيرش و هم در اين کتاب كه چكيدهاى است از بحثهاى تفسيريش نسبت به مباحث اين دو کتاب تصريح به كشف و شهود دارد. | ||
در صفحۀ 181 اين کتاب بعد از اين كه حديثى را در مورد عذاب قبر نقل مىكند، | در صفحۀ 181 اين کتاب بعد از اين كه حديثى را در مورد عذاب قبر نقل مىكند، مىگوید: «إنّي و الحمد للّه أعلم بعين اليقين أنّ هذا الحديث و نظائره الواردة من طريق الکتاب و السنة في أحوال القيامة و أهوالها حق و صدق فآمنت بها إيمانا عيانا مقرونا بالكشف و الشهود و بصرت بما لم يبصروا و جئتك من سبأ بنبأ يقين». | ||
و نيز در مقدمۀ سورۀ واقعه | و نيز در مقدمۀ سورۀ واقعه مىگوید: «من در گذشته به بحث و تكرار آن اشتغال زياد داشتم و شديدا به كتب حكماى اهل نظر مراجعه مىكردم تا جايى كه خيال مىكردم، چيزى مىدانم. | ||
اما آنگاه كه قدرى بصيرتم باز شد و در خود نگريستم، ديدم گر چه چيزى را از احوال مبدأ و معاد مىدانم؛ اما با اين حال از علم حقايق، خود را خالى ديدم پس يقين كردم كه چنين علمى جز به تصفيۀ دل و تهذيب آن و عزلت از مردم و سلوك در سيرۀ صالحين قابل ادراك نيست. | اما آنگاه كه قدرى بصيرتم باز شد و در خود نگريستم، ديدم گر چه چيزى را از احوال مبدأ و معاد مىدانم؛ اما با اين حال از علم حقايق، خود را خالى ديدم پس يقين كردم كه چنين علمى جز به تصفيۀ دل و تهذيب آن و عزلت از مردم و سلوك در سيرۀ صالحين قابل ادراك نيست. |
ویرایش