پرش به محتوا

صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۸۰: خط ۸۰:
از دیدگاه صدرا، علم لدنی، قوی‌تر و محکم‌تر از دیگر علوم است و دسترسی به آن محال نیست؛ چرا که انبيا و اوصيا و اوليا و عرفا به آن دست یافته‌اند. صدرا، گرچه، علم شهودی و لدنی را بسیار ستایش می‌کند و بسنده کردن به مباحث برهانی را فراوان نکوهش می‌نماید، بااین‌همه، معتقد است که انسان به هر دو علم نیازمند است و باید برهان و عرفان را با هم جمع نماید؛ چنان‌كه خود وی، جمع نموده و تنها كسى است كه در این جمع، موفق بوده و به درجه‏‌اى رسيده كه هيچ‌يك از فلاسفه و عرفای اسلامى به آن نرسيده است؛ چنان‌که خود در جاهای متعدد به این معنا تصریح و تأکید کرده است.  
از دیدگاه صدرا، علم لدنی، قوی‌تر و محکم‌تر از دیگر علوم است و دسترسی به آن محال نیست؛ چرا که انبيا و اوصيا و اوليا و عرفا به آن دست یافته‌اند. صدرا، گرچه، علم شهودی و لدنی را بسیار ستایش می‌کند و بسنده کردن به مباحث برهانی را فراوان نکوهش می‌نماید، بااین‌همه، معتقد است که انسان به هر دو علم نیازمند است و باید برهان و عرفان را با هم جمع نماید؛ چنان‌كه خود وی، جمع نموده و تنها كسى است كه در این جمع، موفق بوده و به درجه‏‌اى رسيده كه هيچ‌يك از فلاسفه و عرفای اسلامى به آن نرسيده است؛ چنان‌که خود در جاهای متعدد به این معنا تصریح و تأکید کرده است.  


ملا صدرا پيوسته از كسانى كه يكى از دو شيوه را به كار مى‏‌برند، بدگويى مى‏كند مانند سخنى چنان‌كه در «مفاتيح الغيب»، ص 3 و در «اسفار»، ج 1، ص 4، می‌نویسد: «به سخنان بيهوده صوفيه مشغول نباش و به گفته‌‏هاى فيلسوف‌‌‌نمايان اعتماد مكن» و در مقدمه «تفسير سوره فاتحه الكتاب»، از گروه نخست، به بدعت‌گذار گمراه‌كننده و از گروه دوم، به تعطيل‏‌گران گمراه تعبير كرد است؛ بنابراين، فلسفه‌ای كه او ديگران را به آن فرامى‏‌خواند و بر آن پافشارى مى‌‏كند، عبارت است از جمع ميان روش مشائيان و اشراقيان و ايجاد وفاق ميان اين دو شيوه.  
ملا صدرا پيوسته از كسانى كه يكى از دو شيوه را به كار مى‏‌برند، بدگويى مى‏كند مانند سخنى چنان‌كه در «مفاتيح الغيب»، ص 3 و در «اسفار»، ج 1، ص 4، می‌نویسد: «به سخنان بيهوده صوفيه مشغول نباش و به گفته‌‏هاى فيلسوف‌‌‌نمايان اعتماد مكن» و در مقدمه «تفسير سوره فاتحه الكتاب»، از گروه نخست، به بدعت‌گذار گمراه‌كننده و از گروه دوم، به تعطيل‏‌گران گمراه تعبير كرد است؛ بنابراین، فلسفه‌ای كه او ديگران را به آن فرامى‏‌خواند و بر آن پافشارى مى‌‏كند، عبارت است از جمع ميان روش مشائيان و اشراقيان و ايجاد وفاق ميان اين دو شيوه.  


با تأمل در آثار صدرالمتألهين، به این حقیقت می‌رسیم که وی شرع و عقل را نه مخالف با یکدیگر که مؤالف با همدیگر، نه در برابر هم که در بر هم می‌داند و هر دو را روشنگر یک حقیقت می‌خواند؛ به‌گونه‌ای که می‌توان آثار دینی او را شرح فلسفه وی با زبان شریعت، یا بگو شرح برهان با زبان قرآن دانست و آثار فلسفی او را تفسیر شریعت با زبان فلسفه، یا بگو تفسیر قرآن با زبان برهان خواند. حال اگر این ویژگی (تطابق قرآن و برهان) را به ویژگی پیشین (جمع میان عرفان و برهان) ضمیمه کنیم، به این نتیجه بدیهی می‌رسیم که صدر المتألهین، بنای عظیم حکمت متعالیه را در مثلثی که یک ضلع آن، قرآن، یک ضلع آن، عرفان و ضلع دیگرش برهان است، طراحی و مهندسی نموده است. بالاتر از این، باید گفت: تثلیث (که یک حقیقت در عین یکی بودن، سه‌تاست)، گرچه در جهان تکوین و در زمینه اعتقاد به آفریننده هستی، عقیده‌ای است مردود و شرک‌آمیز، ولی در عالم تبیین و در محدوده ابراز حقیقت، واقعیتی است مشهود و بسیار عزیز که در مکتب فلسفی ملا صدرا تجلی یافته است.
با تأمل در آثار صدرالمتألهين، به این حقیقت می‌رسیم که وی شرع و عقل را نه مخالف با یکدیگر که مؤالف با همدیگر، نه در برابر هم که در بر هم می‌داند و هر دو را روشنگر یک حقیقت می‌خواند؛ به‌گونه‌ای که می‌توان آثار دینی او را شرح فلسفه وی با زبان شریعت، یا بگو شرح برهان با زبان قرآن دانست و آثار فلسفی او را تفسیر شریعت با زبان فلسفه، یا بگو تفسیر قرآن با زبان برهان خواند. حال اگر این ویژگی (تطابق قرآن و برهان) را به ویژگی پیشین (جمع میان عرفان و برهان) ضمیمه کنیم، به این نتیجه بدیهی می‌رسیم که صدر المتألهین، بنای عظیم حکمت متعالیه را در مثلثی که یک ضلع آن، قرآن، یک ضلع آن، عرفان و ضلع دیگرش برهان است، طراحی و مهندسی نموده است. بالاتر از این، باید گفت: تثلیث (که یک حقیقت در عین یکی بودن، سه‌تاست)، گرچه در جهان تکوین و در زمینه اعتقاد به آفریننده هستی، عقیده‌ای است مردود و شرک‌آمیز، ولی در عالم تبیین و در محدوده ابراز حقیقت، واقعیتی است مشهود و بسیار عزیز که در مکتب فلسفی ملا صدرا تجلی یافته است.
خط ۸۸: خط ۸۸:
== جایگاه علمی ملا صدرا ==
== جایگاه علمی ملا صدرا ==


