۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'كشورهاي' به 'كشورهای') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مؤلف در گفتار بعدى، موضوع اسلام آوردن تدريجى ايرانيان از زمان پيامبر تا قرن چهارم را مورد بررسى قرار داده و روابط تاريخى ايرانيان و اعراب و سياست ساسانيان در سرزمينهاى عربنشين و همچنين اوضاع ايران و آشفتگى دولت ساسانى را به بحث گذاشته، از هم پاشيدن ساسانيان را ناشى از عوامل درونى مىداند، چرا كه يكى دو جنگ چيزى نبود كه دولت ايران را سرنگون نمايد. | مؤلف در گفتار بعدى، موضوع اسلام آوردن تدريجى ايرانيان از زمان پيامبر تا قرن چهارم را مورد بررسى قرار داده و روابط تاريخى ايرانيان و اعراب و سياست ساسانيان در سرزمينهاى عربنشين و همچنين اوضاع ايران و آشفتگى دولت ساسانى را به بحث گذاشته، از هم پاشيدن ساسانيان را ناشى از عوامل درونى مىداند، چرا كه يكى دو جنگ چيزى نبود كه دولت ايران را سرنگون نمايد. | ||
جلدهاى دوم و سوم كتاب، ايرانشهر نام گرفته و علت اين نامگذارى در مقدمه جلد دوم كتاب چنين بيان شده است: عراق هم در دروه ساسانى پايتخت ايران بود و هم در دوران اسلامى با بصره و كوفه و سپس بغداد، حاكمنشين گرديد و در هر دو دوره هم به حكم مركزيت مجمع دانشمندان، فرزانگان و صاحبان ذوق و انديشه از سرتاسر كشور پهناور ايران و كانون تمدن و فرهنگ سراسر ايران زمين بود. از آنجايى كه از يكسو در متون قديمى، عراق را ايرانشهر مىخواندند و اين خطه، محدوده وسيع جغرافيايى (يعنى تمام | جلدهاى دوم و سوم كتاب، ايرانشهر نام گرفته و علت اين نامگذارى در مقدمه جلد دوم كتاب چنين بيان شده است: عراق هم در دروه ساسانى پايتخت ايران بود و هم در دوران اسلامى با بصره و كوفه و سپس بغداد، حاكمنشين گرديد و در هر دو دوره هم به حكم مركزيت مجمع دانشمندان، فرزانگان و صاحبان ذوق و انديشه از سرتاسر كشور پهناور ايران و كانون تمدن و فرهنگ سراسر ايران زمين بود. از آنجايى كه از يكسو در متون قديمى، عراق را ايرانشهر مىخواندند و اين خطه، محدوده وسيع جغرافيايى (يعنى تمام كشورهایى كه اكنون جزء ايرانشهر قديم محسوب مىشدند، شامل دولتها، سرزمينهاى همسايه ايران تا جمهورىهاى آسياى ميانه) را در بر مىگرفت و از طرف ديگر، چون زبان اين كتاب، تاريخ است از اين رو از همه اين كشورها به نام فراگيرى ياد، خواهد شد كه در آن روزگار بدان نام خوانده مىشدند؛ يعنى ايرانشهر. دوران تاريخى كه از اين سرزمين در اين كتاب موضوع سخن است، تنها همان دوران انتقال؛ يعنى دو سه قرنى است كه از اواخر عهد ساسانى تا اوايل عهد اسلامى را در بر مىگيرد. | ||
مؤلف از اين پس ايرانشهر و دل ايرانشهر را از ميان متون قديمىتر مثل اوستا تا ايرانشهر ماركوارت ريشهيابى كرده، سير تاريخى تغيير نام دل ايرانشهر از سورستان تا سواد و عراق را با تكيه بر منابع گوناگون تاريخى دنبال مىكند. همچنين از نخستين آشنايى اعراب با نظام ديوانى ايران و اصلاحات انوشيروان در زمينههاى اقتصادى-اجتماعى، نيز نظام آبيارى ايران، همچون زادگاه هندسه عربى-اسلامى ياد كرده است. در اين كتاب از مسالك الممالك ابن خردادبه، به خاطر الگوبردارى صحيح از ديوانهاى پيش از اسلام و تقسيمبندى كتاب بر اساس تقسيمات جغرافيايى ايران پيش از اسلام به عنوان نمونه ياد شده و سپس با مقايسه اين تقسيمات با تقسيمات قدامة بن جعفر، سياهه ابن خردادبه ملاك كار قرار گرفته كه شامل 12 استان و60 تسوى است(تسوى به عنوان بخشى از استان) و اين تقسيمبندى جغرافيايى فصلهاى طويلى از كتاب را به خود اختصاص داده كه در بردارنده نيمه دوم جلد دوم و نيمه اول جلد سوم مىباشد. | مؤلف از اين پس ايرانشهر و دل ايرانشهر را از ميان متون قديمىتر مثل اوستا تا ايرانشهر ماركوارت ريشهيابى كرده، سير تاريخى تغيير نام دل ايرانشهر از سورستان تا سواد و عراق را با تكيه بر منابع گوناگون تاريخى دنبال مىكند. همچنين از نخستين آشنايى اعراب با نظام ديوانى ايران و اصلاحات انوشيروان در زمينههاى اقتصادى-اجتماعى، نيز نظام آبيارى ايران، همچون زادگاه هندسه عربى-اسلامى ياد كرده است. در اين كتاب از مسالك الممالك ابن خردادبه، به خاطر الگوبردارى صحيح از ديوانهاى پيش از اسلام و تقسيمبندى كتاب بر اساس تقسيمات جغرافيايى ايران پيش از اسلام به عنوان نمونه ياد شده و سپس با مقايسه اين تقسيمات با تقسيمات قدامة بن جعفر، سياهه ابن خردادبه ملاك كار قرار گرفته كه شامل 12 استان و60 تسوى است(تسوى به عنوان بخشى از استان) و اين تقسيمبندى جغرافيايى فصلهاى طويلى از كتاب را به خود اختصاص داده كه در بردارنده نيمه دوم جلد دوم و نيمه اول جلد سوم مىباشد. |
ویرایش