برای پی بردن به مقام علمی وی، به گفتار استاد محمدرضا مظفر، گوش فرادهید: «سخن گفتن از صدرالدين، محمد بن ابراهيم قوامى، نويسنده كتاب اسفار كه در بين مردم به ملا صدرا و در ميان شاگردان مكتبش به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مشهور است، برايم بسى لذت‏بخش است. من از زمره كسانى هستم كه از عقل و خرد، روح بلند، نيروى مقاومت، آزادانديشى، بيان نيكو، كمال و پختگى انديشه‏‌ها و صراحت در ابراز عقايد و افكار اين مرد بزرگ، با وجود تكفير و آن همه آزار كه در حق وى رفته است، شگفت‌‏زده‏ام. ويژگى‏‌هايى كه برشمردم، پيش از آنكه از تاريخ زندگى او درك كنم، از نوشته‌‏ها و كتاب‏هايش احساس نموده‌‏ام.  
برای پی بردن به مقام علمی وی، به گفتار استاد محمدرضا مظفر، گوش فرادهید: «سخن گفتن از صدرالدين، محمد بن ابراهيم قوامى، نويسنده كتاب اسفار كه در بين مردم به ملا صدرا و در ميان شاگردان مكتبش به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مشهور است، برایم بسى لذت‏بخش است. من از زمره كسانى هستم كه از عقل و خرد، روح بلند، نيروى مقاومت، آزادانديشى، بيان نيكو، كمال و پختگى انديشه‏‌ها و صراحت در ابراز عقايد و افكار اين مرد بزرگ، با وجود تكفير و آن همه آزار كه در حق وى رفته است، شگفت‌‏زده‏ام. ويژگى‏‌هايى كه برشمردم، پيش از آنكه از تاريخ زندگى او درك كنم، از نوشته‌‏ها و كتاب‏هايش احساس نموده‌‏ام.  


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، از زمره فيلسوفان بزرگ متألهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصه وجود مى‌‏نهد. در سه سده گذشته، وى، بزرگ‌‌ترين فيلسوف اسلامى است كه در فلسفه يونانى و اسلامى سرآمد و بنيان‏گذار مكتبى فلسفى بوده است. فراگيرى و پژوهش فلسفى ما همواره بر آثار او مبتنى بوده، به‌خصوص اسفار كه از مهم‌ترين كتاب‌هاى فلسفى قديم و جديد به شمار مى‏‌آيد و بنيان ديگر آثار او، بر آن نهاده شده است. افتخار فلاسفه پس از او در اين است كه در آثارشان از نوشته‏‌هاى او بهره بگيرند و خود را شاگرد مكتب او برشمارند؛ چنان‌كه حتى فلاسفه بزرگ نيز به اين اتصال و ارتباط خود با [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] افتخار مى‏‌كنند. از استاد بزرگ خود، محمدحسين اصفهانى، شنيدم كه مى‌‏گفت: اگر بدانم كسى رموز اسفار را مى‌‏فهمد، براى شاگردى به نزد او خواهم رفت؛ هرچند، در دوردست‏ترين نقطه جهان باشد.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، از زمره فيلسوفان بزرگ متألهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصه وجود مى‌‏نهد. در سه سده گذشته، وى، بزرگ‌‌ترين فيلسوف اسلامى است كه در فلسفه يونانى و اسلامى سرآمد و بنيان‏گذار مكتبى فلسفى بوده است. فراگيرى و پژوهش فلسفى ما همواره بر آثار او مبتنى بوده، به‌خصوص اسفار كه از مهم‌ترين كتاب‌هاى فلسفى قديم و جديد به شمار مى‏‌آيد و بنيان ديگر آثار او، بر آن نهاده شده است. افتخار فلاسفه پس از او در اين است كه در آثارشان از نوشته‏‌هاى او بهره بگيرند و خود را شاگرد مكتب او برشمارند؛ چنان‌كه حتى فلاسفه بزرگ نيز به اين اتصال و ارتباط خود با [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] افتخار مى‏‌كنند. از استاد بزرگ خود، محمدحسين اصفهانى، شنيدم كه مى‌‏گفت: اگر بدانم كسى رموز اسفار را مى‌‏فهمد، براى شاگردى به نزد او خواهم رفت؛ هرچند، در دوردست‏ترين نقطه جهان باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش